گروه سياسي: روزنامه بوستون گلوب نوشت: همزمان که به ضرب الاجل 20 ژوئیه برای دستیابی به توافق نهایی میان ایران و 1+5 نزدیک می شویم مهم است که بتوانیم موضع هر دو طرف را درک کنیم در اینجا پنج داستان غلط در مورد برنامه هسته ای ایران وجود دارد. آریانا طباطبائی یکی از اعضا ايراني الاصل مرکز بلفر دانشگاه هاروارد آمریکا در گزارشی که در روزنامه بوستون گلوب منتشر شده به تفصیل این داستان ها را شرح داده است:
یک: رهبر ایران مانع از یک توافق مطلوب خواهد شد
تصور کلی در میان غربیها این است که آیت الله خامنهای رهبر ایران یک تندرو است که مانعی بر سر به نتیجه رسیدن مذاکرات محسوب می شود. این تصور از حقیقت نشأت نگرفته است. رهبر ایران همواره یک عامل میانهرو برای ایجاد توازن در مباحث مربوط به مسئله هستهای در این کشور بوده است. وی بارها تأکید کرده است که به طور کامل از تیم مذاکره کننده حمایت می کند اما در برابر این یادآور شده است انتظاراتتان را باید پایین بیاورید و این بدین دلیل است که یک بیاعتمادی عمیق میان ایران و آمریکا وجود دارد. همچنین رهبر ایران با دعوت از تندروها برای کاهش انتقاداتشان از حسن روحانی رئیس جمهور و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه این کشور راه را برای تیم مذاکره کننده هموار کرده است تا توافقی را دنبال کنند که لغو تحریمها را در بر داشته باشد.
دو: فتوا علیه سلاحهای هستهای ساختگی است
تهران می گوید که تولید، ذخیره و ساخت سلاحهای هستهای خلاف شرع اسلامی است و رهبر معظم انقلاب فتوایی را در این خصوص صادر کرده است. بسیاری در غرب اعتبار و کاربرد این حکم را زیر سوال می برند اما این حکم می تواند یک هدف کلیدی در مذاکرات باشد. سخن جای عمل را نمی گیرد و اعتماد بدون راستیآزمایی به وجود نخواهد آمد اما این فتوا می تواند یک معیار دیگر برای ایجاد اعتماد باشد. این حکم و تکرار آن توسط شخصیت های مذهبی مختلف ایران و قانونگذاران سبب شده تا برای ایران بسیار دشوار باشد که بخواهد موضع خود را تغییر دهد. چون پافشاری مکرر بر این موضوع برای بیش از یک دهه و سپس نقض آن می تواند هزینه سیاسی بزرگی برای ایران داشته باشد.
سه: ایران تنها می خواهد در برابر جامعه بین الملل ایستادگی کند
نگرانی های ایران اغلب به دلیل نمودهای محض عدم پایبندی این کشور به تعهدات بین المللی اش رد می شود. علی اصغر سلطانیه نماینده سابق ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیراً به من گفته است که تهران می توانست پس از انقلاب اسلامی سال 1979 از معاهده ی منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود. وی می گوید که به دلیل تغییر نظام در ایران این مسئله قابل درک و طبیعی است در حالیکه بسیاری کشورها هنوز به این معاهده نپیوسته اند. سلطانیه همچنین گفت: تهران بارها تمایل خود را برای همکاری با آژانس در زمینه برنامه همکاری فنی اعلام کرده است. ایران تلاش نمی کند که تنها در برابر جامعه بین الملل ایستادگی کند،ایران نگرانیهایی مشروع دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد یا دست کم شناخته و فهمیده شود.
چهار: ایران به انرژی هستهای نیاز ندارد
غربیهای تندرو حتی با انقلابیون ایران در دهههای 1970 و 80 میلادی چشم در چشم نشدهاند اما هر دو گروه کارایی برنامه هستهای در یک کشور دارای منابع انرژی را زیر سوال برده اند. انقلابیون ایران معتقدند که انرژی هستهای نیاز کشور است در حالی که منتقدان غربی می گویند که چنین چیزی نیست. ایران چهارمین کشور بزرگ دارای ذخایر نفتی و دومین کشور دارای ذخایر گاز است به همین دلیل آنها میگویند تهران نیاز به برنامه برق هستهای ندارد. بنابراین تنها دلیل ایران برای برخورداری از برنامه هستهای استفاده های نظامی است. اما همانند هر کشور دیگر دارای منابع انرژی همچون همسایههای ایران برخورداری از منابع نفت و گاز نمی تواند دلیلی برای نداشتن دیگر منابع انرژی باشد. تنوع در این زمینه چیزی است که تمام کشورها به دنبال آن هستند. علاوه بر این تهران طرحهای دیگری برای استفاده از برق هستهای دارد. به عنوان مثال تولید ایزوتوپ های مناسب برای اهداف پزشکی که بارها اعلام شده است.
پنج: دیگر کشورهای منطقه از سوی ایران مورد تهدید قرار می گیرند
اگرچه این مسئله حقیقت دارد اما لزوماً به دلیل بهانه هایی که مقامات آمریکایی می گویند نیست.بسیاری از کشورهای منطقه به ویژه آنهایی که به شدت از برنامههای هستهای ایران انتقاد می کنند، از دورنمای یک ایران هستهای نمی ترسند بلکه از بهبود روابط ایران وغرب هراس دارند. انزوای سیاسی و اقتصادی به کشورهایی چون عربستان سعودی که نسبت به از دست دادن روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی اش با آمریکا هراس دارد کمک کرده است. با این حال تهران و واشنگتن پیش از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 روابط نزدیکی داشته اند بنابراین با توجه به منافع مشترکی که این کشورها با یکدیگر دارند آنها می توانند روابط خود را دوباره بهبود بخشند.