گروه سلامت:افراد وسواسی هم خود و هم دیگران را به نوعی عذاب میدهند و این وضعیت در نهایت میتواند صدمات سختی بر اعصاب و روان و وضعیت جسمی فرد وارد کند.به گزارش جام جم آنلاین، افراد وسواسی آرام و قرار ندارند و مدام با خود در حال کش و قوس هستند؛ گاهی اینجا و گاهی آنجا را تمیز کرده یا مدام با افکار تکراری و تجزیه و تحلیلهای مختلف افکار خود و گفتههای دیگران، روان خود را به چالش کشیده و خود را آزار میدهند.
افراد مبتلابه این بیماری دچار وسواسهای فکری و عملی شدید به شکل کلیشهای، تکراری و تا حدی خارج از کنترل هستند که معمولاً باعث ایجاد ناراحتی و اضطراب در آنها میشود.
این افراد حداقل یک ساعت از وقت خود را در شبانهروز صرف این وسواسهای فکری و عملی میکنند. این بیماری در تمامی زمینهها بر زندگی فرد اثر منفی میگذارد که شامل روابط اجتماعی، رابطۀ زناشویی، تحصیل و شغل است.بیماری وسواس به گونههای مختلفی میتواند بروز یابد؛ در ادمه این گزارش شما را با انواع بیماریهای وسواس آشنا میکنیم.وسواس همراه با اجبار برای کنترلکردن: افراد مبتلا در این حالت مدام در حال کنترلکردن نشست گاز، بستهبودن در و … هستند. کنترلکردن گاهی صدها بار طول میکشد و ممکن است موجب دیررسیدن به محل کار یا سایر قرارها شود.
وسواس آلودگی/تمیزی: افراد مبتلا در این حالت دچار یک نگرانی شدید درمورد کثیفبودن و آلودگی هستند که موجب شستن چندین بارۀ دستها به مدت طولانی یا تمیزکردن وسایل میشود. تمیزکردن و شستن آنقدر طول میکشد تا فرد احساس کند تمیز شده است. مدت زمانی که شستوشو و تمیزکاری به خود اختصاص میدهد میتواند باعث ایجاد آسیب به شغل و سایر جنبههای زندگی شود.
وسواس فکری (نشخوار فکری): افراد مبتلا ممکن است در مورد یک موضوع رشتهای طولانی از فکرهای مختلف در ذهن خود ایجاد کنند که باعث شود ساعتها بدون اینکه کاری انجام دهند مشغول کلنجار رفتن با این فکرها باشند.
وسواس افکار مزاحم: همانند نشخوار فکری، افراد مبتلا فکرهایی آزاردهنده دارند که هم ناخوشایند هستند و هم تکراری. برای مثال فکر دربارۀ اینکه آیا بدن من به اندازۀ کافی زیبا است یا نه.
وسواس تقارن و نظم: افراد مبتلا یک نگرانی دائمی در مورد درستبودن چیزها دارند و ممکن است در مورد قرینهبودن وسایل و نظم آنها ساعتها درگیر باشند و در صورت مواجهه با بینظمی دچار آشفتگی میشوند.
علائم وسواس
وسواس های فکری به اشکال متفاوت بروز میکنند؛ برای مثال: ترس بیدلیل از میکروبها و عفونتها، شستن بیش از حد دستها و اشیا، اطمیناننداشتن از قفلکردن درب خانه یا اتومبیل، اطمیناننداشتن از بستن شیرهای آب و گاز، وسواس در انجامدادن همۀ کارها به صورت ایده آل و چیدن اشیا به صورت کاملاً منظم و در ردیف خاص.
بعضی از این موارد، مثل وسواس در شستن دستها یا بستن شیر آب، بیشتر خود فرد را آزار میدهند، ولی برخی دیگر مانند وسواس در چیدن منظم اشیا معمولاً باعث رنجش همسر و فرزندان و سایر اطرافیان میشود؛ زیرا در صورت به هم خوردن این نظم توسط دیگران، فرد دچار وسواس عصبانی شده و ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان دهد.
تشخیص انواع وسواس
تشخیص انواع وسواس بر اساس علائمی است که فرد دارد. اگر یک فرد منضبط هستید و در انجام کارهای خود نهایت دقت را دارید لزوماً یک فرد وسواسی نیستید.زمانی وسواس یک اختلال در نظر گرفته میشود که موجب تأثیر در جنبههای مختلف زندگی فرد شود. برای مثال باعث شود زمان زیادی در روز به آن اختصاص داده شود یا باعث از دست دادن شغل یا روابط اجتماعی شود.
معمولاً اکثر افراد بالغ از داشتن وسواس آگاهی دارند، ولی همه آن را یک بیماری تلقی نمیکنند. از سوی دیگر، کودکان معمولاً از داشتن وسواس خود آگاهی ندارند و این موضوع را باید والدین و آموزگاران شناسایی کنند.
از آن جا که بیماری وسواس در صورت درماننشدن تشدید میشود و تمام زندگی فرد را تحتالشعاع خود قرار میدهد بهتر است که در صورت تشخیص هرچه زودتر درمان شود. تشخیص این بیماری با متخصص روانپزشک یا رواندرمانگر است
آیا بیماری وسواس درمان میشود؟
در صورتی که در حال دستوپنجه نرم کردن با بیماری وسواس باشید حتماً این سؤال برایتان پیش آمده است که آیا بیماری وسواس درمان میشود یا خیر. مانند بیشتر اختلالات روانی، قدم اول در درمان وسواس نیز پذیرش این بیماری توسط فرد مبتلاست؛ یعنی فرد مبتلا باید بپذیرد که بیمار است و باید درمان شود. در صورت انجامدادن فرایندهای درمانی و پیگیری مناسب تا حد بسیار زیادی میتوان از شر علائم این بیماری راحت شد.
برای درمان بیماری وسواس چه باید کرد؟
درمانهای دارویی و روانپزشکی برای این بیماران به کار برده میشوند. از آن جا که افراد مبتلابه این بیماری معمولاً دچار کمبود مادهای به نام سروتونین در مغز خود هستند، درمانهای دارویی معمولاً تجویز داروهای موسوم به «مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین» است که جلوی بازجذب مادۀ سروتونین را در مغز میگیرند.
به هر حال، با توجه به اینکه حدود یک تا سه درصد افراد در جوامع مختلف دچار این بیماری هستند، شناخت علائم این بیماری و درمانهای موجود میتواند کمکی بزرگ در راهنمایی این افراد به سوی درمان باشد.