نرخ بهره در واقع قیمت پول است و اگر پول را یک کالا فرض کنیم، پس قیمت آن یعنی نرخ بهره در بازار و براساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. اخیرا برخی کارشناسان بسیار روی این موضوع تاکید دارند که نرخ بهره در بازار تعیین می شود و اگر بازار در تعادلی باشد که مثلا تقاضا برای پول از عرضه اش فزونی یابد، نرخ بهره بالا می رود و برعکس. این تاکید و این ادعا اتفاقا کاملا درست است.
اما چرا همین نرخ بهره که در بازار تعیین می شود و اتفاقا به عرضه و تقاضای پول ربط دارد، به بانک مرکزی و فرزین مرتبط می شود.در ایران و در بازار پول، عرضه ی آن به شدت در ید بانک مرکزی است. یعنی بانک مرکزی تعیین می کند عرضه ی پول چقدر باشد. پس اینکه بگوییم نرخ بهره بالا یا پایین به فرزین و بانک مرکزی ربط ندارد کاملا اشتباه است. البته در دنیا و حتی در اقتصادهای پیشرفته (آمریکا، اروپا، چین، ژاپن و غیره) هم ساختار عرضه ی پول تقریبا چنین است. در حال حاضر مهمترین ابزار تعیین عرضه ی پول توسط بانک مرکزی ایران قراردادهای ریپو است که دقیقا کپی مدل های کشورهای پیشرفته است.
اما در ایران حتی تقاضای پول هم به نوعی در کنترل بانک مرکزی و بانک هاست. مهترین متقاضی پول در بازار ایران اول بانک های ناتراز و بعد دولت است. عدم نظارت بر بانک های نارتراز و جلوگیری از رشد موهوم ترازنامه ی آنها باز مستقیما به بانک مرکزی و فرزین مربوط می شود
بعضی ها یاد گرفتن تا کسی از سامان دهی نرخ بهره صحبت کند، آن را به درخواست کاهش نرخ بهره ربط بدهند و بورسی ها را متهم به ویژه خواری از طریق کاهش نرخ بهره بکنند. در حال حاضر مهمترین متقاضی پول بانک های ناتراز و دولت است و کاهش نرخ بهره از همه بیشتر به نفع اینها می شود. اما نکته این است، آیا عدم کاهش نرخ بهره، تقاضای این دو اژدها را کاهش می دهد؟ خیر