گروه بین الملل: پیروزی احتمالی ترامپ میتواند اتحادیه اروپا را به تقویت دفاعی و اتحاد استراتژیک برای مقابله با تهدیدات خارجی وادار کند، اما همزمان تضعیف ناتو، اعمال تعرفههای سنگین و کاهش حمایت از اوکراین را نیز در پی دارد. در این شرایط، برخی مقامات اروپایی خواهان استراتژی مشترکی برای تعامل با آمریکا هستند تا با اتحاد و انسجام بیشتر، از منافع جمعی خود در برابر فشارهای واشنگتن دفاع کنند.
به گزارش فرارو، با نزدیک شدن انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده و احتمال بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، اروپا با چالشها و فرصتهای تازهای در روابط ترانس آتلانتیک روبهرو شده است. پیروزی احتمالی ترامپ میتواند به عنوان محرکی برای تقویت انسجام دفاعی و اقتصادی اتحادیه اروپا عمل کند، اما همزمان تهدیداتی، چون تضعیف ناتو، اعمال تعرفههای سنگین و کاهش تعهدات آمریکا در قبال اوکراین را نیز در پی دارد. در این شرایط، برخی مقامات اروپایی خواهان یک استراتژی منسجم و مشترک برای تعامل با آمریکا هستند تا از منافع جمعی اروپا دفاع کرده و به یکپارچگی بیشتری در برابر فشارهای خارجی دست یابند.
فقدان اعتبار رهبری در اروپا و تهدیدات ترامپ
اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در انتخابات آتی پیروز شود، نزدیکترین متحدان اروپایی واشنگتن بهطور جدی خود را برای احتمال تضعیف روابط ترانسآتلانتیک آماده میکنند. سیاستگذاران اروپایی که تجربهای از ریاستجمهوری ترامپ در گذشته دارند، میگویند این بار آمادگی بیشتری برای مقابله با چالشهای احتمالی دارند. با این حال، این اقدامات نتوانسته نگرانیها را نسبت به بازگشت ترامپ از بین ببرد. او تهدید کرده است که ناتو را تضعیف میکند، تعرفههای سنگین وارداتی اعمال مینماید و بار دیگر ایالات متحده را از توافقنامه پاریس در زمینه تغییرات اقلیمی خارج خواهد کرد.
اروپا به این واقعیت اذعان دارد که اکنون در مقایسه با گذشته، در موقعیت ضعیفتری برای مقابله با چنین تهدیدی قرار دارد. در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، به عنوان «تصمیمگیرنده اروپا» عمل میکرد؛ اما امروز اروپا فاقد رهبری با اعتبار و نفوذ مرکل است. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه با ضعف سیاسی روبهرو بوده و اکثریت پارلمانی خود را از دست داده است؛ اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، گرفتار اختلافات داخلی در ائتلاف و رشد دوباره جریان راست افراطی است؛ و کیر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، پس از تنها سه و نیم ماه حضور در مقام نخست وزیری، با کاهش شدید محبوبیت مواجه شده است.
آمادگی برای مقابله با جنگ تجاری
در دوره نخست ریاستجمهوری، ترامپ بر فولاد و آلومینیوم وارداتی از اتحادیه اروپا تعرفههایی اعمال کرد. این بار، اما وعده داده که اقدامات خود را بسیار گستردهتر خواهد کرد و در کارزار انتخاباتیاش بر اجرای بزرگترین افزایش تعرفهها در نزدیک به یک قرن اخیر تأکید کرده است. او در یکی از گردهماییهایش در پنسیلوانیا گفت: «اتحادیه اروپا خیلی خوب و دوستداشتنی به نظر میآید، اینطور نیست؟ آنها خودروهای ما را نمیخرند و محصولات کشاورزی ما را نمیپذیرند، در حالی که میلیونها خودرو در بازار آمریکا میفروشند. نه، نه، نه، باید هزینه سنگینی بپردازند»
آلمان، که بارها هدف انتقادهای دونالد ترامپ بوده، بهویژه در برابر این تهدید آسیبپذیر است. بزرگترین اقتصاد اروپا دچار رکود شده و صنعت خودروسازی آن با کاهش تولید و تعطیلیهای بیسابقه روبهروست. چشمانداز جنگ تجاری با ترامپ، نگرانیها از رکود اقتصادی را در آلمان تشدید کرده است. مؤسسه اقتصاد آلمان هشدار داده که تعرفههای ترامپ میتواند به زیان ۱۶۲ میلیارد دلاری برای شرکتهای آلمانی منجر شود.
اتحادیه اروپا نیز در این میان بیکار نمانده است. مقامات این اتحادیه فهرستهایی از تعرفههای تلافیجویانه تدوین کرده و استراتژیهای مذاکرهای را نیز آماده کردهاند. به گفته برخی مقامات اروپایی، آنها امیدوارند با پیشنهاد همکاری در برابر شیوههای تجاری ناعادلانه چین یا افزایش واردات از ایالات متحده، ترامپ را به مصالحه وادارند. یکی از دیپلماتهای اتحادیه اروپا که به شرط ناشناس ماندن صحبت میکرد، گفت: «فکر میکنم باید برای رویارویی با این چالش آمادگی بیشتری داشته باشیم و فرض نکنیم که، چون تمایلی به وقوع جنگ تجاری نداریم، این اتفاق حتماً نخواهد افتاد.»
بحران اوکراین و ایمن سازی امنیت در برابر ترامپ
گفتگو درباره «ایمنسازی امنیت در برابر ترامپ» بهطور گستردهای در بروکسل در جریان است. تعهد ترامپ به حمایت از اوکراین در جنگ با روسیه همچنان نامشخص است. او اظهار کرده که قصد کمک به اوکراینیها را دارد «زیرا برای آن مردم احساس بدی دارد»، اما از سوی دیگر، ولودیمیر زلنسکی را مقصر آغاز درگیری دانسته و از حمایت قاطع از پیروزی اوکراین امتناع کرده است. همچنین، بهطور خصوصی عنوان کرده که میخواهد با فشار بر اوکراین برای واگذاری بخشی از خاکش، جنگ را پایان دهد.
افزایش بی سابقه بودجههای نظامی اروپا و تلاش برای استقلال استراتژیک
در کمپین انتخاباتی خود، دونالد ترامپ با افتخار اعلام کرده که اگر اعضای ناتو بودجه کافی برای دفاع تخصیص ندهند، او از حمله روسیه به این کشورها استقبال خواهد کرد. در واکنش به احتمال تغییر سیاست کاخ سفید در قبال اوکراین، مقامات اروپایی تلاش کردهاند تا پیش از انتخابات نوامبر، بستههای حمایتی خود را به تصویب برسانند. یک فرماندهی جدید ناتو نیز بخشی از مسئولیتهای پنتاگون را در هماهنگی کمکهای نظامی به کییف بر عهده گرفته است.
کشورهای اروپایی نیز بودجههای نظامی خود را به بالاترین سطح از زمان جنگ سرد افزایش دادهاند. این افزایش تا حدی به دلیل انتقادهای مکرر ترامپ از تعهدات ناتو برای اختصاص ۲ درصد تولید ناخالص داخلی به امور دفاعی است، اما تهدیدات روسیه و نیاز به امنیت مستقلتر نیز عوامل مهمی در این مسیر به شمار میروند. توماس ارندل، نماینده محافظهکار آلمانی و نایبرئیس کمیته پارلمانی امور خارجی اظهار داشت: «جو بایدن احتمالاً آخرین رئیسجمهوری است که از نظر شخصیت و حرفه بهطور کامل به روابط ترانسآتلانتیک متعهد است. به همین دلیل، اروپا باید مسئولیت بیشتری را بهویژه در حوزه امنیت بر عهده بگیرد.»
اگرچه بحث تشکیل ارتش اروپایی کمتر مطرح میشود، اما تلاش برای «استقلال استراتژیک» همچنان ادامه دارد و شامل تقویت تولید سلاح و رسمیسازی همکاریهای امنیتی منطقهای است. هفته گذشته، برلین و لندن توافقی تاریخی امضا کردند که بر اساس آن، هواپیماهای نظامی آلمان از پایگاهی در اسکاتلند عملیات خواهند داشت و همکاری در توسعه پهپادها و سلاحهای دوربرد نیز آغاز میشود. با وجود این اقدامات، مقامات ارشد اروپا اذعان دارند که از دست دادن حمایت دفاعی آمریکا ضربهای جدی خواهد بود. جنگ اوکراین بهوضوح نشان داده است که اروپا تا چه اندازه بدون پشتیبانی ایالات متحده آسیبپذیر است و با چه پیامدهای خطیری مواجه خواهد شد.
بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید؛ محرکی برای تقویت دفاعی و اتحاد در اتحادیه اروپا
همزمان با انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، برخی از مقامات اروپایی بر این باورند که پیروزی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق میتواند همان محرکی باشد که اتحادیه اروپا برای تقویت دفاعی و اتخاذ مواضع قاطعتر در برابر چین به آن نیاز دارد. یکی از دیپلماتهای ارشد اتحادیه اروپا، که به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد، اظهار داشت: «بازگشت ترامپ میتواند مانند یک شوک مثبت عمل کند و اتحادیه اروپا را به حرکت وادارد، همانطور که پاندمی کووید ۱۹ و بحران انرژی پس از جنگ اوکراین موجب تغییرات اساسی شد.»
این دیدگاه که بهطور محرمانه از سوی چندین دیپلمات و مقام اروپایی مطرح شده، به هیچوجه از روی علاقه به نامزد جمهوریخواه یا سیاستهای او نیست. اما به گفته شش مقام اتحادیه اروپا، یک دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ میتواند بهعنوان «دارویی تلخ» عمل کند که به اتحادیه اروپا کمک میکند تا از تفرقههای داخلی عبور کرده و بهعنوان یک بلوک واحد پیش برود.
بر اساس این تحلیل، رفتار خصمانه ترامپ با اروپا، اتحادیه را ناچار خواهد کرد که بودجه دفاعی خود را افزایش دهد، بخش فناوری را تقویت کند و سیاست خود را در قبال چین روشنتر سازد. با این حال، مقامات اروپایی هنوز خاطرات تلخ دوره اول ترامپ را فراموش نکردهاند؛ دورهای که طی آن او رهبران اروپایی را سرزنش میکرد، بروکسل را «جهنم» نامید و جنگ تجاری علیه این بلوک به راه انداخت.
اوراق یوروباند دفاعی؛ امید به تحقق ایده وام مشترک اروپا در صورت پیروزی ترامپ
یکی از روشنترین حوزههایی که ریاستجمهوری دونالد ترامپ میتواند بر آن اثر بگذارد، حوزه دفاعی و جنگ اوکراین است. دونالد ترامپ در متهم کردن اروپا به «سوءاستفاده» از حمایت نظامی آمریکا از طریق ناتو تردیدی ندارد و حتی گزارش شده که تهدید به خروج کامل واشنگتن از این ائتلاف کرده است. در مورد جنگ روسیه علیه اوکراین نیز دونالد ترامپ گفته است که در صورت پیروزی، میتواند این درگیری را بدون رضایت کییف یک روز پس از انتخابات پایان دهد. اگر او دوباره به کاخ سفید بازگردد، دولت ترامپ ممکن است فشار بیسابقهای بر اروپا برای «تقسیم بار» وارد کند؛ فشاری که فراتر از هر زمان دیگری از تأسیس ناتو در سال ۱۹۴۹ خواهد بود.
در حال حاضر، گروهی از کشورهای اتحادیه اروپا قصد دارند از طریق انتشار «اوراق یوروباند» بهصورت مشترک وام بگیرند تا منابع مالی بیشتری برای کییف تأمین کنند. اما این پیشنهاد با مخالفت کشورهایی مانند آلمان و هلند که سیاستهای مالی محافظهکارانهای دارند، روبهرو شده است. حامیان یوروباندهای دفاعی امیدوارند که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ بتواند کشورهایی را که با این ایده مخالفاند، به پذیرش وام مشترک متقاعد کند. در مقابل، پیروزی کامالا هریس، ممکن است به مخالفان این ایده دلیلی بدهد که آن را برای همیشه کنار بگذارند.
