جان نشاگر از طرفداران جدي صنعت سينما نباشيد هم احتمال دارد كه در تلويزيون بارها فيلم «ذهن زيبا» را ديده باشيد. اين فيلم داستان زندگي فيزيكداني را روايت ميكند كه با وجود آفريدن افتخارات بسيار علمي، با بيماري «اسكيزوفرنيا» دست و پنجه نرم ميكرده است. اين برنده جايزه كه يكي از مبتلايان پارانويا و اسكيزوفرنيا بوده است، در حضور جمع بزرگي از انديشمندان با شهامت موضوع بيمارياش را مطرح كرده است و يكي از اولين گامها را براي انگزدايي از بيماريهاي رواني برداشته است.
اسكيزوفرنها:
1. نميتوانند افكارشان را مرتب كنند.
2. حركات تكراري و غيرارادي ابراز ميكنند.
3. افراد و چيزهايي را ميبينند كه وجود ندارند.
4. توهم توطئه يا هذيانهاي ديگر را تجربه ميكنند.
5. بيماري خود را انكار ميكنند.
حدود يك درصد جمعیت جهان به بيماري اسكيزوفرنيا دچار هستند و اغلب مبتلايان در سنين 15 تا 30 سالگي نشانههاي اين بيماري را بروز ميدهند. آمارهايي كه دو سال پيش اعلام شدهاند، شيوع اختلالات اعصاب و روان در كشورمان را 23.6 درصد عنوان كردهاند که حدود 4 درصد اين بيماران، روانپریش مبتلا به افسردگی و اضطراب هستند.
جاني دپچه كسي باور ميكند كه بازيگر ماجراجوي دزدان دريايي كارائيب، در زندگي شخصياش يك اجتماع گريز باشد؟ اما حتي اگر باور كردن اين موضوع دشوار باشد، متخصصان تشخيص دادهاند كه جاني دپ به اختلال رواني اضطراب اجتماعي مبتلاست درحاليكه هواداران او تصور ميكنند بازيگري كه ميليونها نفر در جهان فيلمهايش را تماشا ميكنند، نميتواند ترسي از ديده شدن و حضور در مقابل ديگران داشته باشد، اما جاني دپ ميگويد حتي حضور در شوهاي تلویزيوني و هراس قرار گرفتن در ميان جمع انبوهي از بينندهها هم او را دچار اضطراب ميكند.
اجتماع گريزها:1. اگر با افراد جديد روبهرو شوند مضطرب ميشوند.
2. اگر در مركز توجه قرار بگيرند نشانههايي مثل تعريف و لرزش را بروز ميدهند.
3. ديده شدن حين انجام يك كار، ادامه دادن آن را برايشان سخت ميكند.
4. از اينكه در جمع صحبت كنند وحشت دارند.
5. وقتي از آنها انتقاد شود علائم اضطرابي بروز ميدهند.
6. از اينكه در مهماني شلوغ يا جمعهاي ديگر اجتماعي حاضر شوند ابا دارند.
آمارها نشان ميدهد درایالاتمتحده حدود 15 میلیون نفر به اختلال اضطـراب اجتماعی مبتــلا هستند و 36 درصد آنان تا گذشت 10 سال یا بیشتر از ابتلا به این اختلال، سراغ درمان نميروند. حداقل 450 میلیون نفر در جهان با اختلالات روانی دست به گریبان هستند و این اختلال زنان را بيشتر از مردان مبتلا ميكند.
مل گيبسونمل گيبسون سالها قبل از اينكه براي دريافت جايزه اسكار آماده شود، درحال جنگيدن با بيماري رواني «دو قطبي» بوده است. او در يكي از مصاحبههايش گفته بود روزهايي كه حالم خوب است، انگار در اوجم و روزهايي كه بدحالم، انگار در قعر يك چاه زندگي ميكنم. او كه به ابتلا به اختلال افسردگي- شيدايي اعتراف كرده است نگذاشته اختلال روانياش به سدي در برابر رشد او تبديل شود.
دوقطبيها:1. دورههايي از افسردگي، غم، افزایش انرژی فعالیت و بی قراری را تجربه ميكنند.
2. گاهي پرخواب و افسرده و گاهي بيخواب و به شدت فعالند.
3. گاهي احساس پوچي ميكنند و گاهي اعتماد به نفس كاذب دارند.
4. گاهي به هر فعاليتي بيميلند و گاهي ميل زيادي به رفتارهاي پرخطر دارند.
5. گاهي غرق در احساس گناهند و گاهي پرخاشگر و تحريكپذيرند.
خطر پيشرفت اختلال خلقي قبل از 20 سالگي در فرزندان پدران 50 ساله و مسنتر 5/2 برابر بيشتر از فرزندان پدراني است كه بين 20 تا 24 سالگي صاحب فرزند ميشوند.
جيم كري تصور ميكنيد اطرافيان ستاره شوخطبعي مثل جیم کری بهدلیل حرفها و شيرينكاريهايش مدام خنده بر لب دارند؟ بررسيهاي روانشناسان نشان ميدهد كه در اشتباهيد. جيم كري به ظاهر خندان، سالهاست كه به بيماري افسردگي مبتلاست. او تنها دورههايي از غم را تجربه نميكند بلكه افسردگي به عنوان يك بيماري جدي و نيازمند درمان مدتهاست كه بر زندگي او سايه انداخته است. گرچه او در آغاز تصور ميكرد كه به تنهايي از پس مهار بيمارياش برميآيد، اما اين روزها دريافته كه چارهاي جز پناه بردن به داروهاي پزشكي ندارد.
افسردهها:1. از فعاليتهايشان لذتي نميبرند.
2. مدام با احساس گناه دست به گريبانند.
3. فكر خودكشي گاه و بيگاه به ذهنشان ميآيد.
4. با مشكلات خواب روبهرو ميشوند و اشتهايشان تحتتاثير قرار ميگيرد.
5. غم و خستگي هميشه با آنها همراه است.
احتمال عود افسردگي تنها در 33 درصد پسران درمان شده وجود دارد. متخصصان معتقدند از هر 10نفری که اقدام به خودکشی میکنند، 8 نفر قبل از خودکشی درباره آن صحبت کردهاند و آمار 80 درصدی نشان میدهد که باید اين حرفها را جدي گرفت.
شهرت روان را بيمار ميكند؟سببشناسي بيماريهاي رواني معمولا چند عاملي است و در ايجاد يك بيماري مانند بيماريهاي جسمي، معمولا مجموعهاي از عوامل دست به دست هم ميدهند كه نقش هر كدام از اين عوامل ممكن است متفاوت باشد. به عبارت ديگر در بروز بيماريهاي رواني نهتنها عوامل محيطي و تجربههاي دوران زندگي، بلكه عوامل ارثي هم نقشي اساسي بازي ميكنند.
براساس موضوع مطرح شده، نميتوان گفت كه چهره شدن، دليل بروز اختلالات رواني است، چراكه اگر فرد زمينه ارثي نداشته باشد، شهرت به تنهايي به بيمار شدن او منجر نميشود بهویژه در اختلالاتي مانند دوقطبي و اسكيزوفرنيا، مسائل ژنتيكي اهميت بيشتري پيدا ميكنند.
گرچه شهرت به تنهايي دليل بيمار شدن اين افراد نيست، اما بررسيها نشان ميدهد كه مبتلايان به برخي اختلالات رواني، استعدادهاي خاصي دارند كه آنها را به سمت يك حرفه سوق ميدهد. براي مثال كساني كه دچار اختلال دوقطبي هستند، توانايي بيشتري براي ورود به دنياي هنر و ادبيات دارند. مثلا بالزاك، نويسنده نامدار فرانسوي كه به اختلال دوقطبي دچار بوده، همزمان از بيماري وسواس هم رنج ميبرده است. او بيشتر شاهكارهايش را در دورههاي «سرخوشي» بيمارياش خلق كرده است. يكي از ويژگيهاي مبتلايان به اختلال دوقطبي در دوره سرخوشي، پرحرف شدن و حاشيهپردازي است. به همين دليل است كه وقتي بالزاك در نوشتههايش كوچههاي پاريس را شرح ميدهد، مخاطب خود را در حال قدم زدن در آن فضا تجسم ميكند درحاليكه گفتن چنين جزئياتي خدمت خاصي به شرح داستان اصلي نكرده اما بالزاك به اقتضاي حالات رواني خاصش آن جزئيات را شرح داده است.
چهره شدن باعث ابتلا به بيماري رواني نميشود اما اگر شهرت موجب غفلت از بيماري شود، احتمال شدت گرفتن مشكلات فرد وجود خواهد داشت. براي مثال بسياري از چهرهها سبك زندگي نامتعارفي را انتخاب ميكنند؛ در ساعات نامتعارف كار ميكنند و در طول روز ميخوابند يا اينكه (از قرن نوزدهم به بعد معمولا) به سوءمصرف مواد و رفتارهاي پرخطر ديگر روی ميآورند كه احتمال بيمار شدنشان را بيشتر ميكند. گذشته از اين، گرچه اغلب بيماران حاضر به پذيرش بيماري خود نيستند، اما در كشورهاي ديگر بصيرت اطرافيان نسبت به اين موضوع، آنها را به سمت درمان هدايت ميكند، درحاليكه در كشور ما انگ بودن بيماريهاي رواني و شناخت ناكافي افراد از اين موضوع، درمان را به تعويق مياندازد و باعث عود بيماري ميشود.