به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۱۰:۲۰
 
۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۵ ساعت ۱۷:۱۴
کد مطلب : ۴۷۵۲۱

انتقاد جنتی از بولتن‌سازی برخی نهادها

گروه فرهنگي_رسانه​ها: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از برخی نهادها که با استفاده از بودجه عمومی علیه دولت «بولتن‌سازی» می‌کنند به شدت انتقاد کرد.
انتقاد جنتی از بولتن‌سازی برخی نهادها
گزیده گفت‌وگوی «شرق» با علی جنتی در پی می‌آید:
* شاید قضاوت این موضوع که در طول یک‌ سال، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خانه مادری هنرمندان و اهل فرهنگ تبدیل شده است، زود باشد. می‌توانم بگویم در این مدت پای هنرمندان به وزارتخانه باز شده است. زمانی که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمدم، برخی از هنرمندان می‌گفتند حدود چهارسال است که از خیابان بهارستان رد نشده‌اند. برخی هم هشت‌ سال پایشان را به اینجا نگذاشته بودند. فکر می‌کنم حداقل کاری که در این مدت صورت گرفته این است که هنرمندان نسبت به آینده خود امیدوار شدند و نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خوشبین هستند.

* فشار برخی جریان‌ها در این مدت بیشتر شده است. گروه‌هایی هستند که غیراز سلیقه‌ خودشان سلیقه دیگری را نمی‌پذیرند. من این را می‌دانستم. از همان ابتدا حاشیه‌هایی را که در اطراف این وزارتخانه بود، می‌شناختم اما با علم و اطلاع نسبت به اینکه ممکن است آنچه گفته می‌شود به مذاق برخی‌ خوش نیاید، دیدگاه‌های خودم و سیاست‌های عمومی دولت را بیان می‌کنم.

* درباره ممیزی هیچ‌گونه عقب‌نشینی‌ای نکرده‌ام. خودم اعتقاد به ممیزی داشته و دارم. نمی‌شود یک دستگاه حکومتی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگوید هر نوع کتابی با هر صورتی چاپ شود و ما هم هیچ نظارتی نداشته باشیم. در هر صورت اصل ممیزی در قانون به ما دیکته شده و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی که برای ما جنبه قانونی دارد وظایفی را برایمان تعیین کرده است. نکته‌ای که من در روزهای آغاز تصدی خودم عنوان کردم این بود که می‌خواهیم ممیزی قبل از چاپ را برداریم و آن را به خود ناشران واگذار کنیم تا در این دوره‌ وقتی می‌خواهند کتاب‌هایشان را برای بررسی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دهند و مدت طولانی‌ای را که کتاب اینجا متوقف می‌شود تا مجوز بگیرد - که گاهی به دو سال هم رسیده است - برداریم. قانون، مشخص است. ما این را در اختیار ناشران قرار می‌دهیم تا خودشان مواردی را که با قانون تعارض دارد، اصلاح کنند و کتاب را به ما ارائه دهند. بعد از چاپ، کتاب را دوباره بررسی می‌کنیم. اگر احیانا مواردی باقی مانده باشد که احتیاج به اصلاح داشته باشد، آن را اصلاح می‌کنیم. منتها ناشران زیر بار این موضوع نرفتند و گفتند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌خواهد ممیزی را که از آن به سانسور تعبیر می‌کنند، از خودش به ما منتقل کند. چون آنها نپذیرفتند ما هم گفتیم همین روال قانونی را طی خواهیم کرد. اتفاقی که در عمل افتاد، عقب‌نشینی نیست.

