انقلابی که از اعتراض به سهمیه ایها آغاز شد
18 مرداد 1403 ساعت 17:54
گروه بین الملل: ژنرال "واکر اوز زمان" فرمانده ارتش بنگلادش روز دوشنبه از استعفای "شیخ حسینه" نخست وزیر آن کشور خبر داد. او در جریان یک سخنرانی تلویزیونی گفته بود که شیخ حسینه از کشور گریخته و به زودی دولت موقت تشکیل خواهد شد. حتی پیش از آن که بالگرد شیخ حسینه در هند فرود آید جشن شادی در خیابانهای سراسر بنگلادش برپا شد. "ذوالقرنین صائر خان" روزنامه نگار بنگلادشی که از سال ۲۰۲۱ در بریتانیا زندگی میکند به "تی آر تی" میگوید: "این مانند روز استقلال دوم بنگلادش بود".
به گزارش فرارو به نقل از شبکه خبری دولتی تی آر تی ترکیه، او پس از کار بر روی یک فیلم مستند که ارتباط ادعایی بین باندهای تبهکار و نیروهای امنیتی بنگلادش را فاش میکرد مجبور به ترک بنگلادش شد. او میگوید: "شیخ حسینه در ۱۵ سال گذشته بر بنگلادش حکمرانی کرده است. او نتوانست انتخابات آزاد و عادلانه برگزار کند و به رای و نظر مردم احترام نگذاشت. دولت او برای صاحبان کسب و کار تسهیلاتی ایجاد کرد، اما بدبختیهای عمومی مردم و طبقات متوسط هرگز واقعاً برطرف نشد. قیمت اجناس افزایش یافت. وقتی به مسائلی از این دست نگاه میکنید و مشکلاتی را که سالهای متمادی روی هم انباشته شده اند طبیعی است که مردم را آشفته میسازند".
رخدادهایی که منجر به برکناری شیخ حسینه شدند از ماه جولای آغاز شد. در آن زمان دانشجویان بنگلادشی اعتراضات سراسری را علیه بازگرداندن سیستم سهمیه بندی به راه انداختند که ۳۰ درصد مشاغل دولتی را برای اعضای خانوادههای مبارزان آزادی در جنگ آزادی بخش بنگلادش اختصاص میداد.
افزایش خشم جامعه
با این وجود، آن چه به عنوان یک جنبش اعتراضی مسالمت آمیز دانشجویی برای امنیت شغلی آغاز شده بود خیلی زود به بیان گستردهتر خشم مردم علیه معضلات اقتصادی کشور تبدیل شد. واکنش حکومت به اعتراضات شدید بود و حدود ۱۰۰ نفر از معترضان در اواحر هفته توسط پلیس و نیروهای امنیتی کشته شدند. این موضوع صرفا باعث خشمگینتر شدن معترضان شد و به استعفای شیخ حسینه انجامید.
"زاهد الرحمن" تحلیلگر سیاسی در داکا پایتخت بنگلادش میگوید: "به ویدئوهای اعتراضات نگاه کنید. اکنون ویدیوهای زیادی در اینترنت وجود دارند. میبینید که معترضان غیر مسلح بودند و تهدیدی محسوب نمیشدند. در گذشته معترضان سلاح گرم یا نوعی مواد منفجره دست ساز حمل میکردند، اما این بار این طور نبود. آنان فقط چند سنگ یا چوب در دست داشتند، اما رژیم برای کشتن این افراد از سلاح گرم و تهاجمی استفاده کرد. طبیعتا این نوع از واکنش باعث بروز خشم شد".
خان روزنامه نگار تبعیدی در گفتگو با "تی آر تی" میافزاید: "در تمام این سالها مردم نمیتوانستند خود را بیان کنند. آنان نمیتوانستند آشکارا از دولت انتقاد کنند. هر کس از وضعیت انتقاد میکرد به زندان میافتاد یا از سوی نیروهای دولتی به عنوان بهانهای برای سرکوب معترضان و دستکاری روایتها به نفع رژیم مورد سوء استفاده قرار میگرفت. بنابراین، این وضعیت باعث فوران احساسات و خشم عمومی شد". زاهد الرحمن اعتراضات بنگلادش را با بهار عربی مقایسه کرد، اما افزود که فکر میکند بنگلادشیها از شکستهای خود درس گرفته اند.
چه چیزی در آینده نهفته است؟
خان میافزاید: "شیخ حسینه در برج عاج زندگی میکرد. در اواسط ماه جولای کاملا مشخص شده بود که او کنترل خود را بر اوضاع از دست داده است. اگر او به صدای معترضان گوش میداد و زودتر استعفا داده بود وضعیت این گونه نمیشد، اما در عوض دولت تحت رهبری اش همه صداها را سرکوب کرد و اینترنت کل کشور را قطع کرد. اکنون انتخاباتی خواهیم داشت هرچند هنوز کمی زود است که بگوییم نتیجه چه خواهد بود، اما هدف و مسئولیت دولت موقت باید احیای نهادها باشد بنابراین مدتی به طول خواهد انجامید". در میانه جشنها گزارشهایی از تخریب و آتش زدن اقامتگاه تاریخی "شیخ مجیب الرحمن" رهبر جنبش استقلال طلبی بنگلادش و پدر شیخ حسینه در داکا منتشر شده است.
خان میگوید: "البته افراط گرایی اشتباه است، اما من درک میکنم که چرا این اتفاق رخ میدهد. خویشاوند سالاری در دوران زمامداری شیخ جسینه بیداد میکرد. ما به شوخی میگفتیم که کشور به جای بنگلادش باید "شیخ لند" نامیده شود، زیرا همه چیز به نام شیخ حسینه و اعضای خاندان او تغییر نام پیدا میکرد و در راستای منافع آنان بود. شما نمیتوانید کل خدمات مدنی را این چنین سیاسی کنید به ویژه در کشوری با ۱۶۶ میلیون نفر جمعیت. هیچ حزب و جریان سیاسیای نمیتواند این کار را را انجام دهد. شما نمیتوانید قوانینی را تصویب کنید که در آن به خاطر کشیدن کاریکاتور رهبری حزب به زندان و شکنجه محکوم شوید. شما نمیتوانید مردم را ربوده یا اجازه قتلهای فرا قانونی را صادر کنید. تمام این اتفاقات در ۱۵ سال گذشته رخ داده اند". "خان" در حال حاضر کیلومترها دورتر از بنگلادش نظاره گر رخدادهای کشورش میباشد. او میگوید:"من مشتاقانه منتظر بازگشت به خانه هستم. "
کد مطلب: 485561