گروه فرهنگي: در پی پخش برنامههای ماه رمضان تلویزیون، هوشنگ صدفی - منتقد - در یادداشتی سریال «مدینه» (به کارگردانی سیروس مقدم) و همچنین سریال «هفت سنگ» (کاری از علیرضا بذرافشان) را نقد کرد.
وي در اين یادداشت نوشت: سیروس مقدم در مقام کارگردان بازهم توانسته جسارت به خرج بدهد و ازمجموعه کادر فنی و هنری متفاوتی در ساخت سریال «مدینه» بهره بگیرد؛ هرچند که از منظر این منتقد ایراداتی هم بر سریال مقدم وارد است که اگر نبودند میتوانست بهتر باشد.
صدفی در متن یادداشت خود نیم نگاهی هم به سریال «هفت سنگ» شبکه سه داشته و عنوان کرده است که باید منتظر ماند تا ببینیم نتیجه بررسی محتوایی این مجموعه که گفته شده از یک سریال موفق امریکایی کپیبرداری شده است، ازسوی شورای نظارت بر سازمان صداوسیما چه خواهد شد.
آنچه در زیر میخوانید متن کامل یادداشت ارسالی هوشنگ صدفی- منتقداست:
«سیروس مقدم کارگردانی است که تاکنون 26 مجموعه تلویزیونی در کارنامه هنری خود در قاب تلویزیون ایران به نام خود ثبت کرده است. این روزها معمولا محبوبیت و جذابیت سریالهای ساخته شده با برند سیروس مقدم در قاب تلویزیون تضمین میشود، کاری که همیشه با نام دیگر کارگردانان تلویزیونی اغلب با چالشهایی درحوزه نقد و جذب مخاطبان مواجه است. در عین حال تجربه سریالسازی مقدم در ایام تعطیلات نوروز نیز برغم تلاش سایر برنامهسازان، تنه به تنه مجموعه دوست داشتنی و قدیمی «کلاه قرمزی» میزد؛ با این حال امید است سریال «مدینه»ی او هم برغم کم و کاستی قصه و شخصیتپردازی، کار متفاوتی از جنس سریالهای ماندگار تلویزیون به شمار آید.
«مدینه» یعنی چه؟
این منتقد در بخشی از یادداشت خود به نگاه تازه نسبت به پرداخت شخصیت زن در تلویزیون اشاره کرده و آورده است: به گفته محققان علوم قرآنی و جامعه شناختی، مدینه شهر و زندگی مدنی یعنی شهرنشینی و تمدن از آن است و زندگی مدنی اولین مرتبت کمال انسانیت است. در فرهنگ و لغت فارسی و عربی مدینه به مفهوم، شهر، بلد، شهرستان، شهر بزرگ، و غیره آمده است. به اعتباری واژه «مدینه» از ریشه کلمه «دین» گرفته شده است. نویسنده فیلمنامه سریال «مدینه» خواسته با این عنوان به مخاطبان تلویزیونی نشان بدهد که مدینه، الگوی یک زن مسلمان ایرانی با مشخصههای مدنیت، رعایت حقوق شهروندی، دین مداری و اقتدارمدیریتی در خانه و خارج از خانه است. موضوعی که کمتر در طول سال های اخیر در باره شخصیت پردازی زن ایرانی با آن مواجه بوده ایم.
صدفی همچنین درخصوص شخصیت اصلی سریال «مدینه» که با بازی پریوش نظریه همراه است، خاطرنشان کرده است: شخصیت مدینه برخلاف شخصیت ثریا در سریال «تا ثریا»، معتقد، نترس، با تدبیر و در عین حال ارزش مداراست. موضوعی که تلویزیون تاکنون به این نوع شخصیت پردازیها نزدیک نشده است و شاید اگرهم نزدیک شده در قد و قواره «مدینه» نبوده است. به اعتباری سریالهای عقیق و رعنا در تلویزیون ایران ساخته شدند اما تا این حد زنانه نبودهاند، موضوعی که بیشتر در سریالهای ژاپنی و کرهای شاهد آنها بودهایم. در هرحال تعیین نام و عنوان برای فیلمنامه یادشده میتواند نوعی انتخاب آگاهانه و موثر قلمداد شود؛ البته هنوز نمیتوان گفت چقدر این نوع شخصیت پردازی در مجموعه «مدینه» ناشی از جو فمنیستی حاکم بر جامعه هنری است. در هرحال مرز بین این نوع نگرش و پرداختن به الگوی زن ایرانی، مرز ظریفی است که باید در روزهای آتی درباره آن داوری کرد.
بازی پریوش نظریه و شبنم مقدمی مقابل هم چطور از آب درآمده؟
او درادامه یادداشت خود با اشاره به ایفای نقش پریوش نظریه و شبنم مقدمی مقابل هم به عنوان دو شخصیت مثبت و منفی در سریال «مدینه» اظهار کرده است که پریوش نظریه و شبنم مقدمی ازعهده ارایه نقشی متفاوت در زمینه شخصیتهای «مدینه» و «روحی» برآمدهاند، هرچند که بازتاب رفتاری شخصیت روحی در ارایه شخصیت منفی هنوز به خوبی نمایان نشده است که شاید یک دلیل این اتفاق جا نیافتادن این نقش برای بازیگر آن بوده است. به عبارتی تجربه بازی درشخصیت خاکستری کمتر برای شبنم مقدمی رخ داده است؛ بنابراین از این رو شاید وی در ارایه شخصیت منفی تاحدودی اشراف ندارد؛ بر این اساس فکر میکنم با بروز قصههای فرعی و چالشهای داستانی در آیته، تقابل این دوشخصیت زن مثبت و منفی بتواند مخاطبان تلویزیونی را بیشتر پای ثابت مجموعه «مدینه» نگه دارد.
صدفی در بخشی دیگر از نوشتههای خود درخصوص نقد سریال «مدینه»، به استفاده کارگردان از سیستم فلاش بک و رجعت به گذشته اشاره و اضافه کرد: روایت قصه سریال «مدینه» با توجه به استفاده کارگردان از فلاش بک و رجعت به گذشته گاهی در سیر روایی مستقیم قصه برای مخاطبان تلویزیونی خللی ایجاد کرده و تمرکز آنها را در دنبال کردن قصه برهم می ریزد؛ چرا که استفاده خلاقانه از رجعت به گذشته درشیوه روایتی تلویزیونی کمتر بکار گرفته میشود، به این دلیل که مخاطبان عام تلویزیون از شیوههای روایی خلاقانه سینما آن چنان شناختی ندارند. به هرحال میتوان در سریالهای آتی از این الگو کمتر بهره گرفت، البته ناگفته نماند که شاید کارگردان سریال «مدینه» برای گریز از تداوم صحنهها و همچنین جلوگیری از اشتباهات تولید، از این شیوه بهره گرفته است؛ به طور مثال در سکانس خروج مدینه از کارخانه بعد از اخراج کارگران توسط شخصیت روحی، تدوینگر، گذشت زمان را با استفاده از فلاش بکهای پی در پی از زندگی مدینه با جهان به راحتی مورد استفاده قرار داده است.
انگار سیروس مقدم به نماهای هوایی علاقه بیشتری دارد
این منتقد همچنین تاکید کرده است که تصویربرداری سیال و روی دست امیر معقولی از جمله شاخصههای سریال «مدینه» به شمار میآید. به عبارتی دوربین در این مجموعه مزاحم مخاطب نیست و به راحتی زاویه دید کارگردان را به صورت سیال به مخاطب نشان میدهد. در برخی از صحنهها برغم امکان استفاده از سه پایه، تصویربردار تنها به فیلمبرداری روی دست اکتفا کرده است. گذشته از آن هم چنان در این سریال شاهد زاویه دید متفاوت کارگردان از وقایع قصه هستیم که شاید بتوان گفت تغییر زوایای دید سیروس مقدم به نوعی سبک تصویربرداری در تلویزیون ایران را به نمایش گذاشته است. موضوعی که در مجموعه سه گانهی «پایتخت» به خوبی برای مخاطبان آشناست اما نماهای هوایی استفاده شده در سری سوم از سریال «پایتخت» نیز رویه ادامهدار کارگردان و تصویربردار در این مجموعه تلویزیونی است که به نظر میرسد سیروس مقدم بعد از تصویربرداری «پایتخت 3» به نماهای هوایی بیشتر علاقهمند شده است؛ به عنوان مثال تجربه متفاوت از نمای خیلی دور در سریال «مدینه» در قایقی روی دریا تصویر جذابی را برای مخاطبان به نمایش گذاشت.
وی در بخشی دیگر از نقدش به سریال در حال پخش سیروس مقدم به شخصیتپردازی در این سریال اشاره کرده و آورده است: برغم ارایه چند تصویر از شخصیت «مدینه» با طراحی نماهای تصویر کعبه در پس زمینه، انگشتر عقیق، چادر و چارقد و همچنین سایر نشانههای طراحی صحنه و لباس برای القای شخصیت زن مسلمان ایرانی، نماد دندانگیری در سریال یادشده نیست، هرچند که به تناسب این شخصیت داستانی میتوان با تفکیک علائق سبک زندگی و نوع پوشش و رفتار، سبک زندگی زنان مثبت و منفی در جامعه را ارایه کرد.
صدفی در ادامه مطلب بالا با دقت بر نحوه چیدمان دکوراسیون زندگی زن مسلمان ایرانی در سریال «مدینه» نظرش را اینگونه ارائه داده است: چیدمان دکوراسیون زندگی زن مسلمان ایرانی با آرایه لوازم زندگی و یا پوشش شخصیت «روحی» و «مدینه» در این سریال میتواند در عین نشان دادن سبک زندگی دو شخصیت مختلف، الگوی خوبی برای مخاطبان زن ایرانی را نیز ارائه کند. بیگمان بخش اعظم مخاطبان سریال «مدینه» زنان ایرانی هستند، پس تا فرصت هست میتوان به جای ارسال پیام دیالوگی شخصیتهای مثبت و منفی از طراحی صحنه، چیدمان منزل، طراحی لباس شخصیتها، نحوه آرایش در حد مقدورات تلویزیونی و سایر جاذبههای تاثیرگذارسبک زندگی زنان ایرانی بهره گرفت.
وی در بخش پایانی نوشتههای خود به استفاده از خوشههای گندم در تیتراژ سریال «مدینه» اشاره کرده و آورده است: استفاده خلاقانه از خوشههای گندم و بکارگیری عناوین تایپی متفاوت در ابتدای تیتراژ سریال «مدینه» گیرایی خاصی بدان بخشیده است که امیدوارم استفاده خلاقانه از نماد خوشه های گندم به عنوان نماد زندگی یا نماد گناه شخصیتهای مثبت و منفی در زمان هبوط انسان بتواند تاثیرگذار باشد.
مقدم بدون افراد تاثیرگذار فنی بازهم سیروس مقدم است
این منتقد در عین حال اظهار کرده است: در خاتمه از اینکه سیروس مقدم به عنوان کارگردان توانسته جسارت به خرج بدهد و ازمجموعه کادر فنی و هنری متفاوتی درساخت این سریال بهره بگیرد موضوعی قابل تعمق است، هرچند که سیروس مقدم بدون افراد تاثیر گذار فنی و هنری هم، هم چنان سیروس مقدم با کارنامه 26 سریال نفس گیرتلویزیونی است.
و اما سریال «هفت سنگ»
هوشنگ صدفی در پایان یادداشت ارسالی خود به ایسنا درخصوص سریال «هفت سنگ» آورده است: متاسفانه سریال «هفت سنگ» به دلیل کپیبرداری غیراخلاقی از یک مجموعه موفق امریکایی قابلیت بررسی در شرایط فعلی را ندارد و باید دید نتیجه بررسی محتوایی از سوی شورای نظارت برسازمان صداوسیما چه خواهد شد؛ هرچند که تاکنون مدیران و دستاندرکاران برنامهسازی صداوسیما، مدعی الگوسازی و نه الگوبرداری از برنامهها وفرهنگهای غربی بودند اما معلوم نشد چرا برای ساخت برنامهها و سریالهای تلویزیونی دست به الگوبرداری از برنامههای تلویزیونی امریکایی برآمدند؛ ای کاش دلواپسان فرهنگی نیم نگاهی به تاثیر و تاثر رسانه ملی از برنامههای فرهنگ غربی در وانفسای تهاجم فرهنگی داشته باشند.