* ما 21 نفر از شخصیت‌های فرهیخته و دانشمند کشور را به‌ عنوان هیات نظارت بر کتاب کودک و بزرگسال به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کردیم. این هیات در طول این چندماه به طور مرتب جلساتی تشکیل داد و آیین‌نامه‌هایی تدوین کرد. یکی از سیاست‌هایی که هیات‌های نظارتی ما دنبال می‌کنند این است که تا جایی که می‌شود کار را به ناشران و برخی نهادهای دولتی واگذار کنیم. نهادهای عمومی مورد اعتماد هستند. ما ناشری داریم که بیش از 30 سال در کار نشر فعالیت می‌کند. ما می‌دانیم این ناشران کارشناسان خوبی برای بررسی کتاب دارند و آنها این کتاب‌ها را بررسی می‌کنند. بعضی از نهادهای پژوهشگاهی نیز شخصیت‌های علمی دارند که خودشان کتاب‌ها را بررسی کنند. بر اساس آیین‌نامه‌هایی که تدوین و به تصویب هیات‌های نظارت هم رسیده است، این اختیارات در حال تفویض است. عملا ما کار را به همین هیات‌ها واگذار می‌کنیم.

* سعی شده زمان پاسخگویی برای هر کتابی را به یک ماه کاهش دهیم. اگر ممیزی واگذار شود این زمان ممکن است به دو هفته کاهش پیدا کند. یعنی هر کتابی که اینجا ارائه می‌شود ظرف کوتاه‌ترین مدت تکلیف آن را مشخص می‌کنیم.

* انتقادی را که آقای خشایار دیهیمی مطرح کرد (مبنی بر اینکه همان افراد دولت قبل ممیز هستند) ما بررسی کردیم و متوجه شدیم که اینطور نبوده و قدری بی‌انصافی کردند. مواردی بوده که گفته شده و مورد توجه هم قرار گرفته است. کاری که ما طی این مدت در معاونت فرهنگی انجام دادیم، این بود که سطح حوزه کارشناسی ممیزها را ارتقا دادیم. در گذشته دانشجویان لیسانس و فوق‌ لیسانس کتاب‌ها را بررسی می‌کردند، الان تلاش کردیم به جای این افراد از کارشناسان برجسته و باسوادی که دانشجوی دکترا یا استاد دانشگاه هستند و در رشته خاصی تخصص دارند، برای بررسی کتاب‌ها کمک بگیریم. این بالا بردن سطح کارشناسی خیلی هم مثبت بوده و خرده‌گیری‌هایی را که صورت می‌گرفت، کمتر می‌بینید.

* آقای انتظامی یکی از شخصیت‌های واقعا رسانه‌ای و متخصص در این حوزه است که از ابتدا در حوزه مطبوعاتی فعالیت داشته و به دلیل همین تخصصش به‌ عنوان نماینده مطبوعات در هیات نظارت بر مطبوعات انتخاب شده و کار خودش را خوب می‌شناسد. اما بحث خانه سینما با انجمن صنفی مطبوعات متفاوت است. در مورد خانه سینما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که برخورد کرد، خانه سینما را بست و شروع به تقویت تعداد خاصی در برابر مدیران خانه سینما کرد. ما آمدیم با گروه‌های مختلف سینمایی صحبت کردیم و در نهایت به نوعی تفاهم رسیدیم و این نهاد صنفی بازگشایی شد. درباره انجمن صنفی مطبوعات موضوع کمی فرق می‌کرد. صدور مجوز این انجمن حتی برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نبود. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این مجوز را صادر کرده است. ما بعد از مستقر شدن در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مذاکراتی را با وزیر تعاون و وزیر اطلاعات انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که وزارت اطلاعات که در گذشته علیه انجمن صنفی مطبوعات شکایت کرده و منجر به بسته‌ شدن آن شده، شکایتش را پس بگیرد. وزارت اطلاعات هم شکایتش را پس گرفت. تلاشی که باید از طرف ما انجام می‌شد، شخصا دنبال کردم و وزارت اطلاعات هم رسما به دستگاه قضایی نامه نوشت و اعلام کرد ما از این انجمن شکایتی نداریم. منتها دستگاه‌ قضایی در حال حاضر اجازه باز شدن انجمن صنفی را نمی‌دهد. این دستگاه می‌گوید ما کاری نداریم که وزارت اطلاعات شکایتش را پس گرفته. اگر ما اینجا را پلمب کردیم به دلایل دیگری است. بنابراین ما تا به حال موفق نشده‌ایم انجمن صنفی را باز کنیم، به این دلیل که گفتم.

* من وضعیت مطبوعات را اصلا مطلوب نمی‌بینم. روزنامه‌ها و نشریاتی که در حال حاضر در ایران به صورت حرفه‌ای منتشر می‌شوند بسیار اندک هستند. روزنامه‌نگارانی که حرفی برای گفتن داشته باشند و هر روز به طور مرتب قلم بزنند و در مورد مسائل مختلف اهل مطالعه باشند، تعدادشان مطلوب نیست. در خیلی از روزنامه‌ها و نشریاتی که منتشر می‌شوند افراد حرفه‌ای در آنها نیست و آموزش‌هایی در این مورد وجود ندارد. حتی گاهی برخی از خبرنگاران، می‌خواهند مطالب اظهارشده را نقل به معنا کنند اما بدون اینکه قصد و غرضی داشته باشند اشتباه می‌نویسند و نمی‌توانند مطلب را درست بیان کنند. فکر می‌کنم در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید کاری برای آموزش خبرنگاران کند تا سطح کیفی روزنامه‌ها ارتقاء پیدا کند و روزنامه‌های غنی و پرباری داشته باشیم. ما تیراژ روزنامه‌هایمان در ایران کم است. به این دلیل است که روزنامه‌ها نمی‌توانند مخاطب را قانع کنند. برخی وقت‌ها حس می‌شود که روزنامه‌ها از روی دست هم کپی می‌کنند.

* سیاست کلی دولت یازدهم این است که از همه نیروهایی که واجد صلاحیت هستند، استفاده کند. خیلی به سلیقه‌های سیاسی آنها نگاه نکنیم. همین‌قدر که با معیارهای این وزارتخانه مناسب باشند برای ما کفایت می‌کند. من خودم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اساس معیار عمل می‌کنم. این معیارها اعتقاد به نظام و ولایت‌فقیه، برخورداری از تدین و التزام عملی به اسلام و داشتن تخصص و کارایی در کاری است که به افراد واگذار می‌شود. همچنین باید اهل افراط و تفریط هم نباشند. فکر می‌کنم در حوزه کتاب اینطور است. ممکن است افرادی در دولت قبلی بودند که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت داشتند اما این به آن معنا نیست که به قول آقای رئیس‌جمهور داس برداریم و همه را از یک سمت درو کنیم. آدم‌هایی که علاقه‌مند به خدمت‌کردن هستند و تخصص لازم را دارند، می‌توانند کار کنند. انتصاباتی که در معاونت فرهنگی صورت گرفته با همین معیارها بوده و آنها سیاست‌هایی را که ما اعلام کردیم، دنبال می‌کنند.

* حتما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل بولتن‌سازی‌ها باید بایستد. قبلا هم گفتیم اگر مجوزی صادر می‌کنیم پای مجوزمان می‌ایستیم. البته بعضی از محصولات فرهنگی مجوزشان در دوره قبلی صادر شده بود و حالا در این دوران علیهشان جو‌سازی می‌شود، مثلا در مورد فیلم رستاخیز بیشتر بولتن‌سازی‌ها در جهت این است که شخصیت‌های حوزوی و مردم متدین را تحریک کنند که چرا چهره حضرت‌ابوالفضل (ع) در این فیلم نشان داده شده است. مجوز ساخت این فیلم در دوره گذشته صادر شده است و هشت نه‌ سال طول کشیده تا این فیلم ساخته شود و سال گذشته هم در جشنواره فجر به نمایش گذاشته شد. در همین مدت سازمان سینمایی تلاش کرد تا با مراجع محترم تقلید صحبت کند و با برخی از شخصیت‌های موثر صحبت کرده است تا آنها را قانع کند این اثر یک فیلم مذهبی در جهت نشر فرهنگ عاشوراست. ما با آنکه مجوز ساخت این فیلم را ندادیم اما پایش ایستادیم. فیلم را فیلم خوبی می‌دانیم. منتها این اصل که بولتن‌سازی می‌کنند یک واقعیت است، متاسفانه به صورت بسیار گسترده هم صورت می‌گیرد و گاهی از سوی نهادهایی است که خیلی خودشان را ارزشی می‌دانند. نه‌تنها در مورد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلکه در مورد بسیاری از وزارتخانه‌ها این روند در جریان است. من گاهی بولتن‌هایی می‌بینم که در اختیار مقامات کشور قرار می‌گیرد. این بولتن‌ها از طرف برخی نهادهایی است که از بودجه دولتی استفاده می‌کنند اما سر تا پایشان دروغ است. وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم از ابتدا تا انتها جعل و تحریف است. گاهی اشاره شده که فلان وزیر در دولت، فلان مساله را عنوان کرده است. در حالی‌که ما دیده‌ایم که اصلا این اتفاق نیفتاده و کاملا دروغ است. در حوزه فرهنگ هم برخی خبرگزاری‌ها و سایت‌هایی که راه‌اندازی شده‌اند دست به تحریف، جعل یا برخورد گزینشی با خبرها می‌زنند. در این مصاحبه‌ها آن قسمتی را که مورد نظر هست، می‌نویسند و بقیه را بیان نمی‌کنند و همین موجب سوءتفاهم می‌شود. ما به خود این سایت‌ها و خبرگزاری‌ها تذکر دادیم و سعی کردیم این کار را اصلاح کنیم اما متاسفانه این واقعیت وجود دارد.

* در روزهای اولی که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمدم رابط‌هایی را با مراجع محترم و خصوصا روحانیت در قم و مشهد تعیین کردم. در ادامه فردی را به‌ عنوان مشاور وزیر در امور روحانیت منصوب کردم که فقط کارش برقراری ارتباط نزدیک با مراجع تقلید، حوزه‌های علمیه، ائمه‌ جمعه استان‌ها، شهرستان‌ها و مجامع روحانی است. بعد از اینکه احساس کردم اطلاعات ناصحیحی به دست افراد می‌رسد متوجه شدم نیاز داریم خودمان شخصیت‌های روحانی را تغذیه کنیم. یک نشریه هفتگی نیز با عنوان فرهنگ و روحانیت راه‌اندازی کردیم. این نشریه در اختیار حوزه‌های علمیه و ائمه‌ جمعه و جماعات قرار می‌گیرد تا کارهای مثبتی را که صورت می‌گیرد، ببینند و برخی شبهاتی که در ذهنشان هست، مرتفع شود.

* مواردی بوده که در برخی شهرستان‌ها یک گروه مجوز نداشته اما کنسرت برگزار کرده و با مخالفت شخصیت‌های آن شهر روبه‌رو شده است. موارد زیادتری وجود داشته که مجوز داشته‌اند و قرار بوده برنامه اجرا کنند اما با مخالفت روبه‌رو شده‌اند و احیانا شورای تامین استان یا برخی مقامات استان دخالت کرده و مانع برگزاری کنسرت شده‌اند. ما با وزارت کشور هم صحبت و اعلام کردیم وقتی مجوزی صادر می‌شود وزارت کشور باید از آن دفاع کند، نه اینکه گروه‌های خودسر بیایند و مانع برگزاری برنامه‌های هنری شوند. در حوزه سینما در شورای صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش از شخصیت‌های آشنا به موضوع دعوت کرده‌ایم تا با آگاهی مجوز صادر کنند. ما هم از مجوزی که صادر شد دفاع خواهیم کرد و پایش می‌ایستیم. برخی مشکلاتی که در گذشته پیش می‌آمد ناشی از این بود که یک سینماگر فیلمنامه‌ای ارائه می‌کرد و مشکلی نداشت، مجوز هم برایش صادر می‌شد اما در زمان ساخت، نظارتی وجود نداشت و زمانی که فیلم ساخته می‌شد متوجه می‌شدیم اثر با فیلمنامه متفاوت است و چیز دیگری ساخته شده است. اگر چنین باشد فرد نباید انتظار داشته باشد مجوز پخش بگیرد. برخی از فیلم‌هایی که هنوز مجوز اکران نگرفته‌اند از این مقوله هستند یعنی فیلمنامه چیزی است و چیز دیگری ساخته شده. الان در طول ساخت هم نظارت می‌شود که این مشکل پیش نیاید تا فیلمسازی کلی هزینه و امکانات را صرف کند، فیلمی بسازد و بعد دچار مشکل شود. نظارت برای این است که هر جایی فیلم از فیلمنامه مصوب منحرف شد تذکر داده و با گفت‌وگو حل شود.

