گروه سیاسی: روزنامه اصولگرای فرهیختگان موضعی متفاوت نسبت به ماجرای بازداشت و بازگرداندن تتلو به ایران داشت و نوشت: تتلو تلاشهایی کرد تا خودش را سفیدشویی کند و بعضی از جریانات سیاسی هم فکر کردند میتوانند از او به عنوان نمادی از تساهل خودشان از یکسو و نمادی از باز بودن در توبه برای همه از سوی دیگر استفاده کنند. بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶، امیرتتلو و ساسیمانکن تبدیل به نمادهایی تودهای برای دو جناح سیاسی اصلی در کشور شدند.تتلو از ساسی در جذب مخاطبان بسیار موفقتر بود و در عین حال رابطهاش با آن جریان سیاسی که خودش را به آنها منتسب کرده بود هم بدون چالش باقی نماند.بیایید تا اینجا مرور کنیم که این پسر زیرزمینی، در مسیری که تا به حال طی کرده از کنار چند نفر از ما متوسطیها گذشته و هر کداممان چقدر فرصت داشتیم که نگذاریم او روی ریل هیولا شدن بیفتد؟ از ستاد سبزها در سال ۸۸ تا دیدار با قاضیالقضات در ۹۶ و پس از آن حضور در جشن خبرگزاری فارس.
از حضور روی ناو ارتش و ترانهخوانی برای انرژی هستهای تا ترانهخوانی همدلانه با معترضان ۱۴۰۱. از زمین فوتبال تا زمینههای سینمایی، از کافه تا هیات عزا، او همه جا دنبال ما دوید تا بپذیریمش. دنبال مذهبیمان دوید، دنبال روشنفکرمان دوید، با آخوندهای ما عکس گرفت، با هنرپیشههای سینمایی ما همخانه شد و خلاصه هر کاری کرد که پذیرفته شود اما ما که سر پیچهای مختلف سیاسی و اجتماعی مرتب سنگر میگرفتیم و به سمت هم تیر میانداختیم، در پس زدن این بچه زیرزمینی همداستان و متحد بودیم.
گاهی اگر به درد ما میخورد سعی کردیم از او استفاده کنیم؛ مثل سالهای ۸۸ و ۹۶؛ اما نهایتا به تنظیمات قبل برگشتیم و با فشار دادن دستمال روی بینیمان، تا جایی که بوی زیرزمینی او نیاید، دور شدیم.
تتلو عدالتخواه نبود اما مولود بیعدالتی است. شاید ممکن بود این هیولای کثیف چنین چیزی نشود که امروز شده؛ اگر کسی زودتر از اینها به جای خودش کمی هم به او فکر میکرد. هیولا را باید مجازات کرد اما هیچوقت در هیچ جای تاریخ ندیدیم کسانی که میتوانستند مانع تولد یک هیولا شوند و نشدند را مجازات کنند و چه میشود کرد که این از وجوه تراژیک زندگی بشر است.