به روز شده در ۱۴۰۳/۰۸/۱۰ - ۱۴:۴۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۹ ساعت ۱۴:۱۴
کد مطلب : ۴۸۴۱۰۶

شرایط امروز شبیه شرایط بعد از جنگ است

شرایط امروز شبیه شرایط بعد از  جنگ است
گروه سیاسی: محسن هاشمی در یادداشتی تحت عنوان «تجربه دولت اول سازندگی وفاق ملی برای نجات ملی» برای روزنامه اعتماد نوشت؛ صحبت رییس‌جمهور در دیدار با اعضای ستادهای مردمی، حاکی از علاقه به ایجاد دولت وفاق ملی بود. منظور او از دولت وفاق ملی چیست؟ آیا کابینه میان افرادی که احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا معرفی می‌کنند، تقسیم خواهد شد؟ چگونه کسی که در مغایر با دیدگاه رییس‌جمهور منتخب می‌اندیشد، می‌تواند در ترکیب این دولت نقش‌آفرین باشد؟ آیا کنار هم قرار گرفتن افراد ناهمگون سیاسی، باعث تضاد و در نتیجه توقف و ایستایی نمی‌شود؟
 
تجربه ۱۳ کابینه‌ای که تاکنون در نظام جمهوری اسلامی کار کرده‌اند، در این زمینه چه بوده و آیا امکان تکرار تجارب موفق، با توجه به تحولات سیاسی بعد از انتخابات ۸۴ مخصوصا وقایع ۸۸ وجود دارد؟ مسعود پزشکیان در آن جلسه بیان کرد: «شعار دادیم، آدم‌های برتر را انتخاب می‌کنیم و به همه می‌گوییم کمک کنید و همه هم آدم‌های خودشان را معرفی می‌کنند. قدم اول این است که کابینه وفاق ملی داشته باشیم. باید خودمان به آن شعار که مملکت با یک گروه و جناح اداره نمی‌شود، پایبند باشیم.»
 
تیتر بعضی از روزنامه‌ها بعد از این صحبت در همین ارتباط بودکه هر کدام برداشت خط سیاسی خود را پوشش می‌دادند؛ اصولگرایان با تیترهای «شکایت از سهم‌خواهان»، «سردرگمی رییس‌جمهور منتخب، نخستین خروجی شورای راهبری» و «اعتراض به سهم‌خواهی و تندروی» و نیز روزنامه‌های اصلاح‌طلب با تیترهای «در انتظار کابینه ملی»، «دولت وفاق ملی» و «گلایه‌های صادقانه مسعود» به آن واکنش نشان دادند.
 
البته نگاهی به ۱۳ کابینه و چند صد انتخاب وزیر و معاون رییس‌جمهور در دولت‌های گذشته و تعریف وفاق ملی می‌تواند به ایشان کمک کند. اولین هیات دولت، با حکم امام خمینی (ره) توسط مهندس بازرگان نخست‌وزیر دولت موقت تشکیل شد که کابینه‌ای مسن و ملی- مذهبی بود. بعد از آن کابینه شهید رجایی و مهندس موسوی را داشتیم که هنوز در فضای سیاسی کشور بعد از رویدادهای تابستان ۶۰، صحبت از چپ و راست نبود.

ولی در حزب و جمهوری اسلامی بود تا اینکه در سال ۶۸ بعد از جنگ و رحلت امام خمینی اولین کابینه وفاق ملی توسط آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، با حضور چپ و راست و مستقلین شکل گرفت.
کابینه وفاق به دو معنی می‌تواند باشد: ۱- وفاق بین همه کسانی که از پزشکیان در انتخابات حمایت‌کردند. ۲- وفاق میان موارد بند یک، با گروهی که به پزشکیان رای ندادند و رقیب او بودند، یعنی کابینه‌ای فراجناحی که در آن از اصلاح‌طلبان، اصولگرایان، مستقلین و معتدلین حضور داشته باشند.
دولت ائتلافی، کاملا متفاوت از دولت وفاق است. در دولت ائتلافی که در نظام‌های پارلمانی مرسوم است، رییس دولت بالاجبار برای کسب حد نصاب آرا، از افراد احزاب رقیب استفاده می‌کند و آن‌ها در ترکیب هیات دولت هستند، اما در چارچوب حزب خود و رای در هیات دولت فعالیت می‌کنند. پزشکیان چنین اجباری را ندارد.

شبیه‌ترین حالت‌کشور به مقاطع گذشته، شاید مقطع بعد از پایان جنگ باشد. اکنون با گذشت چند سال از تحریم‌های ظالمانه بی‌سابقه و فلج‌کننده و ناکارآمدی‌ها وکوته‌بینی‌ها که به آن اضافه شده، شرایط ویژه‌ای برای اقتصاد و نیز اجتماع و فرهنگ کشور پدید آمده که گذار از آن، مستلزم استفاده حداکثری از توان نیروهای موجود، برای حفظ و بقای نظام است. در سال ۶۸ آیت‌الله هاشمی در حالی ریاست‌جمهوری را قبول کرد که بودجه کشور بعد از جنگ کسری جدی داشت.

زیرساخت‌های کشور مثل راه، بندر، پالایشگاه و سد ناکافی و ناتراز بود یا اینکه در معرض حملات دشمن قرار گرفته بود، تولید دچار مشکل بود، پروژه‌های عمرانی خوابیده بود و مهم‌تر از همه، مردم پس از هشت سال دفاع مقدس و تحمل رنج‌ها وکمبودها، به حق انتظار داشتند که برای رفاه آن‌ها کاری انجام شود.

هنر دولت سازندگی در آن شرایط این بود که اولا بین روحیه دوران جنگ و پس از آن تعادل برقرار کند و ثانیا به توسعه و ایجاد زیرساخت‌ها و تولید و حذف بروکراسی و استفاده از همه نیروها توجه کند.
برای نیل به این اهداف، در کابینه اول دولت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، افرادی از هر دو جناح سیاسی حضور داشتند. هاشمی‌رفسنجانی به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز، پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری شده بود؛ این در حالی بود که در این زمان، مجمع روحانیون مبارز که با تشکیلات مستقل فعالیت می‌کرد، در این انتخابات از نامزدی هاشمی حمایت کرد.

از سوی دیگر، برخی جناح‌بندی‌ها نیز که در پی اختلاف بر سر نخست‌وزیری در کابینه دولت چهارم پدیدار شد، در این زمان مرزبندی‌های خاصی ایجاد کرده بود. با این‌حال تلاش آیت‌الله که اداره مقتدرانه هیات دولت را داشت در تشکیل کابینه پنجم کشور، استفاده معتدلین از طیف‌بندی‌های گوناگون بود؛ به شکلی که از یک سو افرادی چون خاتمی، زنگنه، نوری، آقازاده، نجفی، شافعی، معین، کلانتری از جناح چپ و از سوی دیگر ولایتی، عسکراولادی، محلوجی، کازرونی و فلاحیان و مستقلینی چون نعمت‌زاده، سعیدی‌کیا، ترکان، نژادحسینیان، فروزش حضور داشتند، البته چون مجلس چپ بود وزرای چپ بیشترین رای را آوردند و راست‌ها کمترین رای، نگاهی به آرای راست و چپ و مستقل در دولت اول هاشمی‌رفسنجانی خارج از لطف نیست.

بیشترین، ۲۴۶ رای برای خاتمی و کمترین ۱۴۵ رای برای مرحوم کازرونی بود. بخش مهمی از آن‌ها در دولت موسوی هم وزیر بودند. او سعی کرده بود دولت سازندگی را از نظر سیاسی به شکل متعادل چینش کند.این سیاست، می‌توانست سیاست خوبی برای دولتی که پس از جنگ تشکیل شده و سازندگی را الگوی خود قرار داده باشد، ولی این چینش ناراضیانی هم داشت. افراد متمایل به جناح چپ در کابینه اول، جناح راست را ناراحت و نگران کرده بود و از آن سو، چپ‌ها نیز که اکثریت مجلس سوم را در دست داشتند، انتقاداتی از چینش کابینه با افراد راست داشتند. آیت‌الله هاشمی، با منش و سیاست‌ورزی مقتدرانه و در هماهنگی حداکثری با رهبری، این تنش‌ها را کنترل می‌کرد تا به حرکت کلی دولت آسیبی نرسد.

اکنون تجربه دولت سازندگی، می‌تواند چراغ راه دولت پزشکیان باشد. شرایط عمومی کشور نیاز فوری به بهبود اوضاع معیشتی مردم و کاهش شکاف‌های اجتماعی فزاینده دارد. پزشکیان در هماهنگی حداکثری با رهبری، تشکیل کابینه وفاق ملی متشکل از همه شایستگان معتدل، اما در چارچوب دکترین دولت منتخب، می‌تواند کارساز باشد و بتواند نظام را از این گردنه سخت به سلامت عبور دهد. بازخوانی تجارب گذشته راهگشا خواهد بود.
برچسب ها: محسن هاشمی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها