درباره ترسناکترین اعتیاد چه میدانید؟
23 تير 1393 ساعت 12:28
گروه جامعه_رسانه ها: « طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA که سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان کشور را یک میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد. مجری این طرح، حسن رفیعی هشدار داده بود که «8 هزار و 400 معتاد به الکل در کشور داریم و بر اساس یافتههای طرح ارزیابی سریع اعتیاد در کشور، هفت دهم درصد معتادان کشور به شدت به الکل اعتیاد دارند .»
روزنامه اعتماد در ادامه گزارش خود نوشته است: انگ اعتیاد به مواد مخدر یا محرک بسیار بالاست و به همین دلیل به محض آنکه خانواده از اعتیاد فرد به مخدرها و محرکها مطلع میشود، فرد تصمیم به ترک میگیرد اما در مورد اعتیاد به الکل این اتفاق بسیار دیرتر میافتد. نتایج مطالعه جدیدی در میان دانشجویان دانشگاههای کشور نشان داده که کمترین انگ، مربوط به قلیان، سیگار و الکل است.
«تو نمیتوانی به یک معتاد الکل کمک کنی تا وقتی که خودش نخواهد. تا زمانی که در خودش نشکند و مثل شیشه فرو نریزد و به تکههای ریز تبدیل نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد.» مجید این جمله را میگوید و نگاهش را طوری رها میکند در پیرامون که آدم احساس حماقت میکند. مجید، 35 ساله، بیکار و کارمند سابق یک شرکت خودروسازی، 10 سال الکل خورد. روزی یک و نیم لیتر. سالهای آخر با خلوص 80 درجه. 10 روز قبل هم با نیمهای از هوشیاری و خماری، پشت فرمان اتومبیلش نشست و راند به سمت مرکز درمان سوءمصرف الکل «سهرورد» که نشانیاش را از جهانگیر، رفیق 20 ساله و پاکشدهاش گرفته بود و رفت که برای بیستمین بار اعتیادش را ترک کند.
«شاید دوباره بخورم. شاید هم نه.»
مرکز درمان اعتیاد «سهرورد» دو ماه است که راه افتاده. تا قبل از سال 1388، زمزمهها درباره افزایش تعداد معتادان به الکل، همزمانی مصرف الکل و مواد مخدر در محافل شبانه، کاهش سن مصرفکنندگان الکل، افزایش مرگ بر اثر مسمومیت با الکل و افزایش تعداد خریداران متانول در بازارهای تهران و سایر شهرها آنقدر اوج گرفت که از نیمههای سال 1388، وزارت بهداشت، برنامه بررسی وضعیت موجود مصرف الکل در کشور را به اجرا درآورد و پروتکل درمان مسمومیت با متانول(الکل چوب) را تدوین کرد.
سال 1389 – 1390 نتایج بررسی «تخمین سایز سوء مصرفکنندگان الکل و مواد در کشور» تمام آن زمزمهها را تایید میکرد و بالاخره بعد از 3 سال، در کشاکش انکارها و هشدارها و تهدیدهایی که میان نهادهای دولت رد و بدل میشد، مجوزی داده شد تا یک مرکز – فعلابرای کل کشور – در غربیترین نقطه تهران، آن هم با تابلوی درمان سوءمصرف مواد و توسط یک انجمن غیردولتی، راهاندازی شود؛ مرکزی که برای هر شب بستری حدود 400 هزار تومان و برای درمان سرپایی حدود 120 هزار تومان هزینه دریافت میکند و ظرف دو ماه گذشته، 4 مراجعه بستری و 8 درمان سرپایی برای معتادان الکل داشته. کاترین وکیلی مدیر این مرکز میگوید که همین تعداد هم برای دو ماه، خیلی خیلی رقم بالایی است.
حمید سومین روز بستری را گذرانده و در سومین روز، میزان الکل خون حمید، صفر شده است. مرد 43 ساله، پدر یک پسر 5 ساله، دارای دو مدرک لیسانس مهندسی و فارغالتحصیل دانشگاه تهران که از 25 سال قبل و از سال اول دانشگاه تا 4 روز قبل، الکل خورده؛ هر روز 300 سی سی.
«بعد از فوت پدرم، انگار پشتم خالی شد. همان سال اول دانشگاه. تا آن موقع تفریحی میخوردم. هفتهای یک بار. 10 روز یک بار. اما بعد از آن اتفاق، انگار یک طوری باید آن جای خالی را پر میکردم. مصرفم شد روزانه. صبحها، بعد از صبحانه، قبل از نهار، بعد از نهار، قبل از خواب... دیگر برایم مهم نبود که چقدر بابت الکل پول میدهم. وقتی نداشتم، میرفتم سراغ آن 70 درجه 15 هزار تومانی سوپرمارکت، وقتی هم داشتم بسته 12 تایی میخریدم که هر بطر یک لیتری آن 370 هزار تومان بود و 3 میلیون و 700 هزار تومان برایش پول دادم. بعد از ازدواج و بعد از آنکه پسرم به دنیا آمد، سعی کردم مصرفم را کم کنم. خیلی سعی کردم. نمی شد. خیلی سخت بود. وقتی نمیخوردم حالت تهوع و رعشه داشتم. دستهایم می لرزید. تمام بدنم میلرزید. اشتها نداشتم. هیچ تحرکی نداشتم. وقتی میخوردم، بدنم بیحس میشد. احساساتم قوی میشد. خاطرات بدی به یادم میآمد اما با همان خاطرات هم سرخوش میشدم.»
اعتیاد به الکل در ایران، جوان نیست. برخلاف سن مصرفکنندگان که رو به کاهش هم گذاشته در این سالها در جوار نبود مراکز درمان سوءمصرف الکل و جرمانگاری شرابخواری. پیش از دهه 60، خرید ، فروش و مصرف الکل، منع پررنگی نداشت اما بعد از پیروزی انقلاب، در یک اقدام ضربتی، مراکز فروش و تولید الکل، تعطیل و برای تولیدکنندگان، فروشندگان و مصرفکنندگان مشروبات الکلی هم در نخستین مجموعه قوانین جزایی جمهوری اسلامی، مجازات تعیین شد با این هدف که جرمانگاری منجر به بازدارندگی شود. فصل اول قانون مجازات اسلامی درباره «موجبات حد مسکر» در ماده 165 و فصل دوم همان قانون درباره «شرایط حد مسکر»، در مواد 166 تا 174 به میزان مجازات برای مصرفکننده مشروبات الکلی پرداخته که در نهایت، مصرفکننده به 80 ضربه شلاق محکوم شده و ماده 175 قانون، عوامل دستاندرکار چرخه تولید تا حمل مشروبات الکلی را به 6 ماه تا دوسال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کرده است.
فصل سوم همان قانون درباره«کیفیت اجرای حد» در مواد 176 تا 180، چگونگی اجرای حکم را تشریح کرده و در ماده 179 تاکید شده که «هرگاه کسی چند بار شرب مسکر بنماید و بعد از هربار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم کشته میشود.»
فصل چهارم قانون مجازات اسلامی و مواد 181 و 182 هم درباره «شرایط سقوط حد مسکر یا عفو از آن» است که با چنین تصویری به نظر میرسد شرابخواری و تولید و عرضه مشروبات الکلی از معدود رفتارها و مشاغلی باشد که قانون جزایی کشور چنین مفصل درباره آن نظر داده است.
اما از همان سال ابتدای تصویب قانون مجازات اسلامی و تا امروز هم، شبکه تولید،توزیع و عرضه به صورت پنهان فعال بود و هست و مصرفکنندگان باسابقه و جدید را اقناع میکند؛ در حالی که به سبب جرمانگاری شرب خمر در این سالها، هیچگاه و حتی با وجود آنکه در اوایل دهه 80 با دستور رییس وقت قوه قضاییه، معتادان مخدرها و محرکها در صورت داوطلب شدن برای درمان، میتوانستند از پیگیری قضایی مصون باشند، دستورالعملی برای درمان اعتیاد به الکل نوشته نشد و قانونگذار صرفا بر ممنوعیت شرب خمر تاکید داشت؛ بنابراین، آنها که میخواستند اعتیاد خود را درمان کنند، آنها که حدس میزدند با مشکلی به نام الکلیسم مواجه شدهاند، سرگردان خیابان و شهرها، هراسان از اینکه شرایط خود را با کدام پزشک در میان بگذارند که آنها را به پاسگاه پلیس تحویل ندهد، به مطب روانپزشکان پناه بردند. درمانهای بیفایدهای که جز تکرار مکررات حاصلی نداشت زیرا دارودرمانی، آن هم با داروهای اعصاب و روان چاره کاملی برای این بیماران نبود. عدهای که مثل حمید راهی بیمارستانهای روانپزشکی شدند هم، از رفتار کادر درمانی ناآشنا با درمان معتادان الکل چنان به ستوه آمدند که معتادبودن را به درمان شدن ترجیح دادند.
«تصمیم گرفته بودم ترک کنم. همسرم طلاق میخواست. اجازه نمیداد پسرم را ببینم. پسر چهار سالهام گفته بود پدرم دست هایش میلرزد چون مشروب میخورد. به یک کمپ درمان اعتیاد رفتم. مسوولان کمپ، با آدمها مثل حیوان رفتار میکردند. از کمپ فرار کردم. خواهرم آمبولانس صدا زد و مرا بردند بیمارستان روانپزشکی ..... یک بیمارستان خصوصی در دهکده المپیک. شب اول گفتند جا نداریم و من را بردند طبقه همکف پیش بیماران اعصاب و روان. هیچ وقت این خاطره از ذهنم پاک نمیشود. در یک اتاق، 12 تخت، 12 بیمار روانی. ساعت 3 نیمه شب بیدار شدم و دیدم یکیشان دارد سرش را میکوبد به دیوار. فردا من را بردند طبقه دوم به یک اتاق دو تخته. به روانپزشکم اعتراض کردم که چرا من تمام طول روز خوابم. چشمم را که باز میکردم یک آمپول به من میزدند و دوباره بیهوش میشدم تا فردا صبح. قرصهایی میدادند که حتی قدرت راه رفتن را از دست داده بودم.»
طبقه دوم مرکز درمان اعتیاد سهرورد، بخش بستری است برای بیمارانی که نیازمند بستری باشند با چند تخت و دستگاه اکسیژن و وسایل احیا. حمید، تبلتش را روی صندلی کنار تخت گذاشته و صبح هم مادرش به ملاقات آمده و لباسهای تمیز آورده. لاغر نیست و جثه پری دارد اما صورتش، حلقه دور چشمها به خصوص، مثل آدمهایی است که سالها خواب بودهاند. متورم و پف دار. انگار به هر قسمت این صورت دست بزنی مثل توپ پلاستیکی فرو میرود. میایستد و دستهایش را موازی با سطح زمین نگه میدارد که نشان دهد الکل از بدنش بیرون رفته. دستها، انگشتان دست، لرزشی ندارد و حمید، امروز و بعد از سه روز، یک انسان متعادل است.
محمدرضا قاسم زاده روانپزشک مرکز سهرورد میگوید: «انگ اعتیاد به مواد مخدر یا محرک بسیار بالاست و به همین دلیل به محض آنکه خانواده از اعتیاد فرد به مخدرها و محرکها مطلع میشود، فرد تصمیم به ترک میگیرد اما در مورد اعتیاد به الکل این اتفاق بسیار دیرتر میافتد. نتایج مطالعه جدیدی در میان دانشجویان دانشگاههای کشور نشان داده که کمترین انگ مربوط به قلیان، سیگار و الکل است. همین مساله باعث میشود نه تنها فرد از شرابخواری خود احساس بدی نداشته باشد بلکه در مکان های مختلف هم استفاده میکند و حتی از همراهی خانواده هم برخوردار میشود؛ در واقع خانواده بسیار ترجیح میدهد که فرد مشروب بخرد تا اینکه شیشه یا تریاک یا کراک بخرد. متاسفانه مصرفکنندگان الکل، زمانی برای ترک اعتیاد خود مراجعه میکنند که یا علایم جسمانی در آنها پیدا شده و کبد و حافظه و مغز و هوشیاری دچار اختلال شده یا وابستگی آنقدر شدت پیدا کرده که عملکرد شغلی، تحصیلی یا خانوادگی فرد را مختل کرده است.»
مجید، در سال چهارم اعتیاد یادگرفت که چطور در خانه مشروبات الکلی تولید کند.
به خاطر هزینهاش بود ؟
بله. چون قیمت الکل خوب یک میلیون و 500 هزار تومان بود.
میخریدی ؟
بله...
و راحت این پول را میدادی ؟
خیلی راحتتر از آنکه فکر کنی. وقتی اسیرش میشوی دیگر برایت مهم نیست چطور. به هر طریقی باید تامین بشوی. البته هیچ وقت متانول نخوردم چون میدانستم چه عوارضی دارد. درصد الکلش خیلی بالا بود. 90 درصد خیلی بالا بود.
اما یک میلیون و 500 هزار تومان هزینه میکردی.
نه همیشه. چون قابل مقایسه نبود. دیگر توانش را نداری. بدن هم تحلیل میرود. آن اوایل یک میلیون و 500 هزار تومان میدادم؛ موقعی که سرحالتر بودم.
و بد نمیدانستی به چیزی که سلامتیات را تحلیل میبرد وابسته بشوی ؟
بد نمیدانستم ؟ اصلادربارهاش فکر نمیکردم.
همیشه برای خرید الکل پول داشتی ؟
بهتر است بپرسی همیشه پول را چطور تهیه میکردی.
همیشه پول داشتی جنسی را که میخواهی بخری؟
همیشه که نه. اما حداقلها را داشتم.
بیشترین رقمی که تا حالابرای الکل هزینه کردی چقدر بوده؟
اصلادرباره پول حرف نزن. در مقابل پولهایی که به دست آوردم و چیزهایی که از دست دادم اصلا نمیخواهم در موردش حرف بزنم و فکر کنم.
مسوولان میگویند که آماری از تعداد مصرفکنندگان الکل موجود نیست. حدسهایی زده میشود و رقمهایی از گلو به زبان می رسد. طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA که سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان کشور را یک میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد، مجری این طرح حسن رفیعی هشدار داده بود که «8 هزار و 400 معتاد به الکل در کشور داریم و بر اساس یافتههای طرح ارزیابی سریع اعتیاد در کشور، هفت دهم درصد معتادان کشور به شدت به الکل اعتیاد دارند.»
سال 1390، آمار تخمینی از فرمانده نیروی انتظامی کشور نقل شده بود و سردار اسماعیل احمدی مقدم گفته بود که «حدود 200 هزار معتاد به الکل در کشور داریم.»
چندی قبل هم رییس جامعه سمشناسی پزشکی آسیا و اقیانوسیه با استناد به بررسیهای «سند ملی الکل» از وجود بیش از یک میلیون نفر مصرفکننده الکل در ایران - 30 درصد زن و 70 درصد مرد – خبر داد؛ آمارهایی که هیچ روزنهای از اطمینان را باز نمیکند بلکه نتیجه را به این مسیر میرساند که نبود آمار، رابطه مستقیم با جرمانگاری شرب خمر دارد. جز تحقیقات پراکنده و گذری که جامع و قابل تعمیم هم نیست، عدد و رقمی وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن مستندسازی و برنامهریزی کرد. تعداد معتادان الکل بنا بر حدس و شواهد رو به افزایش است اما فعلا تنها مرکز درمان سوءمصرف الکل در کشور مجوزی دارد برای واردات مقدار بسیار محدود داروی امریکایی ترک اعتیاد به الکل که به سبب نبود آمار، حتی پیش بینی افزایش سهمیه واردات هم امکانپذیر نیست.
سوی دیگر داستان اینکه هنوز هیچ زنی به تنها مرکز درمان سوءمصرف الکل مراجعه نکرده در حالی که همان تحقیقات پراکنده حکایت از وجود زنان مبتلا دارد و حتی در آمار پزشکی قانونی درباره مرگ و مسمومیت با الکل هم میتوان ردی از زنان مصرف کننده پیدا کرد؛ چنانکه بنا بر آمار این سازمان، ظرف 6 ماه نخست سال 89 و با افزایش 3/23 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، 74 نفر – 70 مرد و 4 زن - و سال 90، 93 نفر – 86 مرد و 7 زن – بر اثر مصرف الکل جان دادهاند.
قاسمزاده میگوید: «در سایر کشورهای دنیا هم شیوع مصرف الکل بین مردان بیشتر از زنان است البته مطالعات جدید هشدار میدهد که تعداد زنان معتاد به الکل هم در حال افزایش است. ما در ایران رقمی از تعداد معتادان زن نداریم زیرا مراجعهای از سوی زنان نبوده و مطالعهای هم درباره اعتیاد زنان به الکل انجام نشده. اما به نظر میرسد در ایران هم تعداد مردان معتاد به الکل بیشتر باشد هرچند تعداد زنان مبتلا هم نمیتواند در آن حد اندک باشد که مراجعهای از سوی آنها نداشته باشیم. اما همان طور که مراجعه مردان مصرفکننده شیشه برای درمان اعتیاد، بیشتر از زنان است شاید بتوانیم این اتفاق را به الکل هم تعمیم بدهیم. به نظر میرسد دلیل متوجه همان انگی باشد که مقاومت ایجاد میکند و البته شاید از نظر اجتماعی هم قابل قبولتر است که مردان، مصرفکننده مخدر و الکل باشند تا زنان.»
موجودی مشروبات الکلی در کشور حتی از میزان تولید شیر هم فراتر رفته است. علاوه بر آنکه نباید سهم تولید داخلی مشروبات الکلی را نادیده گرفت، سال 1389دبیر وقت ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز در گفتوگو با یک خبرگزاری اعلام کرد که «هر سال 730 میلیون دلار مشروبات الکلی به ایران وارد میشود که از این میان تنها 200 میلیارد تومان آن (حدود 200 میلیون دلار) کشف میشود» که برآورد میشد این رقم، معادل واردات قاچاق حدود 60 الی 80 میلیون لیتر مشروبات الکلی به کشور باشد و بنا بر اذعان فرمانده نیروی انتظامی کشور، از این میزان واردات، حداکثر 20 درصد کشف میشود. این میزان کشف، با رتبه موفقیت پلیس در کشفیات تریاک وارداتی برابری میکند با این تفاوت که از مجموع محموله مخدر وارداتی از همسایه شرقی که حدود 1500 تن در سال برآورد شده، فقط یک سوم در داخل کشور مصرف میشود و مقصد باقی، ترانزیت است که پلیس هم 500 تن را کشف میکند. اما الکل وارداتی به ایران مقصدی جز ایران ندارد. کشورهای همسایه، قوانین سختگیرانه و جرمانگارانهای درباره الکل نداشتهاند و بنابراین، قاچاقچیان که عمدتا از مرزهای غربی کشور راه خود را پیدا میکنند، مسیری جز شهرهای ایران را زیر پا نمیگذارند. هیچ نقطهای از کشور نیست که از دسترس قاچاقچیان دور باشد. حتی در مسیرهای صعبالعبور یا ناامن، تولید کنندگان وطنی هستند که جور کوتاهی قاچاقچیان را بر دوش میکشند.
پای یک واقعیت تلخ به میان کشیده میشود. به نظر میرسد که خانواده ایرانی بر آسیبزاترین نوع اعتیاد چشم فروبسته و آن را به تفریح و تفنن تعبیر کرده است. نتایج پژوهش انجمن جامعهشناسی ایران که در دولت نهم بر 1500 دانشجوی 18 تا 24 ساله انجام شد نشان داد که 25 درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال میدانستند. از این تعداد، 20 درصد اعلام کرده بودند که الکل مصرف میکنند و 5 درصد هم گفته بودند وسوسه شدهاند این کار را انجام دهند. در حالی که روانپزشکان، اعتیاد به الکل را شدیدترین نوع اعتیاد تعریف میکنند زیرا ترک این نوع اعتیاد، آسیبهای جسمانی به مراتب بسیار دشوارتر از ترک مواد محرک دارد، امروز مصرف الکل به یکی از نمادهای همنوا شدن با مدرنیته تلقی میشود. هرچند مصرف الکل هم زیر و بمهای ریالی خود را دارد و بازار سیاه داروی ناصر خسرو معجونی از قیمتهای ریز و درشت از انواع الکل است تا خریدار از آنجا دست خالی بیرون نرود. در پیادهروهای خیابان ناصرخسرو، از ضلع جنوب شرقی میدان توپخانه تا تقاطع صوراسرافیل، دستفروشهای دارو ایستادهاند که زمزمهشان، گوش را پر میکند از تنوع ایرانی و خارجی الکل وارداتی و وطنی و صادراتی و دست ساز و ارزان و گران.
مجید دوبار در بیمارستانهای روانپزشکی بستری شده. 3 بار خودکشی کرده. آرنج دست چپ پر از خطوط درهم و کهنه تیغ و چاقو است. بخش اعظمی از حافظهاش پاک شده. در این 10 روزی که الکل را ترک کرده، هیچ شبی بیش از نیم ساعت نخوابیده. همسرش را طلاق داده تا از سنگینی بار القائات تحمیلی زنی که هیچ خط مشترکی با او نداشته نجات پیدا کند.
«یک زمانی میرسد که الکل فقط توی جسمت نیست. کل روح و روانت را میگیرد. این اواخر دیگر هیچ آرامشی به من نمی داد. فقط میخوردم که از هوش بروم. دیگر لذتی نبود. یک شب واقعا وحشت کردم چون وسط پارک، وسط برفها افتادم و توان بلند شدن نداشتم. حالا روزهای سخت مانده. بعد از 40 روز یک روند معکوس روحی به سراغت میآید ولی به هیچ چیز فکر نمیکنم. گذشته که خیلی تلخ است. آینده را هم که نمیدانی چه اتفاقی میافتد. سعی میکنم به هیچ چیز فکر نکنم. کارهایی را که دوست دارم انجام میدهم. جاهایی که دوست دارم بروم. دوست دارم کتاب بخوانم. شبها میروم بیرون با ماشین. فقط یک دوست برایم مانده.»
نمیترسیدی از خوردن الکل بمیری؟
ترس؟ آرزوی مرگ میکنی. اصلا ترس برای آدم الکلی معنا ندارد. به چیزی جز الکل فکر نمیکنی. روز به روز مصرفت را میبری بالا. یک روز انگار تمام رگهای بدنت را از توی سرت میکشند بیرون. آن روز است که میفهمی باید هر روز الکل بخوری.
تنهاییات را پر کرد؟
فراتر از تنهایی...
میتوانستی به عنوان یک دوست حسابش کنی؟
خیلی فراتر از این حرفها. زندگی... همه چیز...
واقعا توانست جای زندگی را بگیرد؟
تا یک زمانی... نمیتوانی تصور کنی. امیدوارم نخواهی هم تصور کنی. یا باید همه چیزت را از دست بدهی یا بمیری. بعضی لغات برای الکلیها اصلا تعریف نشده.
سیدداوود میرترابی مشاور مرکز و دانشجوی رشته وابستگی اعتیاد از ابتلای معتادان الکل به سایر انواع اعتیاد به علت ترکیبات الکلهای دستساز میگوید. از مردانی که در همین مدت مراجعه کرده و نتیجه تست شیشه یا ترامادولشان هم مثبت بوده در حالی که به اعتراف خودشان، هیچگاه لب به مواد مخدر یا محرک نزدهاند. از اینکه الکل، قدیمیترین ماده روانگردان دنیاست و از اینکه درمان اعتیاد الکل، در دنیا اتفاق تازهای نیست؛ اگرچه در ایران تازگی دارد. از اینکه معتادان الکل معمولا چندبار روانه مراکز ترک اعتیاد شده و ناموفق بازگشتهاند. از اینکه آنها در طولانی مدت دچار مرگ اشتها میشوند و به علت کمبود ویتامینهای حیاتی همچون ویتامین b1، جنون الکلی به سراغ شان میآید. از اینکه اغلبشان به علت اختلالات روانی به الکل پناه بردهاند یا بر اثر مصرف الکل دچار اختلالات روانی شدهاند. از بیکار شدن و فروپاشی خانوادههایشان میگوید و از اینکه هیچ تضمینی نیست که آنها دوباره به سمت الکل بازگشت نداشته باشند و یادش میآید که یکی از بیماران به او گفت: «تو چند سالت است؟ من به اندازه سن تو الکل خوردهام. حالا تو میخواهی من را درمان کنی؟»
کد مطلب: 48411