* زمانی که ما به وزارت ارشاد آمدیم تمام معاونت‌ها و سازمان‌های وابسته، بدهی کلان داشتند. معاونت فرهنگی 64 میلیارد بدهی داشت. معاونت هنری 13میلیارد ... همین‌طور سایر دستگاه‌ها. مجموعا وقتی همه این اطلاعات را دریافت کردیم وزارتخانه بیش از 140میلیارد تومان بدهی داشت. مثلا بخشی از این هزینه‌ها مربوط به این می‌شد که نمایشگاه برگزار کرده و هشت‌ میلیارد تومان بدهی بار آورده بودند که پرداخت نشده بود. در مورد نمایشگاه کتاب هم همین‌طور. در حوزه معاونت فرهنگی تعداد زیادی کتاب خریداری و به کتابخانه‌ها داده شده بود اما پولش را به ناشران نداده بودند. آنچه ما را تحت فشار قرار می‌دهد همین بدهی‌هایی است که به اشخاص و نهادها داریم. در طول این مدت سعی شده بخشی از این بدهی‌ها تسویه شود اما هنوز هم این بدهی‌ها باقی است. بودجه هم حداکثر هفت هشت‌ درصد افزایش پیدا کرده که نسبت به تورم 25 درصدی و در مقایسه با سال گذشته، کم بوده است.

* ما برگزاری نمایشگاه‌ها و جشنواره‌ها را به سمت خصوصی‌شدن سوق می‌دهیم. در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال اینگونه بود. سال گذشته رقم بالایی برای برگزاری این نمایشگاه داده شد و امسال با ورود بخش خصوصی ما مبلغ خیلی ناچیزی صرف کردیم و با همکاری اتاق بازرگانی توانستیم این هزینه‌ها را پایین بیاوریم. با معاونت علمی فناوری ریاست‌جمهوری و شهرداری تهران هم تفاهمنامه‌ امضا کرده‌ایم. شهرداری تهران امکانات مادی بسیار زیادی دارد. فضاهایی را در اختیار دارد یا می‌تواند فضاهای تازه‌ای را بسازد. همچنین این‌همه فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ که ما می‌توانیم آنچه را که به‌عنوان محتوا تولید می‌کنیم، در اختیار آنها قرار دهیم و از این فضاها استفاده کنیم. در سایه این همکاری‌ها، کارها بهتر پیش می‌رود.

* بحث سقوط اخلاقی یک مساله نگران‌کننده برای ماست که بعد از 35 سال از انقلاب اسلامی و با وجود اینکه همه ما شعار اخلاق اسلامی و پایبندی بر ارزش‌های اسلامی را می‌دهیم، می‌بینیم که خیلی‌ها از این ارزش‌ها دور شدند. ما باید اخلاق اسلامی‌ را در جامعه توسعه دهیم. همین‌طور غیر از بحث رسانه‌ها در عمل طوری رفتار کنیم که الگو قرار بگیریم. هر مقدار صحبت کنیم و در عمل به گونه دیگری عمل کنیم، نمی‌توانیم روی اخلاق جامعه تاثیر بگذاریم. خودمان باید به گونه‌ای رفتار کنیم که دیگران هم رفتار ما را بپذیرند. در این صورت است که می‌شود اخلاق ملی و اسلامی خودمان را در جامعه رشد دهیم.

* اگر معتقدیم باید فرهنگ خودمان را به خارج از کشور صادر کنیم راهش کارهایی مثل ترجمه برخی آثار فاخر داخلی به زبان‌های مختلف، اجرای برنامه‌های موسیقی در کشورهای دیگر، ارائه فیلم‌های سینمایی در سراسر جهان و اعزام گروه‌های نمایشی به کشورهای دیگر است. ما راه دیگری برای بحث دیپلماسی فرهنگی نداریم و چاره، ارتباط با ملت‌های دیگر از طریق فرهنگ است، به گونه‌ای که در مسائل سیاسی هم تاثیرگذار باشد و روابط را بهبود ببخشد.

* تعویق برنامه ارکستر آمریکایی دلیل خاصی نداشته است به غیراز اینکه می‌خواستیم این اتفاق در یک زمان مناسب بیفتد. شاید مناسب‌ترین زمان هم جشنواره موسیقی فجر در بهمن‌ماه باشد البته قبلا این صحبت بود که در همین تابستان این کنسرت برگزار شود. ما از چنین برنامه‌هایی بسیار استقبال می‌کنیم. بخشی از موارد و موافقتنامه‌هایی که امضا می‌کنیم تبادل گروه‌های فرهنگی و هنری است و بر این اساس طرف مقابل موافقتنامه، هفته فرهنگی در ایران برگزار می‌کند و ما هم در آن کشور هفته فرهنگی برگزار می‌کنیم. الان هم با کشورهای متعددی تفاهمنامه داریم. گاهی خود آن کشورها در اعزام گروه‌های هنری سهل‌انگاری می‌کنند اما از طرف ما این آمادگی وجود دارد.

* اصل «فیلترینگ» در همه کشورهای دنیا وجود دارد و هر کدام از کشورها بر اساس منافع ملی خودشان یا برای حفظ هویت فرهنگی و به دلایل اخلاقی و دلایل دیگر یک‌سری از سایت‌ها را فیلتر می‌کنند. اما مواردی هست که نفعش از ضررش بیشتر است مثل بحث شبکه‌های اجتماعی. ممکن است در این شبکه‌های اجتماعی موارد غیراخلاقی هم رخ دهد اما باید ببینیم نفع این شبکه‌ها بیشتر از ضررش هست یا نه؟ اگر مثبت است باید از آنها استفاده کنیم. حتی برخی شبکه‌های ارتباطی که عملکردی مثل تلفن دارند. حالا این تلفن از طریق وایبر یا واتس‌آپ استفاده می‌شود. این مساله‌ای است که مشکل ندارد. ممکن است در همین تلفن‌های معمولی هم که در دسترس همه هست دو نفر در مکالمه‌شان مسایل غیراخلاقی را مطرح کنند. ما که نمی‌توانیم تلفن را ببندیم. در اینگونه موارد دولت به صورت اصولی مخالف بستن این شبکه‌های ارتباطی است و در کمیته‌ تعیین مصادیق مجرمانه هم به‌شدت از آنها دفاع می‌کند. به نظر من نیاز به زمان داریم. زمان که بگذرد بالاخره افراد می‌پذیرند این شبکه‌ها مشکلی ندارند و باید از این امکانات به صورت بهینه استفاده کرد. واقعا جمهوری اسلامی در جهت منافع خودش می‌تواند بهترین استفاده را از شبکه‌های اجتماعی کند. شبکه‌های اجتماعی یکی از ابزارهای خوب و موثر برای انتقال فکر‌هایی هستند که می‌خواهیم منتقل کنیم.