کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

محروم شدن ۳۰۰ معلم از رتبه‌بندی به‌خاطر برخوردهای امنیتی

1 تير 1403 ساعت 11:43


گروه حامعه:حوادث سال ۱۴۰۱ مسائل دانش‌آموزان را سر زبان‌ها انداخت، نه این‌که تا قبل از آن کسی درباره این گروه از جامعه صحبت نمی‌کرد اما اگر هم صحبتی بود درباره کنکور، ضعف تحصیلی یا کتاب‌های درسی و مواردی از این دست بود، کمتر پیش می‌آمد دانش‌آموزان تا این حد وارد مسائل سیاسی اجتماعی شوند چه برسد به این‌که در این‌باره موقعیت کانونی پیدا کنند، به‌ویژه دختران دانش‌آموز که در یکی دو سال گذشته حسابی این نسل جدید یا همان اصطلاحاً نسل Z را مورد توجه کارشناسان قرار داده‌اند، طوری‌که در انتخابات پیش‌رو یکی از چالش‌های داوطلبان ریاست‌جمهوری پاسخ به نیازهای این گروه از جامعه است، گروهی که به‌واسطه شرایط سنی حق رای ندارند اما تفاوت روش زندگی آن‌ها با سیاست‌های رسمی سبب می‌شود از دایره توجه کاندیداها جا نمانند!

به گزارش خبرآنلاین،در آستانه انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به موضوع دانش‌آموزان، معلمان و نسبت آن‌ها با وزارت آموزش و پرورش در دولت آینده پرداختیم. محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش  درباره شکاف میان دانش‌آموز و آموزش‌وپرورش، و البته متزلزل شدن جایگاه اقتصادی و اجتماعی معلمان می‌گوید.متن گفت‌وگو در ادامه امده است.

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم، به‌نظرتان دولت جدید و البته وزیر احتمالی جدید آموزش و پرورش چه چیزی را باید مورد توجه قرار دهد؟
آموزش و پرورش جزو نهادهایی است که همیشه باید به‌روز و پاسخگوی نسل‌های متفاوت باشد، نمی‌شود با ساختارهای گذشته امروز را مدیریت کرد درحالی‌که در دولت‌های مختلف این رویکرد تحولی خیلی دیده نشد، امروز با پیشرفت تکنولوژی آموزش‌های رسمی به چالش کشیده شده است و باید خودش را تغییر دهد، البته عقب افتادن آموزش‌های رسمی تنها مشکل ایران نیست و در سایر کشورها هم وجود دارد اما میزان این عقب افتادگی در کشورهای مختلف متفاوت است، با توجه به نگاه ایدئولوژیک در کشور ما که به آموزش و پرورش هم منتقل شده این عقب افتادن مقداری زیاد شده است، به‌نظرم رئیس جمهور آینده باید رویکرد تحولی در آموزش و پرورش را پیگیری کند.

شما معتقدید امروز آموزش‌های رسمی در مدارس پاسخگوی نیازها و پرسش‌های دانش‌آموزان نیست؟
بله پاسخگو نیست، ببینید؛ یکی از مشکلات آموزش که از گذشته وجود داشت اما در دولت سیزدهم به اوج خود رسید شکاف عمیق میان دانش‌آموزان و مسئولان رده میانی و بالای وزارت آموزش و پرورش بود. دانش‌آموز امروز نگاه خودش را دارد که تا حد زیادی برگرفته از یک دیدگاه جهانی است، دانش‌آموزان به کمک اینترنت فضای مدرسه در جهان را می‌بینند، لذا در این شرایط باقی ماندن و اصرار بر نگرش‌های گذشته شکاف را افزایش می‌دهد و گریز از آموزش را بیشتر می‌کند.

امروز دانش‌آموزان برای یاد گرفتن درس نمی‌خوانند، بلکه فقط درس می‌خوانند تا مثلاً با آن به موفقیتی احتمالی برسند، درسی که می‌خوانند زورکی است. این بچه‌ها پرورش یافته خانواده‌هایی هستند که با فضای جهانی آشنا هستند، امروز خانواده‌ها اصطلاحاً دموکرات‌تر با بچه‌ها رفتار می‌کنند و فضای بیشتری در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند، اما برعکسِ خانه، فضایِ مدرسه اقتدارگرای سفت‌وسخت و پادگانی است، برای همین دانش‌آموز از مدرسه گریزان می‌شود.در حوزه دانش‌آموزی، آموزش عموماً یک مسیر آزار دهنده ناهموار شده است که همه برای طی کردن این مسیر فقط تحمل می‌کنند، برخی به نتایج آموزشی خوبی می‌رسند برخی هم نه، امروز برخی خانواده‌ها معتقدند اگر فرزندشان مهارت کسب کند خیلی بهتر است تا درس بخواند.

درخصوص معلم‌ها چه‌طور، آیا وضعیت فعلی آموزش و پرورش جوابگوی نیازهای معلم‌ها است؟
این سوال سه بخش دارد، یکی بخش اقتصادی و صنفی، دیگری بخش منزلت و جایگاه معلم‌ها. درخصوص منزلت معلمی به شما بگویم قبل‌تر معلم‌ها برای دانش‌آموزان یک دانای مطلق بودند و انگار جواب همه سوال‌ها و پرسش‌ها نزد معلم‌ها بود، اما با گسترده شدن فضا مجازی و اطلاعاتی که در آن هست سبب شده جایگاه معلم به چالش کشیده شود.

میشود برای حفظ این جایگاه کاری کرد؟
باید نقش معلم را عوض کرد.

چه‌طور؟
همان‌طور که گفتم قبل‌تر یک معلم دانای مطلق بود و این نقش با نفوذ فضای مجازی فرو ریخت؛ اما حالا نقش امروز معلم باید رهبری باشد، یعنی معلم بیشتر صحنه‌ساز آموزش شود، با توجه به دانشی که با رشد تکنولوژی و فضای مجازی در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌گیرد معلم‌ها باید بیشتر تسهیل کننده فرآیند آموزش شوند، در واقع رهبری کردن کلاس درس باید به عهده معلم باشد. اگر در کشوری مانند فنلاند معلم‌ها از شغل خودشان رضایت دارند برای این است که در کلاس درس اختیار دارند، درحالی‌که ساختار آموزش ما اقتدارگرا است و معلم در آن نقشی ندارد. یک بخش از نارضایتی معلم‌ها در ایران برای این است که آموزش‌وپرورش معلم را به‌حساب نمی‌آورد و در فرآیند آموزش از آن کمک نمی‌گیرد، در واقع نظر معلم‌ها بازتابی ندارد.

درخصوص بخش دوم بگویید، یعنی نسبت نیازهای اقتصادی معلمان با وزارتخانه.
ببینید؛ مسئله معیشت معلم‌ها اهمیت دارد. رتبه‌بندی اگرچه اجرا شد اما توفیقی برای معلم‌ها نداشت. در ابتدا پیش‌بینی شد با اجرای رتبه‌بندی ۸ الی ۱۶ میلیون به حقوق معلم‌ها اضافه می‌شود اما بعد از اجرا این افزایش حقوق چیزی حدود ۲ الی ۴ میلیون تومان شد. یک روزهایی در دهه هفتاد، معلم‌ها در یک جایگاه متوسط اقتصادی و اجتماعی قرار داشتند، اما امروز میانگین درآمد معلم‌ها ۱۵ میلیون تومان است. جایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد به یکدیگر گره خورده است، امروز خیلی‌ها به‌دلیل درآمدهای پایین دوست ندارند معلم شوند یا اجازه نمی‌دهند فرزندشان معلم شود. بنابراین این وضعیت باید برای معلم‌ها ترمیم شود.

درخصوص وضعیت صنفی که به‌کمک آن مطالبات معلم‌ها را به‌گوش مسئولان می‌رساندیم باید بگویم، در دولت‌های قبلی ارتباط نهادها و فعالان صنفی با همه اختلافاتی که وجود داشت با مدیران حفظ می‌شد و دیدارهای زیادی با معاون وزیر برگزار می‌شد، اما در دولت سیزدهم نگاه به نهادهای صنفی امنیتی بود، همین مسئله سبب شد ارتباط نهادها و فعالان صنفی معلمان با دولت قطع شود، حتی در دولت احمدی‌نژاد هم که یک ریس جمهور از جریان اصولگرایی بود این ارتباط حفظ شد.در دولت‌های قبلی برخوردهای امنیتی که وجود داشت خارج از فضای آموزش و پرورش بود، اما در دولت سیزدهم برخوردهای امنیتی مستقیما از طرف آموزش و پرورش بود، حدود ۳۰۰ معلم به خاطر همین برخوردهای امنیتی از رتبه بندی محروم شدند، چند ده معلم‌ به خاطر فعالیت صنفی اخراج شدند، چنین چیزهایی در دولت‌های قبل حتی دولت احمدی‌نژاد وجود نداشت.

پرسش آخر این‌که کدام وزیر می‌تواند این مسائلی که گفتید را بهبود ببخشد؟
پیاده نظام آموزش و پرورش معلم‌ها هستند، برای همین تجربه‌های قبلی نشان داده وزیری که از داخل ساختار آموزش و پرورش انتخاب می‌شود نگاه معلمی پررنگ‌تری دارد و می‌تواند زمینه‌ساز ارتباط وزیر با معلم‌ها شود تا آن‌ها را راضی نگه دارد.


کد مطلب: 477220

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/477220/محروم-شدن-۳۰۰-معلم-رتبه-بندی-به-خاطر-برخوردهای-امنیتی

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir