یادداشت یک کارگردان در حمایت از «متروپل»
کافه سينما , 14 خرداد 1393 ساعت 13:50
گروه فرهنگي_ رسانهها: یک کارگردان سینمای ایران در حمایت از فيلم سينمايي "متروپل" مسعود کیمیایی نوشت: «وقتی الزام درونی هنرمند، باعث خلق یک اثر میشود، نه بودجههای میلیاردی از پول مردم»
اصغر نعیمی در يادداشتش در کافه سينما آورده است: در روزگاری که سهمخواهیهای به اصطلاح خودیهای سینما دیگر بر سر چند میلیارد کمتر یا بیشتر است و کار را به دعواهای حیدری، نعمتی در تمام عرصهها کشانده و حضرات برای اثبات حقانیت فیلمهایشان یا در واقع توجیه حیف و میل میلیاردهایی که صرف ساختن فیلمهایی شده که هیچکس هم به تماشایشان نمی رود، انشاءهای اخلاقی مینویسند یا پای مقدسات مذهبی و شعاعر ملی را وسط میکشند و از فرامتن مایه میگذارند تا ضعفهای متن را پاسخ ندهند و ناتوانی خود را لاپوشانی کنند، متروپل بیادعا و بیسر و صدا اکران شده. تماشایش را از دست ندهید...این یک فیلم از مسعود کیمیایی است و در آن هر چه هست دنیایی است خاص و آفریده شده توسط او، پس فقط کافی است قبل از ورود به سالن سینما تمام پیشفرضها و پیشداوریها را پشت در بگذارید و دریچه قلبتان را به روی فیلم باز کنید، آن وقت سرشار از لذتی میشوید که فقط در فیلمهای خوب قدیمی، همان سیاه و سفیدهایی که در خود متروپل ستایش میشوند، یافت میشدند. تازهترین فیلم مسعود کیمیایی برخلاف رسم و مد رایج سینمای این روزهای ما، حجم غریبی از انرژی، چیزهای خوب و حس های قشنگی را بی دریغ و گشادهدستانه نثار ما میکند... . در جایی از فیلم پولاد کیمیایی میگوید: قدیمها سینما آشتی میداد... . متروپل از همان جنس سینماست و فیلمی است که برای آشتی دادن ما با چیزهایی که زمانی واقعیت داشتند و حالا دیگر به رویا میمانند.
این فیلمی است درباره مردانی که اهل زنجموره و غُر زدن نیستند و درددلها و دغدغههایشان را با نهایت متانت و خونسردی در فاصله زدن شارهای یک پارت بیلیارد به هم میگویند و دیگر تمام. مردانی که کم نمیآورند و وقت عمل، عمل میکنند. قهرمانان متروپل رو بر نمیگردانند و "به من چه؟" نمیگویند، هنوز نسبت به آنچه در اطرافشان میگذرد حساسیت دارند و واکنش نشان میدهند...
پوسته نمادین دنیای فیلم را که کنار بزنیم، میبینیم پیشنهاد متروپل یا در واقع توصیه کیمیایی برای دنیای امروز رو بر نگرداندن از زخمها و زخمیها است... حرف کیمیایی در متروپل اگر شنیده شود، حرف مهمی است برای این زمانه... این فیلمی است که موتور محرک خود را از خود سینما و قریحهی نایاب سازندهاش گرفتهو سرپای خود ایستاده، هیچ سفارشی (تاکید می کنم، هیچ سفارشی) جز الزام درونی هنرمند برای خلق کردن، باعث ساخت آن نبوده و حالا هم که اکران شده هیچ رانت و لابی رسانهای و بخشنامهای مردم را مجبور به تماشای آن نمیکند... هیچ نهاد یا وزارتخانهای بلیط نیمبهای فیلم را نمیخرد تا رایگان به کارمندانش بدهد و آمار فروش آن را بالا و بالاتر ببرند تا بودجه میلیاردی صرف شده توجیه شود، کیمیایی مثل همیشه تنها و فقط با خود فیلم در میدان ایستاده و دل به نفس تماشاگر بسته، کیمیایی همواره با خود مخاطب کار داشته...
برای دیدن متروپل دلایل و انگیزههای بسیارِ دیگری هم وجود دارند، از بازی خوب بازیگران گرفته تا فیلمبرداری استادانه زریندست و موسیقی گوشنوازِ بهزاد عبدی و...
اما برای تماشا و لذت بردن از دنیای فیلم فقط همین کافی است که: متروپل "فیلمِ مسعود کیمیایی" است.
کد مطلب: 44088