خانم آباد از زمانی که بحث دفن مردگان درپارک ها از زبان شما مطرح شده است، واکنش های مختلفی دراین زمینه را به دنبال داشته. جمعی می گویند از سخنان شما سوء تعبیر شده و برخی دیگر می گویند، این هم از آن اظهارنظرهای غیرکارشناسی است. در فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی اظهارنظرهای تند و مخالفت های شدیدی به اظهارات شما شده است. واقعا نظر شما این بوده که مردگان را درپارک ها دفن کنیم؟
جواب به این سوال هم «بله» است و هم «خیر». بله از این جهت که به هر حال من بودم که این پیشنهاد را مطرح کردم و «خیر» از این جهت که منظور من دقیقا این نبوده است.
نظرتان «دقیقا» چه بوده است؟
من نگفتم که در «تمام» پارک ها مردگان را دفن کنیم بلکه منظورم دفن مردگان در یکسری پارک های بزرگ مثل پارک جنگلی چیتگر یا سرخه حصار و... بود. آن هم پس از یک بررسی و تحقیق کارشناسی. باید پخته شود. چه اشکالی دارد که قسمتی از یک پارک وسیع از پارک جدا شود و در جداگانه ای برای آن بگذارند و آن را تبدیل به آرامستانی محلی کنند؟! البته منظورم فقط پارک ها هم نبود. ما قطعات زمین های بزرگی در تهران داریم که برای آنها کاربری های چندگانه خدمات شهری در نظر گرفته شده است. ما می توانیم بخشی از این زمین ها را برای احداث این آرامستان های محلی اختصاص دهیم. این مساله، موضوع جدیدی نیست. در بسیاری دیگر از نقاط جهان هم آرامستان ها در فضاهای شهری احداث می شوند. چرا؟ چون این یک نیاز و ضرورت زندگی و فضای شهری است. در مدیریت شهری و فضاهای شهری، باید از هر کاری که هزینه ها و زمان را کاهش دهد، استقبال کرد. بگذریم از اینکه آرامستان ها کاربرد اخلاقی و تربیتی هم دارند. درکنار این نقاط در تهران بیش از 140 آرامستان قدیمی و متروکه وجود دارد که عمدتا در کنار یا حاشیه امامزاده ها بنا شده اند. می توانیم اینها را احیا کنیم. احیای این گورستان ها می تواند به رونق بافت شهری نیز کمک کند.
ولی آرامستان ها که جزو خدمات هفت گانه شهری نیست.
می تواند باشد. این بخش ها و طبقه بندی ها را ما مشخص کرده ایم. می تواند جزو خدمات فضای سبز باشد.
اما فکر نمی کنید که احداث گورستان ها در داخل پارک ها با کاربری این پارک ها منافات داشته باشد؟
نه به هیچ وجه. چه منافاتی؟
مثلا از نظر روحی – روانی. تصور نمی کنم هیچ کس تمایل داشته باشد که همراه خانواده اش به پارکی برود که در آن گورستانی دایر شده و کنار قبرهای مردگان فرشی پهن و پیکنیکی برپاکند!
اولا ما که نمی گوییم این اتفاق در تمام پارک ها بیفتد. شاید پارک هایی که این شرایط را داشته باشند اندک باشند. ثانیا براساس اصول مدیریتی، این سیاستگذاران و مدیران شهری هستند که در طراحی های خود باید به گونهای عمل کنند که علاوه بر پیوستهای فرهنگی، اجتماعی و...، به یک طرح مقبولیت و مشروعیت ببخشند. وقتی شما طرحی را مطابق با فرهنگ و عرف و نیازهای اجتماعی یک جامعه تعریف کنید، مسلم بدانید که جامعه نیز آن را می پذیرد.
همان طور که در خیلی از کشورهای و کلانشهرهای توسعه یافته تر و بزرگ تر از ما نیز توسعه نقش اموات را از توسعه فضاهای شهری جدا نمی دانند. من فکر می کنم، این واکنش ها بیشتر، واکنش هایی احساسی و زودگذر ناشی از عدم درک درست موضوع است تا یک نگاه منطقی وعلمی. من نمی دانم چرا در کشور ما هر موضوعی که مطرح می شود به جای بحث کارشناسی سریعا وارد فضای سیاسی یا احساسی می شود؟!
گفتید دربسیاری از شهرهای جهان هم آرامستان ها درداخل شهرها احداث می شوند. می توانید چند شهربزرگ جهان را نام ببرید که امروز و درقرن بیست و یکم هم آرامستان های داخل شهرآنها فعال است و مردم مردگان شان را درآنها دفن می کنند؟
بله. لندن، پاریس، رم و...
شما می گویید، «مدیریت» شهری می تواند ذایقه و سلیقه مردم را نیز تحت تاثیر قرار دهد یا حتی آن را تغییر دهد اما فکر نمیکنید که بهتر باشد در این مورد از خود مردم نظرخواهی شود؟
این کار قبلا در قالب یک پروژه انجام شده است ازسوی مرکز مطالعات شهرداری تهران. اصلا خود آقای عبداللهی، معاون خدمات شهری شهرداری، این گزارش را به صحن شورا آورد و قرائت کرد.
مضمون این گزارش چه بود؟
براساس آنچه آقای عبداللهی می گفت مطالعه آنها حکایت از آن دارد در نقاطی از تهران که بافت های قدیمی و مسکونی از بین رفته و جای خود را به فضاهای مدرن و تجاری و... داده است، مردم با احداث آرامستان دراین محله ها مخالفت کرده اند ولی در عوض در محله هایی که بافت مسکونی و به ویژه قدیمی دارد، از این پیشنهاد استقبال کرده اند.
حتی اگر بپذیریم که گورستان هایی درپارک های بزرگ تهران احداث شود، باز هم ابهامات و مسائل فراوان دیگری وجود خواهد داشت مثلا مسائل زیست محیطی. فکر نمی کنید، احداث آرامستان درپارک روی سلامت شهروندان به طرق مختلف مانند نفوذ آلودگی در آب های زیرزمینی و در نهایت آب شرب شهروندان یا اشاعه انواع بیماری ها موثر باشد؟
در مورد «آب» قبل از احداث هر گورستانی باید خاک آن پارک آزمایش شود تا میزان نفوذ آن مشخص شود. در بقیه موارد هم با کارشناسی های موثر و دقیق می توان از تمامی مشکلات احتمالی زیست محیطی و خطرهایی که برای سلامت انسان دارد پیشگیری کرد. پس اصلاجای نگرانی وجود ندارد.
همان طور که قبلا هم گفتیم، یکی دیگر از دغدغه های مردم، مشکلات احتمالی روحی- روانی ناشی از اجرای این طرح است. احداث چنین گورستان هایی درمحله ها و دیدن مراسم های هر روزه مراسم های سوگواری و تشیع جنازه و از این دست، می تواند برای شهروندان چنین جامعه یی خطرناک باشد. با این نظر مخالفید؟
خب می توان با جانمایی درست این گورستان ها کاری کرد که مردم، حداقل تماس را با آن داشته باشند و مجبور نباشند هر روز شاهد مراسم عزاداری و... باشند. ببینید، قرار نیست این گورستان ها در زمین های متروکه خالی خیابان های محل زندگی ما باشند بلکه باید در زمین های بزرگی که به نوعی از بطن زندگی و خانه های شهروندان دور و درعین حال نزدیک آن هم باشند، احداث شوند نه در پارک های محلی کوچک و بزرگ خیابان ها و محلات.
از لحاظ مذهبی چطور؟ احداث آرامستان ها در محل زندگی شهروندان و جایی که بچه های آنها بازی می کنند و محل رفت و آمد است، بی حرمتی به مردگان نیست؟
اتفاقا از لحاظ مذهبی، احداث گورستان ها می تواند اثرات تربیتی و روحی و معنوی فراوانی را برای شهروندان یک محله به دنبال داشته باشد. شما وقتی در تشیع جنازه اموات شرکت می کنید، گام موثری درمورد دنیا و آخرت تان برداشته اید. مرگ را بیشتر لمس و آن را به عنوان جزیی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر درک می کنید. شاید برای همین هم بوده که در طول تاریخ، اکثرا گورستان ها در کشور ما در داخل شهر ها و روستاها بوده اند.
نکته دیگر در مورد ظرفیت این آرامستان هاست. مگر یک گورستان کوچک در یک پارک چقدر می تواند ظرفیت داشته باشد که بتواند جوابگوی بیش از 180 فوت شده روزانه تهران را بدهد؟
قرار نیست تمام بار بهشت زهرا یا آرمستان مرکزی تهران را پارک ها بردوش بکشند. آقای عبداللهی می گفتند: درصورتی که بتوانیم بیش از 80 آرامستان قدیمی و متروکه تهران را احیا کنیم، بیش از 10 درصد به حجم بهشت زهرا اضافه خواهد شد. حالا اگر پارک ها هم بتوانند 10 تا 20 درصد دیگر به افزایش این ظرفیت کمک کنند، خودش رقم قابل توجهی است.
و سخن آخر...
رویکرد تهران باید به سمت محله محوری باشد. وقتی این رویکرد را قبول داشته باشیم باید اجزای آن را هم بپذیریم. آرامستان ها نیز جزیی از زندگی هستند. در تمام دنیا هر طرح و پیشنهادی که مطرح می شود اول سود و زیان آن سنجیده می شود و بعد از کار کارشناسی درمورد آن تصمیم گیری می شود. شما اگر در یک روز پنجشنبه یا جمعه سری به بهشت زهرا بزنید، با چنان موجی از ترافیک روبه رو می شوید که به قول معروف کلافه تان می کند و پشیمان می شوید. اینجاست که از خودتان سوال می کنید: واقعا ارزش اش را داشت؟ خب این سوال را باید اینجا هم از خودمان بپرسیم. آیا صرف هزینه و زمانی گزاف برای رفتن به سر قبر اموات ارزش آن را ندارد که گورستان هایمان را به داخل محله ها و نزدیکی خودمان منتقل کنیم تا دسترسی به آنها آسان تر شود؟ الان بسیاری از خانواده ها سال تا سال هم نمی توانند سر قبور عزیزان شان بروند. یعنی موقعیتش را ندارند.
- پس همچنان مصمم هستید که برای این طرح تلاش کنید...
بله. چون معتقدم این طرح به صلاح شهر و توسعه آن است. پس همچنان امیدوارم که در آینده یی نزدیک این طرح به مرحله اجرا درآید.