گروه سياسي: مديرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی معتقد است: در انتخابات سال ۸۸ يک اتفاقاتی برای مهندس موسوی پيش آمد. پروندهای است که آن را بايد دستگاه قضايی رسيدگی کند. چون اين وظيفه دستگاه قضايی است و خود آنها هم بايد در آن دنيا پاسخگو باشند. اما به چه مجوزی هرکسی هر تهمتی را که بخواهد به او نسبت میدهد؟ کسی حق چنين کاری را ندارد و دستگاه قضايی رسيدگی خواهد کرد و تصميمگيری خواهد نمود. اگر کسی بخواهد در مورد حکم قضايی اظهارنظر کند آنوقت افرادی وجود خواهند داشت که انتقادی داشته باشند. ليکن زمانی که دستگاه قضايی حکمی صادر نکرده، شماها چه کارهايد که اين حرفها را میزنيد؟
حجت الاسلام مسيح مهاجری در گفت و گو با روزنامه جمهوري اسلامي گفت: اصلا يک عدهای هستند که شعار میدهند و حکمشان را هم صادر میکنند، اينها با اخلاق اسلامی جور در نمیآيد. ما نظام جمهوری اسلامی را داريم که اين حرفها در کار نباشد و کارها طبق موازين و قانون باشد. در اين بين بعضیها انتقامگيری میکنند و بعضیها خود شيرينی میکنند که ما هم هستيم. فقط برای اينکه خودشان را مطرح کنند اين حرفها را میزنند. يکی از دلايلی که اين حرفها را میزنند مطرح کردن خودشان است. خوشبختانه مردم به اين مطالب اهميت نمیدهند و اعتباری برای افرادی که بیسند صحبت میکنند قايل نمیشوند.
مهاجری تصريح کرد: آنچه ما از رهبری درباره مهندس موسوی شنيديم تا قبل از انتخابات ۸۸ تعريف و تمجيد است. و حتی ايشان بارها حکم آقای موسوی را برای مجمع تشخيص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی دادند و در جلسات تصميمگيری سران گذشته او را شرکت دادند مثل مسايل هستهای و مسايل ديگر و درجلساتی که رهبری در ابتدای شروع زعامت خود برای مشاوره برقرار میکردند، آقای موسوی حضور داشت و رهبری با تعابيری مثل، آدم نجيبی هست، خوشفکر هست و... از او تمجيد میکردند.
مديرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به بيانات مقام معظم رهبری ادامه داد: بعد از سال ۸۸ هم هيچگاه رهبری، آقايان موسوی و کروبی را به وابستگی به بيگانگان متهم نکردند. هر مطلبی گفتند، گله نسبت به اعتراض به نتايج انتخابات بود و اينکه ديگران از اعمال آنها سوء استفاده کردند. شما اگر صحبتهای ايشان را که در رسانهها پخش شد نگاه کنيد، از اين تهمتهايی که بعضی از افراد میزنند در صحبتهای ايشان وجود ندارد. مهاجری خطاب به اين افراد گفت: اينها خلاف نظر امام و رهبری فعلی است اين نوع حرفزدنها. چرا شما برخوردی میکنيد که يک کلمه از حرفها را از خود رهبری نشنيدهايد؟ اين را بايد خودشان جواب بدهند و تا الان کسی يک چنين جوابی نداده است و اين از آن قبيل است که میگويند برو فلان کس را بياور میروند سرش را میآورند. رهبری نظرشان اين بود که اينها بايد مواخذه بشوند به خاطر اين که دشمن از رفتار اينها سوءاستفاده کرده و يک عدهای در روزنامهها و مصاحبههاشان در تلويزيون و رسانههای ديگر پروندهسازیهايی میکنند از اينها که اصلا در آن صحبتها نبوده و نظر رهبری هم نبوده و از خودشان يک سری چيزها را برای آنها میسازند و الان خودشان هم نمیدانند برای کسانی که اين چنين پروندهسازی کردند حالا بايد چکار بکنند. بنابراين خودشان بايد جواب بدهند. البته فقط جواب شما را نبايد بدهند و بايد جواب خدا را هم بدهند.
مهاجری در بخش ديگری از اين گفت و گو با اشاره تلويحی به اظهارات اخير بادامچيان که گفته بود «اخبار سری حزب توسط آقای موسوی به بيرون منتقل میشد» گفت: اتهاماتی که اخيراً يکی از اعضای هیأت مؤتلفه به عنوان دليل توقف کار حزب جمهوری اسلامی به آقای مهندس موسوی وارد کرده، کذب محض است. اتفاقاً يکی از دلايل خود همين شخص بود که آن زمان مسئول سازمان شهرستانهای حزب بود و افکار شخصی خودش را و افکار مؤتلفه را به نام حزب در شهرستانها ترويج میکرد و اختلاف ايجاد میکرد. همين اختلافات و مشکلاتی که در شهرستانها ايجاد میکرد به گوش امام رسيد و امام دستور توقف فعاليت حزب را دادند. وی ادامه داد: من نصيحت میکنم اين شخص را که ايشان در سنی نيستند که کينهتوزی نسبت به يک آدم شريف مثل آقای مهندس موسوی داشته باشند.
وي افزود: من توصيه میکنم به ايشان که مثل آقای عسگراولادی که در ماهها و روزهای اواخر عمرشان مطالبی گفتند و خود را نسبت به آقای موسوی و کروبی بریالذمه و راحت کردند، اين کار را بکند خودش را نجات دهد چون در روز قيامت بايد جواب پس بدهد.البته اين را هم اضافه میکنم که اگر اين شخص نصيحت مرا نپذيرد و به اين کارها ادامه دهد، بنده مطالبی را از برخوردها و مسايلی که او در داخل حزب داشت، در معرض افکار عمومی قرار میدهم که پشيمان شود. کسی که امکان اين را ندارد که جواب او را بدهد به چه مجوز شرعی اصلا صحبت میکند؟ بايد يک وقتی را تعيين کرد و خود آقای موسوی حضور داشته باشند و در يک مناظره آقای موسوی بتواند جواب دهد. ولی زمانی که کسی حضور ندارد و نمیتواند پاسخ دهد اين جور حرف زدن خلاف اخلاق است و البته افرادی مثل ما که بوديم و ديديم که چه مسايلی گذشت نمیگذاريم و مطالب را میگوييم و باز هم نصيحت میکنم که ايشان به اين حرفها ادامه ندهد.
حجت الاسلام مهاجری با بيان اينکه «آقای آيت به دليل برخی حرفها که به آقای مهندس موسوی نسبت داده بودند توسط آقای بهشتی توبيخ شد»، گفت: درباره ماجرای آقای آيت، در سالهای اخير افرادی متأسفانه دروغهايی به مهندس موسوی نسبت دادند که آدم تعجب میکند. بعضی از آنها پيشانیشان پينه بسته است ولی اين دروغها را گفتند. من به بعضی از آنها نامه نوشتم که اگر کسی الآن نيست که از خود دفاع کند، خدای او که هست. آيا اگر کسی گرفتار يک مشکلی شد، شما بايد هرچه دلتان میخواهد بگوئيد؟
وي افزود: اصلا يک عدهای هستند که شعار میدهند و حکمشان را هم صادر میکنند، اينها با اخلاق اسلامی جور در نمیآيد. ما نظام جمهوری اسلامی را داريم که اين حرفها در کار نباشد و کارها طبق موازين و قانون باشد. در اين بين بعضیها انتقامگيری میکنند و بعضیها خود شيرينی میکنند که ما هم هستيم. خوشبختانه مردم به اين مطالب اهميت نمیدهند و اعتباری برای افرادی که بیسند صحبت میکنند قايل نمیشوند. من معتقدم اين حرفها ديگر تاثيری بر مردم نمیگذارد دليلش را هم در همين انتخابات اخير مشاهده کرديد. انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲، پنج، شش نفر مقابل يک نفر بودند يعنی آن ۶ نفر از يک فکر و جناح بودند و آقای روحانی از يک جناح ديگر و رأيی که آقای روحانی آورد به تنهايی از همه آنها بيشتر بود. اين يعنی چه؟ يعنی اين که مردم ۴ سال تمام اين دروغها و فحشها را شنيدند بعد که به پای صندوق آمدند خلاف آن اظهارنظرهای کذب رأی دادند. بنابراين ما اگر نصيحتشان میکنيم و میگوييم اين حرفها را نزنيد، دلسوزی میکنيم برای آخرتشان. در اين دنيا اينها ديگر اثری ندارند و مردم واکسينه شدهاند، مردم بيمه شدهاند، مردم مسائل را میفهمند.
مديرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی گفت: هر قدر گزارش دروغ بدهند، هر چه حرفهای دروغ بزنند فايده ندارد. در يک جاهای خاص ممکن است اثر بگذارد اما در افکار عمومی اثر ندارد. افکار عمومی هر روز عليه اينها میشوند و برمیگردند نسبت به اينها، اگر واقعا انتخابات، انتخاباتی باشد که مردم راحت نظر خودشان را بدهند هيچ وقت اينها در رأس هرم قدرت نخواهند آمد و هميشه مردم عليه اينها رای میدهند،شما میبينيد ۴ سال تمام است از تلويزيون يک طرفه حرف زدند و از روزنامههايشان يک طرفه گفتند، تهمت زدند و به ديگران هم اجازه جواب دادن ندادند. خود آنهايی که اين حرفها عليهشان بود که اصلا حق نداشتند جواب بدهند ولی با اين حال نتيجه اين شد. اين يعنی چه؟يعنی افکار عمومی ديگر اينها را قبول نمیکند و در افکار عمومی تاثيری ندارند. البته اين درست است که در نظام جمهوری اسلامی نبايد اجازه داده شود که هرکسی، هر حرفی بزند اين جا با شما موافق هستم که اين ديگر به ما ربطی ندارد. بالاخره مسئولين نظام بايد يک فکری برای اين قضايا بکنند. جلو بداخلاقیها را بگيرند، جلوی دروغ گفتنها را بگيرند جلوی تهمتزدنها را بگيرند، اينها برای جامعه آثار مخرب دارد و خوب نيست.
مهاجري در پاسخ به اين پرسش كه شما اشارهای کرديد به رسانه ملی و حرفهايی که در ۴ سال گذشته به صورت يکطرفه زده شد. با توجه به اين که مردم در انتخابات ۲۴ خرداد سال ۹۲ به آ قای دکتر روحانی رای دادند، اين تلاشهايی که در حال حاضر صداوسيمای ما به عنوان رسانه ملی انجام میدهد و گاهی اوقات از برنامههای آن بوی انتقامجويی به مشام میرسد اين مسئله را چگونه ارزيابی میکنيد؟ گفت: صدا و سيمای ما احتياج به يک تحول بزرگی دارد. صداوسيما مستقل عمل نمیکند و فلسفه صدا و سيما اين است که بايد بوق نظام باشد، نبايد بوق اين و آن باشد. متاسفانه صداوسيما بوق جناحها و افراد شده است و بايد صدا و سيما خودش را بالاتر بکشد و شايد از عهده مسئولين فعلی آن برنيايد ولی اميدوارم مسئولينی گذاشته شوند که در سطح بالاتری يعنی در سطح ملی فکر بکنند و واقعا بايد کسی عهدهدار رياست صدا و سيما شود که آن را تبديل کند به بلندگوی نظام نه بلندگوی افراد و جناحها. اين آن چيزی است که الان مشکل صداوسيما است که بايد حل بشود و به نقطهای برسد که جايگاه واقعی آن است. اگر اين ارتقاء را پيدا بکنند مسائل ديگر خود به خود حل شدنی است.