به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۰۲:۱۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۷ ساعت ۲۱:۰۹
کد مطلب : ۴۴۴۲۴

پنج کتاب معروف مایا آنجلو

گروه فرهنگ و ادب: عقل و خرد، بازیگری‌ و فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر در حوزه حقوق بشر از جمله مواردی بود که نام مایا آنجلو یا مارگریت آن جانسن را سر زبان‌ها انداخت، اما او بیش از هر چیز به خاطر «نوشتن» معروف بود.
پنج کتاب معروف مایا آنجلو
،شاعر و زندگی‌نامه‌نویس پرکاری بود که در تمام زندگی‌اش ده‌ها کتاب و مجموعه نوشت (شامل دو کتاب آشپزی). بخش زیادی از آثار او با مضامینی چون عشق، دل‌شکستگی، خانواده، نژاد و فمینیسم سر و کار دارند. کتاب‌های او با استقبال منتقدان روبرو شدند و خیلی از خوانندگان را به تحسین واداشتند. در ادامه به پنج کتاب معروف و پرطرفدار آنجلو اشاره می‌کنیم.

«می‌دانم چرا پرنده درون قفس می‌خواند» (1969)

اولین کتاب از هفت کتاب زندگی‌نامه شخصی آنجلو و معروف‌ترین و از نظر منتقدان بهترین کتاب او. داستان کتاب بخش زیادی از دوران کودکی آنجلو را دربرمی‌گیرد، زمانی که مایا جوان و برادر بزرگش دائم از خانه پدر و مادرشان به خانه مادربزرگشان در رفت و آمد بودند. آنجلو در کل زندگی‌نامه خود نه تنها حس خود نسبت به آوارگی بلکه تجربیاتش از نژادپرستی، مزاحمت جنسی و تجاوز را ترسیم می‌کند. «می‌دانم چرا پرنده درون قفس می‌خواند» نامزد دریافت جایزه ملی کتاب شد و تایم آن را به عنوان یکی از 100 کتاب غیرداستانی دنیای ادبیات انتخاب کرد. این کتاب روایتی انقلابی از وضعیت زنان جوان سیاه‌پوست در آمریکا بود.

«جرعه‌‌ای‌ نوشیدنی‌ خنک به من‌ بدهید، دارم‌ می‌‌میرم»‌ (1971)
اولین مجموعه شعر آنجلو. بخش زیادی از این کتاب پیش از انتشار اولین کتاب زندگی‌نامه شخصی او نوشته شد. بسیاری از اشعار کتاب «جرعه‌‌ای‌ نوشیدنی‌ خنک به من‌ بدهید، دارم‌ می‌‌میرم»‌ از ترانه‌های قدیمی گرفته شده است. (آنجلو در بیست و چند سالگی خواننده یک باشگاه شبانه بود.) کتاب به دو بخش تقسیم شده است: «جایی که عشق فریادی از اضطراب است» شامل اشعاری عاشقانه است، در حالی که «کمی پیش از پایان دنیا» شامل اشعاری درباره زنده ماندن به عنوان یک آمریکایی آفریقایی‌تبار در جامعه‌ای سفید است. این مجموعه شعر، پرفروش شد و سال 1972 نامزد جایزه پولیتزر بود.

«قلب یک زن» (1981)

آنجلو در چهارمین کتاب خاطراتش داستان زندگی خود را بین 1957 تا 1962 روایت کرد، وقتی که با پسرش، گای کالیفرنیا را ترک کرد تا به نیویورک برود. او خود را در میان دیگر هنرمندان و نویسندگان سیاه‌پوست می‌بیند، آثارش را در انجمن نویسندگان هارلم می‌خواند و در جنبش‌های حقوق بشر نقش دارد. او همچنین از عشقش به یک مبارز آزادی اهل آفریقای جنوبی می‌گوید که او را راهی سفر به لندن و قاهره می‌کند. با این حال، «قلب یک زن» در نهایت درباره روابط نیست - درباره «سفری به درون» است. منتقدان این کتاب را تحسین کردند. 16 سال پس از اولین انتشار، اپرا وینفری کتاب آنجلو را به عنوان بخشی از باشگاه کتاب اپرا انتخاب کرد که باعث شد در لیست پرفروش‌ها قرار بگیرد.

«الان برای سفرم چیزی برنداشته‌ام» (1993)

اولین کتاب از مجموعه مقالات آنجلو شامل مجموعه‌ای از خاطرات شخصی و موعظه‌ها که گفته می‌شود با تشویق دوستش اپرا وینفری آن را نوشت. دومین مجموعه مقالات او با عنوان «حتی‌ ستاره‌ها‌ هم‌ تنها به‌ نظر می‌رسند» چهار سال بعد منتشر شد. هیلتن آلس در نیویورکر این دو مجموعه مقاله را «کتاب‌های امثال و حکم آنجلو» لقب داد.

«مامان و من و مامان» (2013)

آخرین کتاب آنجلو هفتمین زندگی‌نامه شخصی او و تنها کتابی است که او در آن بر رابطه‌اش با مادرش متمرکز شده است. بخش زیادی از روایات این کتاب در کتاب‌های خاطرات قبلی آنجلو آمده، اما این بار نقش مادرش در اتفاقات زندگی‌اش مورد تاکید قرار گرفته است. او از زمانی می‌گوید که مادرش در کودکی رهایش کرد و بعد از تجدید دیدار و آشتی با او می‌نویسد. کتاب با مرگ مادر آنجلو و آخرین حرف‌های او به مادرش به پایان می‌رسد: «تو برای بچه‌های کوچک مادر خیلی بدی بود، اما برای یک دختر بالغ هیچ مادری بهتر از تو نبود.»
مرجع : خبرآنلاين