گروه فرهنگ وهنر: به قسمت هفتم سریال «سرزمین مادری» کمال تبریزی توجه زیادی شد و در شبکههای اجتماعی و سایتهای مختلف درباره آن نوشتند و نظر دادند.
اما این توجهها و صحبتها نه مثل ده سال پیش که منجر به توقف پخش سریال شد در باره توهین سریال به یک قوم بود و نه در باره داستان و وقایع آن. آنچه بازخوردهای زیادی داشت، بازی درخشان گلچهره سجادیه در یک سکانس طولانی بود.
به گزارش همشهریآنلاین، گلچهره سجادیه در سکانسی که حدود ۴۰ دقیقه ادامه دارد، از تمام ابزار بازیگریاش، صدا، لحن، چهره و بیشتر از همه اینها از چشمها و نگاهش استفاده میکند، تا عمق آنچه بر سر راضیه آمده است را بیان کند. ملاقات رهی و راضیه، نامادری اش، در زندان ساواک پس از ۲۷ سال آنها را رودرروی هم قرار میدهد و در این رودررویی راضیه مصیبتی را که از سرگذرانده برای رهی که خودش هم زندانی است، شرح میدهد. در این سکانس چند بار به گذشته میرویم و برمیگردیم. اما در همین رفت و برگشتها هم باز صدای گلچهره سجادیه روی تصاویر است و تحت تأثیر قرار میدهد. هرچند گریم او هم با آن صورت زخمخورده، موثر است،، اما باز هم بازی اوست که به باورپذیری نقش کمک میکند، چه آن زمان که آهسته و با چشمانتر با رهی صحبت میکند، چه آن زمان که به نگهبان که به او دستور میدهد بلندتر با رهی صحبت کند تا او هم صدایش را بشنود، با همین صدای آرام با خشم پرخاش میکند.
گلچهره سجادیه هرگز سوپراستار نشده، حتی تعداد فیلمهایی که بازی کرده زیاد نیست. اما نقشهایش به یادماندنی است و نشان از بازیگری با قدرت بالا دارد. او سینما را با بهرام بیضایی و فیلم کلاغ شروع کرده و بعد از آن هم با سه همکاری موفق با مسعود کیمیایی داشته است. در دندان مار چنان درخشید که کیمیایی او را برای گروهبان و ردپای گرگ هم انتخاب کرد و این همان زمان بود که او در سریال رعنای میرباقری و در نقش رعنا هم بسیار خوب دیده شده بود. یکی از فیلمهای مطرح و نقشهای مهم او در فیلم سرزمین خورشید ساخته احمدرضا درویش بود و در نقشهانیه یک امدادگر که تمام تلاشش در اوضاع وحشتناک جنگ و نجات پیدا کردن از یک بمباران، حفظ دو نوزادی است که آنها را پیدا کرده است. این فیلم سیمرغ بلورین نقش اول جشنواره فیلم فجر را هم برای او به دنبال داشت. دو سال بعد از سرزمین خورشید او در نقش هیوا در فیلمی به همین اسم از رسول ملاقلی پور بازی کرد. هیوا برخلاف آنچه همه به او میگویند باور نمیکند همسرش در جنگ کشته شده است. او به دنبال همسرش و ۱۵ سال بعد از مفقود شدن او به مناطق جنگی و محلهایی که همسرش در آنها بوده بازدید میکند. به امید این که نشانی از او پیدا کند.
در طول این سالها او به طور متوسط هر دو سال در یک فیلم بازی کرده و گاهی هم وقفههای طولانی تری در کارش بوده است. او از سال ۹۴ که در فیلم باران میبارد به کارگردانی علی صفی خانی بازی کرده در هیچ فیلم و سریالی حضور نداشته،، اما حالا با فصل سوم سرزمین مادری که ده سال پیش ساخته شده و امسال به پخش رسیده، دو باره مطرح شده است.