گاریدو؛ سزاوار زمان است

تیمش کامل نبوده
غیر از عدم‌شناخت کافی از تیم که بسیار واضح است و از فرط آشکار بودن از آن چشم می‌پوشیم، تیم گاریدو در شروع لیگ کامل نبوده است. امید عالیشاه، کاپیتان و یکی از تعیین‌کننده‌ترین مهره‌های سرخپوشان در ۲بازی ابتدایی نتوانست به میدان برود. از سوی دیگر دفاع چپ هم بموقع جذب نشد و مهرداد محمدی در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن از هفته سوم بتواند به میدان برود. اوستون اورونوف دیر و نیمچه‌مصدوم به تیم اضافه شد و همه اینها در حالی است که قرمزها تمرینات بدنسازی بسیار سنگینی را پشت سر گذاشتند و هنوز به طراوت مدنظر نرسیده‌اند.

در آزادی بازی نکرده
این هم از بدشانسی گاریدو است که حضورش در ایران به مرخصی طولانی‌مدت ورزشگاه آزادی خورده. سرمربی اسپانیایی سرخپوشان عملا تا اینجا بازی خانگی نداشته است. به هر حال بازی روی چمن هموار آزادی، بدون نیاز به مسافرت، موهبت مهمی است که از گاریدو و تیمش دریغ شده.
شناختش از تیم نادیده گرفته می‌شود.

ما هم به بعضی تصمیمات عجیب گاریدو انتقاد داریم و آنها را نمی‌فهمیم اما در عین حال ممکن است برخی کارهایی که او می‌کند، بر اثر شناختش از تیم باشد. مثلا خیلی‌ها اعتقاد داشتند مرتضی پورعلی‌گنجی از ابتدا باید در ترکیب اصلی پرسپولیس قرار می‌گرفت اما گاریدو چنین تصمیمی نگرفت و به بازیکن تازه رباط داده تیمش به‌صورت تدریجی بازی داد. تازه در همین شرایط هم دیدیم که گنجی دوباره آسیب دید؛ از کجا معلوم که داستان یاسین سلمانی هم همین نباشد؟ به هر حال باید کمی هم به شناخت کسی که هر روز از نزدیک با بازیکنان کار می‌کند، اعتماد کرد.

بازی‌هایش سخت بوده
بله، پرسپولیس ۲بازی ابتدایی فصل را نبرده اما هر دو تیمی که از قرمزها امتیاز گرفتند، رقبای سرسختی بودند. تردیدی نیست که تا پایان فصل، یکی از دشوارترین مسابقات هر تیمی، بازی با تراکتور در تبریز است و خیلی سخت خواهد بود تیم‌ها با ۳امتیاز کامل از یادگار خارج شوند. حتی ذوب‌آهن هم در این سال‌ها حریف آسانی برای پرسپولیس نبوده. جالب است بدانید پیش از این مساوی، پرسپولیس در ۵نبرد آخرش با ذوب‌آهن فقط ۲بار برنده بوده. تیم اصفهانی پارسال هم در بازی رفت از استقلال امتیاز گرفت و هم در مسابقه برگشت و آبی‌ها را جان به لب کرد تا باخت. با این حال قرمزها در هفته اول این فصل می‌توانستند این تیم را شکست بدهند، اگر آن گل غافلگیرکننده دقیقه یک را نمی‌خوردند یا از بین آن همه موقعیت‌شان، یک توپ دیگر وارد دروازه می‌شد.