این منطق در تلاشهای طولانیمدت اروپا برای هماهنگسازی بازار واحد و تقویت اقتصاد ضعیف خود نیز صادق است. ماه گذشته، ماریو دراگی، رئیس سابق بانک مرکزی اروپا، در گزارشی هشدار داد که اروپا در معرض خطر زوال اقتصادی قرار دارد. او تأکید کرد که برای جلوگیری از عقبماندگی بیشتر از ایالات متحده و چین، اتحادیه اروپا باید بازارهای خود را یکپارچه کرده و سرمایهگذاری گستردهای در ظرفیتهای صنعتی انجام دهد. با این حال، با وجود یک دهه بحث، اصلاحات لازم برای هماهنگسازی بازار اتحادیه اروپا بهویژه در بخش مالی، پیشرفت چندانی نداشته است. مقامات اتحادیه اروپا بر این باورند که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ میتواند بهعنوان محرکی عمل کند که کشورهای مردد را به پذیرش نظارت مشترک بر بانکها و بازارهای سهام وادار کند.
اروپا در جستجوی استراتژی جمعی برای تعامل با آمریکا؛ ضرورت انسجام در برابر تغییرات سیاسی
بسته به نتیجه انتخابات آمریکا، اروپاییها رویکردهای متفاوتی را برای تعامل با رئیسجمهور جدید اتخاذ خواهند کرد. در صورت پیروزی کامالا هریس، رهبران اروپایی از او با هدف دستیابی به همکاریهای پایدار و طولانیمدت استقبال خواهند کرد. اما اگر دونالد ترامپ برنده شود، تمرکز اروپا بر ارائه موفقیتهای سریع و کسب رضایت او خواهد بود. در هر دو حالت، کشورهای اروپایی تلاش خواهند کرد تا بهعنوان نزدیکترین و مهمترین متحد آمریکا در اروپا شناخته شوند، حتی اگر این رویکرد به قیمت تضعیف سایر کشورهای اروپایی تمام شود. برای دستیابی به این هدف، ممکن است وارد معاملات مصالحهگرانه شوند؛ برای مثال، خرید تجهیزات نظامی از آمریکا در ازای دریافت تضمینهای امنیتی یا حمایت از سیاستهای آمریکا در برابر چین به امید کسب پشتیبانی در برابر روسیه.
اما چنین رویکردی در بلندمدت نادرست است. این راهبرد، قدرت جمعی اروپا بهویژه اتحادیه اروپا را تضعیف کرده و کشورهای عضو را در برابر فشارهای آمریکا آسیبپذیر میکند. در غیاب یک واکنش منسجم، آمریکا به اجرای سیاستهای خود ادامه خواهد داد و بهجای دریافت اجازه از اروپا، انتظار دارد اروپاییها بهطور منفعل از سیاستهای آمریکا پیروی کنند، حتی اگر این سیاستها برخلاف منافع اروپا باشد.
اروپا نیازمند یک استراتژی جمعی و منسجم برای تعامل با آمریکا است. اتحادیه اروپا باید از منافع اساسی خود – که فراتر از امنیت منطقهای است – محافظت کند و در صورت لزوم، حتی در برابر بزرگترین متحد خود، این منافع را ترویج و حفظ کند. اکنون زمان آن فرارسیده است که اتحادیه اروپا یک استراتژی پایدار برای تعامل با آمریکا تدوین کند، استراتژیای که در برابر تغییرات در ریاستجمهوری آمریکا مقاوم باشد. این استراتژی باید بهطور گروهی و با اجماع کشورهای عضو تهیه شود و میتواند شامل کشورهای نزدیک مانند بریتانیا، اوکراین و سایر کشورهایی باشد که متقاضی عضویت هستند. این استراتژی باید به مسائل کلیدی همچون روابط با روسیه، چین و خاورمیانه و همچنین موضوعاتی مانند تجارت، دفاع، تغییرات اقلیمی و فناوری بپردازد.
نتیجه گیری
با نزدیک شدن انتخابات آمریکا و احتمال بازگشت ترامپ، اروپا با چالشها و فرصتهای تازهای در روابط ترانسآتلانتیک مواجه است. پیروزی احتمالی ترامپ میتواند اتحادیه اروپا را به تقویت دفاعی و اتحاد استراتژیک برای مقابله با تهدیدات خارجی وادار کند، اما همزمان تضعیف ناتو، اعمال تعرفههای سنگین و کاهش حمایت از اوکراین را نیز در پی دارد. در این شرایط، برخی مقامات اروپایی خواهان استراتژی مشترکی برای تعامل با آمریکا هستند تا با اتحاد و انسجام بیشتر، از منافع جمعی خود در برابر فشارهای واشنگتن دفاع کنند.