به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۱:۲۳
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۷ ساعت ۱۰:۳۳
کد مطلب : ۴۵۴۳۴۶

چرا علی دایی ممنوع‌المعامله است؟

چرا علی دایی ممنوع‌المعامله است؟
گروه ورزشی: درست روزی که تیم ملی ایران موفق شد در یک بازی غرورآفرین ژاپن را شکست دهد، اظهارات علی دایی در مورد شرایطی که در یکسال گذشته تجربه کرده، کام همه را تلخ کرد. به گزارش اعتماد،علی دایی مهم‌ترین فوتبالیست تاریخ ایران که در برنامه عادل فردوسی‌پور و پژمان جمشیدی، به بهانه همان دیدار ایران و ژاپن حاضر شده بود، گفت: یکسال و نیم است که ممنوع‌المعامله شده است!

دایی در کنار انتقادات همیشگی‌اش از مسوولان بابت گرانی و قیمت دلار، در پاسخ به سوال عادل فردوسی‌پور در مورد احتمال حضورش در پرسپولیس به عنوان سرمربیگری گفت: «هم اول فصل و هم در نیم فصل درویش با من صحبت کرد و نپذیرفتم، چون اولا دوست ندارم جای رفیقم (یحیی) را بگیرم و دوما الان شرایط مربیگری ندارم/» عادل پرسید: منعی که نداری؟ و دایی پاسخ داد: «هیچ منعی ندارم. با اینکه یکسال و خرده‌ای است که ممنوع‌المعامله‌ایم با این حال ممنوع‌المربیگری نیستم.» بعد هم هر سه نفر در مورد تعداد زیاد «ممنوعیت‌ها» شوخی کردند.
 
بعد از انتشار وسیع اظهارات دایی در مورد ممنوع‌المعامله بودنش اولین واکنش‌ها این بود که «چرا؟» و طبیعتا ذهن‌ها بلافاصله رفت سمت وقایع اعتراضی پاییز و زمستان 1401 و مواضعی که علی دایی در آن مقطع گرفته بود. گذاشتن چند پست و استوری انتقادی که در همان مقطع هم مشکلاتی برای او به وجود آورد از جمله پلمب واحدهای تجاری‌اش، ممنوع‌الخروجی خودش و خانواده‌اش و همین‌طور ماجرای پر سر و صدای نشاندن هواپیمای حامل همسر و دختر دایی.

خبر ممنوع‌المعامله بودن دایی واکنش‌های زیادی برانگیخت. بخش عمده‌ای از مردم سوال کردند چرا باید سرشناس‌ترین چهره فوتبال ایران با چنین محدودیتی مواجه شود و مستندات قانونی این ممنوعیت کجاست؟ حقوقدان‌ها، چهره‌های سیاسی و ورزشی هم به نوبه خود واکنش نشان دادند. از جمله محسن برهانی، دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی و وکیل دادگستری که در اکانت خود در شبکه اجتماعی ایکس/ توییتر با زیر سوال بردن چنین حکمی برای هر شخصی نوشت: «ممنوع‌المعاملگی به این معنا که یک شهروند حق انجام هیچ‌گونه معامله‌ای را نسبت به اموالش نداشته باشد، یک بدعت است و هیچ مستند قانونی ندارد. هیچ مقامی نمی‌تواند حق خرید و فروش را از افراد سلب کند. افراد ممنوع‌المعامله می‌توانند اقدام‌ به تنظیم قرارداد کنند و چنین معامله‌ای نافذ است.»

این ماجرا در عین حال یک مساله اساسی دیگر را هم پیش روی جامعه گذاشت اینکه مراکز تصمیم‌گیری برای چنین احکامی کجاست؟ و چه کسانی در آن حضور دارند؟ و چرا هیچ نشانه‌ای از آنها وجود ندارد و مردم جز نمودهای آن چیزی نمی‌بینند؟ در همین حوزه ورزش بسیار افرادی هستند که با چنین احکامی مواجه شدند بدون اینکه کسی از روند آن اطلاعی داشته باشد یا خودشان بدانند دقیقا چه اتفاقی افتاده است. مردم فقط یک روز متوجه می‌شوند فلان بازیکن دیگر نمی‌تواند قرارداد ببندد، فلان مربی دیگر نمی‌تواند روی نیمکت بنشیند، فلان چهره ورزشی ممنوع‌الفعالیت شده، فلان شخص ممنوع‌الخروج شده و ... برای همه این موارد هم مثال‌های زیادی وجود دارد.

همین اواخر کریم باقری گفت از طرف نهادهای امنیتی گفته شده بود که او در پرسپولیس نباشد، پیش از این فهمیده بودیم رسول خادم هم مثل دایی ممنوع‌المعامله شده، وریا غفوری که دیگر تیمی در لیگ پیدا نکرد و از فوتبال کنار کشید یا مواردی از این دست.

ممنوع‌المعامله بودن بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران و دومین گلزن برتر ملی تاریخ جهان هم از همین دست است. ولی چرا؟ دایی در کدام دادگاه محاکمه شده و چنین حکمی دریافت کرده است؟ آیا فرصت دفاع از خود را داشته یا صرفا شنونده حکم بوده است؟ اساسا وضع ممنوعیت‌هایی از این دست برای چهره‌های سرشناس یک پروسه قانونی است یا صرفا وسیله‌ای برای سر به راه کردن آنها؟ با این مضمون که «حواس‌مان به شما هست و هر جا انتقاد و اعتراضی از شما سر زد، برخورد می‌کنیم تا یاد بگیرید چنین رفتارهایی بی‌پاسخ نمی‌ماند».

چرا آن کسانی که چنین احکامی صادر می‌کنند، نمی‌آیند رک و راست به مردم بگویند به فلان دلیل دایی یا هر شخص دیگر با محدودیت مواجه شده؟ آن هم با این مستندات قانونی! تا یک حقوقدان نیاید بگوید همه اینها بدعت است؟
چنین اتفاقاتی در کشور می‌افتد و آن وقت عده‌ای متعجب هستند که چرا شکاف اجتماعی به وجود آمده و چرا سرمایه اجتماعی در حال از بین رفتن است؟ چرا در این دوره جام ملت‌ها همه یکدل پشت تیم ملی نیستند؟ چرا برد مقابل ژاپن آنقدر که باید و شاید در جامعه نشاط تزریق نکرد؟ خیابان‌ها شلوغ نشد؟ خب وقتی این شرایط تاثیرگذارترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران است دیگر بقیه مسائل چه اهمیتی دارند؟ در ماه‌های گذشته چهره‌های زیادی در صداوسیما آوردند که به علی دایی و سایر چهره‌هایی که مردم به آنها علاقه دارند، بتازند. یکی گفت دایی قدش دراز بوده و توپ به سرش می‌خورده می‌رفته توی گل و یکی دیگر گفت فوتبالیست‌ها عامل به انحراف کشیدن جامعه هستند. ولی آخرش چه شد؟ آیا درصدی از محبوبیت دایی و تاثیرگذاری‌اش کم شد؟ آیا این همه سال که فردوسی‌پور از تلویزیون رفته از میزان مخاطبانش کم شده است؟

یک‌جا باید جلوی رفتارهای اینچنینی گرفته شود. اگر فردی جرمی مرتکب شده برای او دادگاه برگزار کنند و در شرایط عادلانه محاکمه شود. اگر هم نشده که هیچ! نباید این‌طور باشد که یک روز ما توی گوشی‌های موبایل ببینیم که علی دایی می‌گوید من یکسال و نیم است که ممنوع‌الفعالیتم. این واقعا برای کشور خوب نیست!
برچسب ها: علی دایی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها