کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

با سخنان ناشایست و گریه های غیر معمول

صدیقی برای روحانیت آبرویی باقی نگذاشت

29 اسفند 1402 ساعت 14:40


گروه سیاسی: حجت‌الاسلام محمدتقی فاضل میبدی در متنی نوشت: آقای کاظم صدیقی سالهاست که با سخنان ناشایست و بی جایش نسبت به رابطه برخی افراد با امام زمان اعتقادات جوانان و آبروی روحانیت را نشانه رفته است. مسخره تر این که به همراه سخنان بی پایه اش گریه های غیر معمولی از خود نشان می دهد.
اما دریغا! در پرونده اخیر که خود و پسرانش به زمین خواری متهم گشته و سخن روز غالب شبکه های اجتماعی شده وتوجیه ناموجه ای که در مصاحبه و‌طی نامه ای با عنوان جعل امضابرای رفع و رجوعش کرد، آبرویی برای خود، و متاسفانه روحانیت، باقی نگذاشت. وسوژه بزرگی برای ضربه به روحانیت به دست شبکه های بیرون داد.متاسفانه برخی با مشاهده این عملکردهای زشت و‌ نامناسب، تمام روحانیت را از این سنخ می بینند.
کاش روحانیون حاکم و برخی امامان جمعه دست از نهادسازی و مدرسه سازی بر می داشتند. تا چنین آلوده نگردند.
تاسف این جاست که هزاران طلبه با شهریه ای اندک فدرت تامین نیازهای اولیه خود را ندارند. دریغ و درد این که مرد خیال می کنند تمام روحانیون از قماش امثال صدیقی و‌علم الهدی هستد.لهذا غالب طلبه ها در کوچه و‌خیابان با لباس مبدل رفت و آمد می کنندتا از فحش و آسیب مصون بمانند.
جا دارد دستگاه قضا و سیاستگذاران ائمه جمعه ملاحظات صنفی را کنار گذاسته وبا چنین افراد وجریانات، عادلانه برخورد کنند و اصل ماجرا را، راست یا دروغ ، به مردم شفاف بگویند. طوری نباشد که مردم از قول پروین اعتصامی بگویند:
دزد زر بستند و دزد دین رهید/ شحنه مارا دید و‌قاضی را ندید/ من ربودم موزه وطشت و‌نمد/ تو سیه دل دفتر و حکم وسند/ دزد اگر شب گرم یغما کردنست/ دزدی حکام روز روشن است/ اعدلوا و لو کان ذا قربی.

چند خط از جزئیات ماجرای حوزه ازگل
وحید اشتری فردی که آقای صدیقی از وی با عنوان جاعل نام می‌برد که از اعتماد ایشان سو استفاده کرده و در این نامه اسمش لاک گرفته شده ظاهرا آقای جواد عزیزی از مدیران شهرداری در زمان آقای قالیباف است. ظاهرا پخت و پز اصلی این ماجرا بر دوش ایشان بوده است. آقای عزیزی از مدیران سازمان املاک شهرداری بود.
مقارن با سال‌هایی که در دوران قالیباف این باغات داشت واگذار می‌شد اتفاقا خودش مدیر املاک شهرداری منطقه یک تهران بود. یعنی خودش مدیر مربوطه بود! حالا شریک پسران آقای صدیقی و عروس و خود ایشان در موسسه‌ای است که رسانه‌ای شده است. یعنی به جز عروس و پسرها و مدیران حوزه که در ثبت اسم‌شان وجود دارد عقلا فردی که ممکن است متهم سواستفاده از اعتماد آقای صدیقی باشد آقای جواد عزیزی است. ضمن اینکه آقای صدیقی برخی اعضا را بی‌اطلاع می‌داند و برخی را نه! یعنی احتمالا ممکن است مثلا پسران ایشان بی اطلاع نبوده باشند. آقای صدیقی صحبت‌شان در گفت و گو با آقای سلامی را هم با آیه ۸۶ سوره یوسف «قال انما اشکو بثی و حزنی الی الله...» شروع کردند. این آیه مربوط به شکایت یعقوب به خدا از دست پسرانش است. از همین چند تا موضع و فیلم و مستندات ثبت شرکت‌ها که مفصل در موردش خواهم نوشت چه برداشتی باید کرد؛ اگر بخواهیم صداقت آقای صدیقی را بپذیریم برداشتم اینست یکی از مدیران شهرداری که در واگذاری این زمین‌ها به مجموعه آقای صدیقی نقش داشته حالا با همکاری یکی یا هر دو پسر ایشان احتمالا برای مدیریت این اموال و املاک برای بعد از فوت نامبرده در حال برنامه ریزی بوده‌اند که شد آنچه شد. در مورد اینکه چه بلایی سر باغات تهران در قتل عام‌های دوران آقای قالیباف آمد به این بهانه یک مطلب خواهم نوشت. سر فرصت یک مطلب مفصل با مستندات می‌نویسم که اصلا وقتی این باغ گیلاس شهرداری با اجاره ۹۹ ساله به حوزه امام خمینی واگذار شده چگونه توانسته‌اند به نام خودشان سند بزنند. جهت اطلاع خوانندگانی که پیگیر جزئیات‌اند مساحت ملك حوزه علميه آقای صدیقی ٢١٦٢٨ مترمربع بود كه ١٥٥١٥ مترمربع متعلق به شهرداري و ٦١١٢ مترمربع متعلق به اوقاف شميران بود. یک جنگل بیش از دو هکتاری که توسط شهرداری تراشیده شد و بصورت اجاره ۹۹ ساله تحویل ایشان شد،

ضربه‌ای که به دین می‌زنید
سایت امتداد هم نوشت: اول همه فکر کردند، شاید یک اشتباهی شده. شاید اسناد ایراد داشته باشد. شاید مثل ماجرای موقوفه عروس رئیس سازمان اوقاف و موقوفه گوهرشاد که در اختیار آیت‌الله علم‌الهدی قرار گرفت، توجیهی بیاورند که مثلا: اوقاف آنها را در اختیار امام جمعه تهران قرار داده، اما فاجعه زمانی اتفاق افتاد که آیت الله صدیقی، امام جمعه تهران، رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر ناگهان بعد از یک هفته سکوت از پرده برون آمد و گفت: «فردی به نام آقای **** که قبلا مورد اعتماد مجموعه بوده، مسئول پیگیری و انجام امور ثبت اداری موسسه شد. اما متاسفانه فرد مذکور با سوء استفاده از اعتماد اقدام به تدوین و ثبت اساسنامه، جعل امضاء اینجانب، تسهیم سهام به آن کیفیت و بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و برخی اعضا نموده و مع الاسف حتی بدون ورود و امضاء اینجانب و برخی اعضا ثبت این قضیه صورت پذیرفته است» تازه همه متوجه شدیم که چه ظلم بزرگی صورت گرفته و ایشان با آن همه سوابق «قضائی و عنوان سیاسی و اجتماعی» که لازم ندیدند به آن اشاره کنند، به عنوان یک شهروند عادی و معمولی بابت اینکه چهارهزار و 200 متر زمین در یکی از گران‌ترین مناطق تهران به نامشان شده، شاکی هستند. ایشان که همین دو روز قبل و درست بعد از افشای اسناد این فساد صورت گرفته در تریبون نماز جمعه حاضر شده بودند، کوچکترین اشاره‌ای به این موضوع نکردند و همچنان به تعریف و تمجید از دولت پرداخت و گفت: «در مسئله نفت، مهار تورم و رشد نقدینگی اقدامات خوبی اتفاق افتاده است. رشد نقدینگی از 42 درصد به 34 درصد کاهش داشته است. نرخ بیکاری به 7.6 درصد رسید در حالی که در دولت‌های قبل بیشتر بود.» ظاهرا راز این تفاوت دیدگاه به تازگی مشخص شده است. اینکه یک عده جاعل به صورت ناخواسته امضای ایشان را جعل می کنند و اسنادی را به نام ایشان و خانواده می‌کنند ممکن است به صورت اشتباهی هم ماهانه واریزهایی صورت گرفته باشد. تشکیلاتی که او اداره می کند در دو سال گذشته بر سر موضوع حجاب جنجال زیادی بر پا کرد. امروز مردم می‌گویند: برای ما اشتباه می‌شود و پیامک بی‌حجابی ارسال می‌کنند، اما برای رئیس ستاد امر به معروف اشتباه می‌شود و هزار میلیارد زمین به نام او و فرزندانش زده می‌شود. آنچه آقای صدیقی گفت، عذری بدتر از اصل ماجرا بود. شاید بیشعور فرض‌ کردن مخاطبان بود که تصور می‌کرد به همین راحتی برایشان قابل باور است. نکته عجیب تر اینکه رئیس ستادامر به معروف در مورد فرزندانش سکوت کرده و آنها را تبرئه نمی‌کند» آیا قرار است آنها در این فساد قربانی شوند؟

نتیجه خروجی طلاب مدرسه صدیقی، سست کردن اعتقادات مردم ‌است 
 
اکبر اعلمی (نماینده سابق مجلس) نوشت: یکی باید به این شیخ‌کاظم صدیقی، رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر که مثل «علم‌الهدی» دلش برای محرومین جلز و ولز می‌کند، بگوید؛ فدای اون ارتباطات ویژه امام زمانی و گریه‌های سوزناکت!  ۲۳۰۰۰ مترمربع از زمین‌های تهران را به مدرسه علمیه امام خمینی اختصاص دادید، گوارای وجودتان، اما آیا در جنوب کلان‌شهر به این بزرگی و در مناطق محروم تهران، زمینی با این مساحت برای ساخت حوزه علمیه وجود نداشت که اینگونه خود را به زحمت انداخته و از مرغوبترین زمین‌های شمال تهران، صرف ساخت این مدرسه باصطلاح علمیه کردید که خروجی‌‌اش هم احتمالا معممینی مثل خود شما خواهند بود که متاسفانه برای امثال ما و بسیاری از نسل‌های ناآگاه، در حکم سوهان روح است و جز سست شدن هرچه بیشتر اعتقاداتمان نتیجه‌ دیگری در برندارد!؟ نکند طلاب شما هم مثل دانش‌آموزان مدارس فرهنگ خانواده حداد عادل از میان دور‌دور کنندگان و مرفهین الهیه در شمال تهران هستند!؟ فقط فراموش نکنید که امثال مطهری، طالقانی، منتظری، محمدتقی جعفری، علامه طباطبایی محصول حجره‌های تنگ و تاریکی هستند که از وجوهات حلال همین محرومین ساخته شد نه مدارس لاکچری امثال شما!

اُزگُل‌گیت یا موقوفه‌خوری
محسن برهانی (حقوق‌دان)
موضوع انتقال ۴۲۰۰ متر زمین مرغوب به یک مؤسسه غیرانتفاعی نقل مجالس ایرانیان در روزهای گذشته است و احتمالاً تا مدتها این داستان ادامه دارد و بیشتر به این امر پرداخته می‌شود که چطور ممکن است امضای کسی را جعل کنند و بدون اطلاع شخصی، ملکی مرغوب را به نام وی منتقل کنند؟! اما این بخشِ کم اهمیت و در عین حال غیرقابل باور ماجراست. بخش جدی، جای دیگری است. نکته حقوقی مغفول مانده در این قضیه بررسی ارتکاب جرم سنگین «انتقال مال غیر» و یافتن شخص یا اشخاصی است که این جرم را مرتکب شده‌اند؛ یک نفر به یک دفترخانه مراجعه کرده است و یک زمین موقوفه را به یک مؤسسه غیرانتفاعی منتقل کرده است. چه کسی؟ یک راه روشن برای احراز این حقیقت وجود دارد؛ انتشار سند قطعی غیرمنقول (بنچاق) که هم در دفترخانه موجود است و هم در دست خریدار و احتمالاً فروشنده (اگر خریدار و فروشنده یک نفر نباشند!). در این بنچاق دو امضا وجود دارد؛ انتقال‌دهنده و انتقال‌گیرنده. چه کسی و با چه سمتی این دو محل را امضا کرده است. با روشن شدن این دو نفر (که شاید هم یک نفر باشد) همه ابعاد موضوع مشخص می‌گردد و مجرمین یا مجرم به دست عدالت سپرده خواهند شد. بهتر است بجای ننه‌من غریبم بازی و فرافکنی این سند منتشر گردد که هم دفترخانه و هم ساعت تنظیم سند و هم کسی که در آن ساعت وارد دفترخانه شده و سند را امضا نموده است مشخص گردد. احتمالاً دوربین‌های مداربسته در این امر بسیار راهگشاست.
پی‌نوشت ۱: مجازات انتقال مال غیر در این پرونده ۷-۱ سال حبس و رد مال و جزای نقدی ۱۰۰۰ میلیارد تومانی است. پی‌نوشت ۲: چوب خدا همیشه هم بی‌صدا نیست؛ نزدیک دو سال است با اقدامات غیرقانونی ستاد نهی از منکر چه ظلم‌هایی که بر زنان و دختران و خانواده‌های مردم روا نداشتند؛ إنّ ربّکَ لَبِالمِرصادِ (براستی که پروردگارت در کمین است).

دلایل انحطاط دولت‌ها
حسین نقاشی
در حالی که تاجزاده، مومنی، هدایت و....با عنوان تبلیغ علیه نظام یا اجتماع و تبانی علیه امنیت، محبوسند، صدیقی، آخرین نمازجمعه امسال را امامت کرده و درباره ماجرا باغ ازگل گفته:«خبر نداشتم، امضای مرا جعل کردند و صاحب شرکت شدم»! همای گو مفکن سایه شرف هرگز بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد. از علی‌ابن‌ابیطالب(ع) نقل است که درباره دلایل انحطاط دولت‌ها، به ۴ دلیل اشاره کرده است؛ 1- ضایع و تباه کردن مسائل اصلی 2- پرداختن به مسائل فرعی 3- پیش انداختن اراذل و فرومایگان 4- عقب راندن اهل فضیلت

در تاریخ خواهند نوشت...
فرهاد قنبری
حجت الاسلام کاظم صدیقی در خرداد سال ۹۴ فرمودند: "تحریم ها برای ایران نعمت است"
گروتسک یعنی همین: یعنی جایی که قانون اتوریته خود را از دست داده و توسط کارگزاران خود به سخره گرفته می‌شود. در تاریخ خواهند نوشت در برهه ای از تاریخ ایران افرادی به قدرت رسیده بودند که: - مردم را به مقاومت در برابر فشارهای بیگانه دعوت می‌کردند اما خود با حقوقهای نجومی در خانه های آنچنانی زندگی می‌کردند. - اینترنت و فضای مجازی را فیلتر می‌کردند و فرزندشان تجارت فیتلرینگ می‌کردند. - علیه آمریکا و اروپا تندترین شعارها را می‌دانند اما فرزندانشان ساکن اروپا و آمریکا بودند و تابعیت کشورهای غربی را داشتند. -  دله دزد را آفتابه به گردن انداخته و در شهر می چرخاندند اما به خاطر حفظ حرمت و آبروی اختلاسگر نام اختصاری او را می‌گفتند.


کد مطلب: 461548

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/461548/صدیقی-روحانیت-آبرویی-باقی-نگذاشت

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir