کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

چرا اسرائیل تصمیم به تشدید تنش گرفت؟

16 مرداد 1403 ساعت 11:25


گروه بین الملل:  دالیا داسا کایه مدیر مرکز سیاستگذاری عمومی خاورمیانه در اندیشکده رند در نشریه فارن افرز نوشت: جنگ ده ماهه بین اسرائیل و حماس در نوار غزه مدت‌ها پیش از جغرافیای محلی آن فراتر رفته و باعث تشدید تنش‌های نظامی خطرناک در سراسر خاورمیانه شد که از جمله آن‌ها می‌توان به درگیری‌های مرگبار در مرز اسرائیل و لبنان، حملات انصارالله در دریای سرخ و تل آویو و ... اشاره کرد. سپس در عرض ۲۴ ساعت در هفته گذشته اسرائیل مسئولیت ترور "فواد شکر" یکی از فرماندهان ارشد حزب الله را در بیروت به تلافی حمله موشکی حزب الله به بلندی‌های جولان بر عهده گرفت و مشخص است که اسرائیل پشت ترور "اسماعیل هنیه" رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران بوده. این دو اقدام باعث شد تا بسیاری از ناظران از خطر فوران یک جنگ منطقه‌ای فاجعه بار و تمام عیار سخن بگویند.
چرا اسرائیل در حال حاضر با پذیرش ریسک بالا در حال تشدید تنش است؟ مطمئنا حملات اخیر اسرائیل به خودی خود بی سابقه نیستند. اسرائیل سابقه‌ای طولانی در ترور رهبران فلسطینی دارد و صد‌ها نفر از عوامل حزب الله لبنان را در لبنان و سوریه ترور کرده است. دوره‌های پیشین تشدید تنش در ده ماه گذشته به یک جنگ منطقه‌ای همه جانبه منجر نشده است، اما کاهش تنش و مهار نهایی نیز هرگز تضمین شده نیست.
محاسبات منطقی هر دولتی که نفع آن در خویشتنداری است می‌تواند به طور ناگهانی تحت تاثیر رویداد‌های رخ داده در حوزه میدانی قرار گیرد و منجر به بروز خطای محاسباتی یا حتی تصمیم‌های استراتژیک عمدی برای ایجاد درگیری گسترده‌تر شود. سرعت و ماهیت حملات اخیر اسرائیل به طور چشمگیری خطر تشدید جدی‌تر تنش را افزایش داده است. رهبران اسرائیل بدون شک می‌دانند که ترور‌های پشت سر هم شکر و هنیه و این واقعیت که ترور برای ایران سنگین تمام شده احتمالا تهران و سایر گروه‌ها را به سوی انتقام گیری سوق می‌دهد.
ممکن است این تصور را ایجاد کند که ارتش اسرائیل این بار شکست ناپذیر است. با این وجود، چنین تعبیری باعث بروز خطای تحلیل در ارزیابی واقعیت‌های دشواری می‌شود که اسرائیل با آن مواجه است.
اسرائیل ممکن است محدودیت‌ها در اقدامات منطقه‌ای خود نه بدان خاطر که احساس قدرت می‌کند بلکه بدان خاطر که احساس ضعف می‌کند را کنار گذاشته باشد. این وضعیت باعث می‌شود محاسبات استراتژیک بلند مدت در دستور کار تصمیم گیری اسرائیل قرار نداشته باشد. حمله حماس در ۷ اکتبر ضربه مهلکی به وضعیت بازدارندگی اسرائیل وارد ساخت. اسراییل اکنون می‌خواهد ریسک‌های بزرگ تری را متقبل شود و هزینه‌های بالاتری را جذب کند و در تلاشی دیوانه وار برای احیای بازدارندگی به دنبال بهره گیری از مزایای تاکتیکی است.
عامل ترس
برای درک محاسبات فعلی اسرائیل مهم است که درک کنیم که چگونه روحیه آن رژیم از رخداد ۷ اکتبر به این سو تغیر کرده است. پیش از حمله حماس اعتماد به نفس اسرائیل به نقطه اوج خود رسیده بود. اسرائیل به این باور رسیده بود که حتی اگر مناقشه با فلسطینیان را حل نکرده باشد کشور‌های عربی آن را می‌پذیرند و می‌تواند بدون عواقب به ایران و متحدان اش ضربه بزند و کماکان حمایت امریکا از خود را حفظ کند. سپس تقریبا در رخدادی یک شبه این اعتماد به نفس به یک احساس آسیب پذیری عمیق تبدیل شد.
در سفرم به تل آویو کارشناسان امنیتی و مقام‌های سابق دفاعی و اطلاعاتی به طور مکرر به من گفتند که رخداد ۷ اکتبر بسیاری از باور‌های قبلی اسرائیل در مورد قدرت آن رژیم را زیر و رو کرده است. حمله حماس اساسی‌ترین پیش فرض‌های اسرائیلی‌ها را در هم شکست: این تصور که برتری نظامی و تکنولوژیکی آنان می‌تواند دشمنان شان را از اقدام منصرف سازد و این که اسرائیلی می‌توانند در امنیت پشت دیوار‌ها و مرز‌های مستحکم زندگی کنند و می‌توانند از نظر اقتصادی بدون ایجاد تحول عمده برای صلح با فلسطینیان پیشرفت کنند.
اکنون، همانطور که یکی از مقام‌های سابق امنیت ملی اسرائیل صراحتا به من گفت بسیاری در نهاد‌های امنیتی اسرائیل می‌دانند اسرائیل آن قدر‌ها هم قوی نیست. بسیاری از اسرائیلی‌هایی که در زمینه امنیت ملی تحصیل می‌کنند یا در آن حوزه مشغول به کار هستند از دولت خود به دلیل شکست‌های امنیتی گسترده در ۷ اکتبر و شکست‌های پس از آن خشمگین هستند. آنان هم چنین از این که رهبران شان در حفظ امنیت کشور ناکام مانده اند خشمگین هستند. بی اعتمادی به دولت اسرائیل در میان اسرائیلی‌ها فراگیر است. شاید "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل هنگام سخنرانی در کنگره امریکا مورد تشویق قرار گرفت، اما حتی مشاوران امنیت ملی او در داخل اسرائیل نیز وی را سرزنش می‌کنند و دولت اسرائیل را متهم کرده اند که امنیت اسرائیل را نادیده گرفته و نسبت به جان گروگان‌های اسرائیلی  بی توجه است.
اکنون این تصور گسترده در اسرائیل وجود دارد که نتانیاهو ممکن است جنگ را برای بقای سیاسی خود طولانی کند. این نگرانی و خشم بازتاب دهنده چالش‌های ملموس داخلی برای امنیت ملی اسرائیل است. نیرو‌های دفاعی اسرائیل در چندین جبهه از غزه گرفته تا کرانه باختری تا شمال اسرائیل و فراتر از آن حضور دارند و درگیر مقابله با تهدیدات هستند. تلاش نتانیاهو برای بازنگری در اختیارات دستگاه قضایی کشور در نیمه نخست سال ۲۰۲۳ میلادی شکاف‌هایی جدی بین رهبران غیرنظامی و مقام‌های ارشد ارتش ایجاد کرده بود. در پاسخ به فشار دولت ائتلافی نتانیاهو هزاران نفر از نیرو‌های ذخیره اسرائیلی تهدید کردند که برای انجام وظیفه خود حاضر نخواهند شد.
احمق فرض شدن اسرائیل بعد از حمله ایران
اسرائیل آشکارا هنگام هدف قرار دادن محلی که ایرانی‌ها آن را یک مقر دیپلماتیک معرفی کرده بودند دچار اشتباه محاسباتی شد. ایران واکنش بی سابقه عظیم و مستقیمی را با استفاده از شلیک و اعزام صد‌ها پهپاد و موشک از خاک خود به سمت اسرائیل نشان داد. اسرائیل چنین واکنشی را از سوی ایران پیش بینی نمی‌کرد. اگرچه اسرائیلی‌ها دفاع پیچیده و هماهنگ به رهبری ایالات متحده را که حمله را دفع کرد تحسین می‌کردند، اما تصویر و وجهه عمومی اسرائیل در افکار عمومی لکه دار شد چرا که مشخص شد اسرائیل تا چه اندازه به امریکا متکی است.
تحلیلگران اسرائیلی خوشحال بودند که انتقام‌جویی اسرائیل حمله هوایی محدود به پایگاه نظامی ایران در اصفهان که پدافند هوایی ایران را هدف قرار داد توانایی اسرائیل را برای هدف قرار دادن اهداف در داخل ایران نشان داده است. با این وجود، مقام‌های دفاعی اسرائیل احساس راحتی نمی‌کنند و باور ندارند که بازدارندگی اسرائیل تضمین شده است. از نظر آنان اقدام اسرائیل در پاسخ به اقدام ایران بازدارندگی اسرائیل را احیا نکرد و مانع از حملات بیش‌تر به خاک اسرائیل نشد بلکه صرفا شدت آسیب را محدود کرد. بسیاری از تحلیلگران امنیتی اسرائیل نگران موقعیت منطقه‌ای در حال فرسایش اسرائیل هستند. آنان نگران این موضوع هستند که ایران و متحدان اش در حال افزایش قدرت هستند و اگر تهران معتقد باشد که به اندازه کافی قادر به بازدارندگی اسرائیل از طریق روش‌های متعارف نیست ممکن است انگیزه بیش تری برای دستیابی به قابلیت‌های هسته‌ای بیش‌تر از قابلیت‌های فعلی خود داشته باشد.
تحلیلگران اسرائیلی اکنون احساس تهدید وجودی می‌کنند. یک مقام ارشد سابق اسرائیلی، اما می‌گوید که برخلاف سال ۱۹۴۸ میلادی دولت فعلی اسرائیل به درس‌های "بن گوریون" نخست وزیر وقت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی توجهی نمی‌کند. بن گوریون توصیه کرده بود که بهترین راه برای جبران ضعف اسرائیل تقویت انسجام اجتماعی، تعمیق روابط دیپلماتیک و پیگیری صلح است. اسرائیل اکنون در همه جبهه‌ها در جهت عکس این توصیه عمل می‌کند.
مسیر سخت شده
در سفرم به اسرائیل یکی از مقام‌های سابق دولت اسرائیل به من گفت "زمین زیر پای ما در حال تغییر است." از برخی جهات تعبیر او صحیح است. پس از آسیب روانی ناشی از رخداد ۷ اکتبر پذیرش خطر و اشتهای اسرائیل برای اقدامات تهاجمی نیز ممکن است افزایش یافته باشد. همان طور که یک تحلیلگر اسرائیلی به من گفت: "در حال حاضر همه چیز قابل تصور است. "
با این وجود، اسرائیل بدون هیچ استراتژی سیاسی به سوی شکست پیش می‌رود. اعتقاد به نیروی نظامی بی رحم برای احیای بازدارندگی و تشدید رویارویی با ایران و متحدان اش بدون برنامه بازی سیاسی یا استراتژیک بعید است که پویایی نوظهور منطقه‌ای که برنامه ریزان نظامی اسرائیل را نگران می‌کند تغییر دهد و بعید است که اعضای محور مقاومت را که ممکن است خود به شیوه‌های غیرمنتظره اقدامات شان را تشدید کرده و اسرائیل غافلگیر کنند از اقدامات شان بازدارد.
پایان دادن به جنگ در غزه مطمئنا به کاهش تهدید‌های دلهره آوری که اکنون اسرائیل با آن مواجه است کمک می‌کند اگرچه دور فعلی تشدید تنش بعید است که به توافق آتش بس یا آزادی گروگان‌های اسرائیلی باقی مانده در دست حماس نزدیک‌تر شود.


کد مطلب: 485198

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/485198/چرا-اسرائیل-تصمیم-تشدید-تنش-گرفت

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir