گروه بین الملل: اتکای اروپا به تسلیحات هستهای ایالات متحده و همچنین دریافت حفاظت از سوی ائتلاف ناتو همواره به عنوان ارکان کانونی در روابط امنیتی فراآتلانتیک بوده است.
در حالی که رفته رفته به زمان برگزاری انتخابات پارلمان اروپا نزدیک میشویم؛ مانفرد وبر، نماینده آلمانی پارلمان اروپا که ریاست حزب مردم اروپا را بر عهده دارد از طرح پیشنهادی فرانسه برای ارائه چتر هستهای خود به اروپا استقبلا و پشتیبانی کرد.
وبر، رهبر جریان راستمیانه در پارلمان اروپا در یک ویدئوی تلویزیونی اعلام کرد که از طرحهای ارائه شده توسط امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه مبنی بر گسترس چتر هستهای فرانسه به کل اتحادیه اروپا حمایت می کند و از اولاف شولتس، صدراعظم آلمان از جناح چپ به دلیل عدم ورود به این موضوع و تعامل نکردن با آن انتقاد کرد.
احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و همچنین تهدیدهای فزاینده روسیه برای استفاده از سلاح های هستهای همگی باعث شده است که بحث در مورد توان بازدارندگی هستهای در اتحادیه اروپا دوباره مطرح شود.از طرفی، ناتو برای حفظ بازدارنگی خود به شدت به کلاهکهای هستهای آمریکا مستقر در اروپا متکی است. درست است که بریتانیا و فرانسه تنها قدرتهای هستهای اروپا و بخشی از ناتو هستند، اما کنترل مستقلی بر زرادخانههای هستهای خود دارند.
اتحادیه اروپا از لحاظ تاریخی در رسیدن به بازدارندگی هستهای مردد یا ناتوان بوده است. با این حال، چشمانداز امنیتی نامشخص کنونی در اروپا، اتحادیه را بر آن داشته است که ستون امنیتی خود را که قبلا نادیده گرفته شده بود، تقویت کند و برخی از رهبران سیاسی را وادار کرد که آشکارا از سلاحهای هستهای دفاع کنند.
امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه در هفتههای اخیر آشکارا خواستار بحثهای اروپایی درباره استفاده از ظرفیتهای هستهای فرانسه برای دفاع از این قاره شده است.
از نظر ماکرون، عدم اطمینان در مورد تعامل آینده ایالات متحده در اروپا، اتحادیه اروپا را مجبور می کند تا تصمیم بگیرد که آیا به یک توان بازدارنده هستهای مختص به خودش نیاز دارد یا خیر. پیشنهاد ماکرون این است که فرانسه میتواند در این زمینه کمک کند؛ اما مشخص نیست که آیا فرانسه اراده و توان گسترش چتر هستهای خود به بقیه کشورهای اتحادیه را دارد یا خیر.
برای اینکه این سناریو محقق شود، فرانسه باید با چالشهای متعددی مقابله کند:
نخست آنکه فرانسه باید روشن کند که آیا قصد دارد کنترل کامل بر زرادخانه هستهای خود را حفظ کند یا خیر؛
دوم اینکه، باید کفایت ذخایر تسلیحات هستهای موجود خود را ارزیابی کند؛
و سوم آنکه فرانسه باید پیامدهای چنین تصمیمی را در رابطه با ناتو و همچنین روابط خود با ایالات متحده و سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نظر بگیرد.
گروه «بولتن دانشمندان اتمی» در مقالهای به این چالشها فرانسه پرداخته که در ادامه به خلاصهای از آن خواهیم پرداخت.
از زمان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برکسیت) در سال ۲۰۲۰، فرانسه تنها کشور اتحادیه است که دارای سلاح هستهای است. فرانسه تقریباً ۲۹۰ سلاح اتمی دارد و چهارمین زرادخانه جهان از نظر انبارهای کلاهک پس از روسیه، ایالات متحده و چین است.
وقتی که شارل دوگل، رئیس جمهوری وقت فرانسه در سال ۱۹۶۱ میلادی، تضمینهای هسته ای ایالات متحده را زیر سوال برد، فرانسه به سمت ایجاد نیروی بازدارنده هستهای خودش سوق پیدا کرد و در اروپا به عنوان یک نیروی مستقل از ایالات متحده و یک موازنهگر نگریسته شد.
این روحیه امروز نیز ادامه دارد: فرانسه هنوز هم در گروه برنامهریزی هستهای ناتو شرکت نمیکند. البته صرف وجود اسم بازدارندگی فرانسه به طور کلی توان ناتو را تقویت می کند چرا که به خودی خود محاسبات دشمنان را پیچیده میکند.اگرچه بازدارندگی هستهای سنگ بنای موضع بازدارندگی ناتو بوده است، اما بسیاری از کشورهای عضو در مورد نقش سلاحهای هستهای در برنامهریزی دفاعی نامطمئن هستند.
بحث بر سر آمادگی هستهای اتحادیه اروپا موضوع جدیدی نیست. به طور سنتی، مانع توسعه به اصطلاح «یوروبمب» آلمان بوده است. حتی پس از تهاجم روسیه به اوکراین، ۹۰ درصد آلمانیها هنوز ایده توسعه برنامه تسلیحات هستهای کشورشان را رد میکنند و بعید به نظر میرسد که عموم مردم آلمان به طور چشمگیری با ایده بمب هستهای اروپایی موافقت کنند.
سایر کشورهای اتحادیه اروپا مانند ایرلند، مالت و اتریش هم که به طور سنتی بیطرف هستند، به احتمال زیاد مایل به حمایت از این بمب نیستند: این سه کشور معاهده منع سلاح های هسته ای (TPNW) را امضا کردهاند که احتمالا مانع از هرگونه تلاش برای گسترش زرادخانه هستهای فرانسه به اروپا میشود.
ماکرون برای پیشبرد پیشنهاد خود باید حداقل به سه سوال مهم اشتراک تسلیحات هستهای در سطح اروپا پاسخ دهد.
اول، فرانسه باید روشن کند که آیا می خواهد اختیار تصمیم گیری کامل در مورد زرادخانه هسته ای خود را حفظ کند یا خیر. زمانی که ماکرون اولین اظهارات خود را در سال ۲۰۲۰ انجام داد، خبری از به اشتراک گذاشتن قدرت بازدارندگی هستهای نبود، بلکه این بود که فرانسه این حق را برای خود محفوظ می دارد که در چه شرایطی از زرادخانه هسته ای خود استفاده کند یا نکند.
با این حال، با تغییر محیط امنیتی جهانی - به ویژه وضعیت اروپا از سال ۲۰۲۲ - ماکرون اکنون با فوریت بیشتری میگوید که «منافع حیاتی فرانسه شامل ابعاد اروپایی نیز میشود.»
او میگوید که از همه کشورهای اروپایی میخواهد که قابلیتهای خود از جمله سلاحهای هستهای مستقر آمریکا را به عنوان نمایش قدرت و اعتبار دفاعی اروپا در معرض دید قرار دهند. حال آنکه رؤسای جمهور فرانسه در گذشته با بیان نکردن صریح آنچه که منافع حیاتی فرانسه می دانستند، ابهام راهبردی خود را حفظ میکردند. اکنون ماکرون، بیش از هر یک از اسلاف خود، تاکید می کند که امنیت اروپا و فرانسه ارتباط نزدیکی با هم دارند.
ثانیاً، روشن نیست که چگونه فرانسه می تواند به طور واقع بینانه بازدارندگی هسته ای را برای کل اتحادیه اروپا فراهم کند. نیروهای هستهای فرانسه دارای قابلیتهای محدودی هستند و زرادخانهای بسیار کوچکتر و کمتنوعتر از دیگر قدرتهای هستهای بزرگ دارند، و بازدارندگی هستهای آن برای یک هدف کاملاً دفاعی توسعه یافته است. فرانسه پس از جنگ سرد ذخایر هسته ای خود را از ۶۰۰ کلاهک به کمتر از ۳۰۰ کاهش داد.
اگر قرار باشد تواناییهای هستهای فرانسه برای پوشش کل اتحادیه اروپا گسترش یابد، این کشور باید کلاهکهای هستهای خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
با این حال، فرانسه به عنوان بخشی از خلع سلاح نسبی خود در دهه ۱۹۹۰ و پذیرش «دکترین بازدارندگی حداقلی»، دفاع هستهای زمین-پایه خود را برچید. فرانسه همچنین سایتهای آزمایش و تأسیسات تولید مواد شکافتپذیر را بست که توسعه قابلیتهای تولید کلاهکهای جنگی این کشور را دشوار میسازد.
حتی اگر زرادخانه هستهای هواپایه و دریاپایه این کشور لزوماً نیازی به استقرار در کشورهای همسایه نداشته باشد، بازهم رئیسجمهوری فرانسه باید در مورد شرایط استفاده از ظرفیتهای هستهای خود را برای دفاع از یک یا چند عضو اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد.
در عمل، ایده چتر هستهای فرانسه برای اروپا، سؤال سومی را نیز برای ماکرون ایجاد میکند و آن این است که اساسا چگونه میتوان تسلیحات هستهای فرانسه را در ساختارهای اروپایی موجود جاسازی کرد و چگونه این تغییر میتواند قابلیتهای ناتو در اروپا را تکمیل کند.
گروه برنامه ریزی هسته ای ناتو برای بحث در مورد تقویت بازدارندگی اروپا مناسب است، اما فرانسه بعید است که با شرکت در این گروه موافقت کند، زیرا این کشور همچنان به دنبال حفظ استقلال خود در تصمیم گیریهای هستهای است.
فرانسه میتواند با میزبانی از مانورهای بازدارندگی هستهای، از جمله تقویت همکاری بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مورد مسائل هستهای و اشتراکگذاری فرآیندها، جذب برخی از شرکای اتحادیه اروپا شود.هر چند که اتحادیه اروپا اولین رزمایش نظامی خود را در سال ۲۰۲۳ برگزار کرد اما تبدیل شدن به یک قدرت هستهای گامی قابل توجه به جلو خواهد بود.
حتی با وجود داشتن یک برنامه روشن، ماکرون مطمئناً با یک دسته از کشورهای عضو اتحادیه اروپا روبرو خواهد شد که مخالف سلاحهای هستهای هستند و مردم آن کشورها نسبت به اعتبار حرف فرانسه که زرادخانه هستهای خود را برای دفاع از آنها ارائه خواهد داد، شک دارند.