پایان گفتمان دموکراتها؟
15 آبان 1403 ساعت 10:40
گروه بین الملل: هر اتفاقی که روز سهشنبه بیفتد، منصفانه است که بگوییم این کمپین آنطور که دموکراتها انتظار داشتند، پیش نرفته است. در پی انتخابات میان دورهای، به نظر میرسید عصر ترامپ به پایان رسیده است. البته ممکن است باز هم بازنده شود، اما مشخصا او بهخاطر چندین جرم کیفری از جمله کودتا در ششم ژانویه یا قانون لغو فدرالی سقط جنین موسوم به «رو در برابر وید» از سوی مردم رد صلاحیت نشد. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، اگر رایدهندگان هر نامزدی را در سال۲۰۲۴ رد صلاحیت کردند، باید بدانند رئیسجمهور مستقر کودتچی بود که قصد داشت تا انتخابات گذشته را باطل کند. سوالی که پیش میآید این است که چطور ترامپ هنوز اینقدر در رقابت قدرتمند ظاهر شده است؟ سادهترین پاسخ این است که محیط سیاسی ملی آنقدرها که بسیاری تصور میکنند برای پیروزی دموکراتها مساعد نیست.
دموکراتها به وضوح در این انتخابات با باد مخالف روبهرو هستند. در آخرین نظرسنجی نیویورک تایمز/کالج سیهنا، تنها ۴۰درصد از رایدهندگان، عملکرد جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده را تایید کردند و تنها ۲۸درصد گفتند که کشور در مسیر درستی پیش میرود. زمانی که بسیاری از آمریکاییها از کشور یا رئیسجمهور ناراضی بودهاند، هیچ حزبی نتوانسته است مجددا کنترل کاخ سفید را بهدست گیرد. نظرسنجیها نشان میدهد که چالش برای دموکراتها حتی عمیقتر است. برای اولینبار در دههها، جمهوریخواهان از حیث ثبتنامکنندگان برای انتخابات در سراسر کشور مساوی یا جلو افتادهاند. نظرسنجیها همچنین نشان میدهند که جمهوریخواهان با وجود دموکراسی و سقط جنین به عنوان استثناهای مهم در بسیاری از موضوعات کلیدی برتری دارند.
به نظر میرسد چالش دموکراتها بخشی از روند گستردهتر چالشهای مبارزههای سیاسی برای احزاب حاکم در سراسر جهانِ توسعهیافته باشد. زمانی که رایدهندگان این فرصت را پیدا کنند، مشتاق تغییر به نظر میرسند. احزاب حاکم در بریتانیا، آلمان، ایتالیا، استرالیا و اخیرا ژاپن همگی با شکستهای انتخاباتی یا از دست دادن قدرت مواجه شدند. خود ترامپ چهارسال پیش شکست خورد. فرانسه و کانادا ممکن است به این فهرست بپیوندند. مشخصات از کشوری به کشور دیگر و حزبی به حزب دیگر متفاوت است؛ اما داستانهای آنها دارای یک تم یکسان است: « همهگیری و تحولات پس از آن.» تقریبا در همهجا، قیمتهای بالا و پیامدهای همهگیری، رایدهندگان را عصبانی و خشمگین کرد. این، احزاب حاکم را بیاعتبار کرد؛ هرچند که بسیاری از آنها در ابتدا محبوبیت خاصی نداشتند. این امر به تدریج اعتماد به مقامات دولتی، نخبگان لیبرال و رسانهها را از بین برد.
وقتی قیمتها افزایش یافت، میلیونها رایدهنده جوان و کمدرآمد قدرت پسانداز، قدرت خرید و فرصتهای خرید مسکن را از دست دادند و امیدهایشان روز به روز کمتر شد. در ایالات متحده، سرخوردگی و ناامیدی پس از همهگیری، بر دموکراتها تاثیر گذاشت. این حزب از واکنشی سخت به ویروس، از جمله دستورات ماسک و واکسن، تعطیلی مدارس و قرنطینه دفاع کرد. این حزب از جنبش «زندگی سیاهپوستان مهم است» حمایت کرده بود، برای سیاست مرزی لیبرالتر ظاهر شد، به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانهای بود و تریلیونها دلار را خرج محرکهای اقتصادی کرد. با پایان یافتن همهگیری، همه اینها به سرعت تبدیل به یک مسوولیت خطیر و بهنوعی به «مذهب» تبدیل شد.
برخلاف سایر احزاب حاکم، دموکراتها کارت پیروزی بر ترامپ را در دست دارند: «سقط جنین؛ این میتواند کافی باشد تا دموکراتها پیروز شوند.» این دقیقا همان چیزی است که در انتخابات میاندورهای۲۰۲۲ اتفاق افتاد. اما حتی اگر کامالا هریس بهعنوان برنده ظاهر شود، لزوما پیروزی برای پیشروها نخواهد بود. بیش از هر زمان دیگری در ۱۶سال گذشته، دموکراتها در حال دفاع از این مسائل هستند. آنها در زمینه مهاجرت، انرژی و جرم و جنایت به سمت راست حرکت کردهاند. آنها دیگر تاکیدی بر فشار سنتی لیبرال برای گسترش شبکههای ایمنی جامعه ندارند. نتیجه هر چه باشد، یک دوره طولانی برتری لیبرال در سیاست آمریکا ممکن است رو به زوال باشد.
پایان یک عصر؟
از سال۲۰۰۸، دموکراتها و لیبرالیسم در سیاست آمریکا غالب بودهاند. دموکراتها در چهار انتخابات متوالی ریاستجمهوری «آرای مردمی» را بهدست آوردند (آرای مردمی تعیینکننده صرف نیست). هنگامی که آنها کنترل کامل دولت را در دست داشتند، قانون مراقبت مقرون به صرفه، داد-فرانک و قانون چیپس (تقویت تحقیقات در آمریکا) را تصویب کردند. آنها صنعت خودرو را نجات دادند و میلیاردها دلار برای انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختها و موارد دیگر هزینه کردند. لیبرالیسم در فرهنگ نیز سیر صعودی داشته است. این دوره با یکسری جنبشهای مردمی با گرایشهای چپ همراه شد، از کمپین ۲۰۰۸ اوباما گرفته تا اشغال وال استریت، زندگی سیاهپوستان مهم است، جنبش «من هم» و کمپین برنی سندرز و فراخوان برای یک معامله جدید سبز و تامین اجتماعی برای همه. انتخاب ترامپ مانع از هجوم این انرژی لیبرال نشد و در عوض، آن را تسریع کرد.
انتخاب او باعث نگرانی و خشم میلیونها نفر شد که او را نژادپرست، جنسیتگرا و تهدیدی برای دموکراسی میدانستند. قتل جورج فلوید و بیماری همهگیر تنها به خشم مردم افزودند و منجر به ایجاد چپ جدید هوشیار و درستکار شد که ضد نژادپرستی بود و محدودیتهای ویروس کرونا را تبلیغ و ترویج میکرد. این موج از اعتراضات موجب یک نوع بیداری در میان فعالیتهای گروههای پیشرو شد که عمدتا این اعتراضات مربوط به موضوعات جنسیتی و نژادی بوده است.در چند سال گذشته، به نظر میرسد که تمام این انرژی لیبرال ناگهان از بین رفته است. واکنشها علیه محدودیتهای همهگیری و چپها رفتهرفته به جریان اصلی تبدیل شد و حتی نهادهای لیبرال را متلاشی کرد. اعتماد به رسانهها، متخصصان و دانشمندان کاهش یافت.
آمریکاییهای جوانتر به رسانههای اجتماعی روی آوردند تا ناامیدی خود را از رئیسجمهور سالخورده، قیمتهای بالا، فرصتهای از دست رفته و خشم نسبت به سیستمی که برای آنها درست کار نمیکند، ابراز کنند. در عین حال، وقایعی که پس از همهگیری رخ داد، استدلالها هرچه باشد، به لیبرالیسم آسیب جدی وارد کرد. تورم و نرخهای بهره بالا را میتوان ناشی از هزینههای بالای دولت و تحریک تقاضای بیش از حد دانست. قیمت بالای بنزین را میتوان به تعلیق مجوزهای حفاری و پایان پروژه خط لوله کیستون مرتبط دانست. افزایش مهاجران را میتوان ناشی از سیاست سستتر مرزی دولت دانست که از نظر سیاسی غیرقابل دفاع شد. بیخانمانی، جنایت و بینظمی باعث ایجاد «هرج و مرج» شد. در هر مسالهای، دموکراتها با حرکت به سمت راست پاسخ دادهاند. واضحتر از همه، هریس مجبور شد از برخی مواضع خود عقبنشینی کند؛ مواضعی که در سال۲۰۱۹ موجب برتری پیشروها شده بود.
اما تغییر حزب دموکرات صرفا به معنای عقبنشینی از مواضع اتخاذشده در دوره مقدماتی انتخابات دموکراتها نیست. در سراسر تیم رهبری، دموکراتها بر سیاستهایی که تنها چند سال پیش روی آن تکیه میکردند، دیگر تاکیدی نداشتند. درباره مهاجرت، اولویت اول هریس، لایحه امنیت مرزی است، نه راهحل جامعی که مدتها توسط فعالان لاتینتبار و حتی دموکراتهای میانهرو یک دهه پیش حمایت میشد. درباره انرژی، دموکراتها به افزایش تولید نفت داخلی میبالند. درباره جرم و جنایت، سابقه هریس بهعنوان دادستان اکنون یک دارایی قابل توجه است. برنامه سنتی دموکراتها برای گسترش شبکه امنیت اجتماعی نقش کمرنگی در این کمپین ایفا کرده است. هریس در سخنرانی خود در کنوانسیون دموکراتها به کار ناتمام لیبرالیسم دوران اوباما و بایدن اشاره نکرد: «مرخصی با حقوق خانوادگی، اعتبار مالیاتی افزایش یافته برای کودکان، بخشش وام دانشجویی و کالج عمومی رایگان.»
در عوض، او وعده معافیت مالیاتی محافظهکارانه برای مشاغل کوچک را داد. سیاستهای لیبرالی که او در مسیر مبارزات انتخاباتی از آن حمایت میکند، بسیار کوچکتر از قانون مراقبت مقرون به صرفه یا آنهایی است که در لایحه Build Back Better آمده است؛ لایحهای که ۹.۵میلیارد دلار روی بخش بهداشت عمومی و نیروی کار سرمایهگذاری میکند. اگر این سوال در نظرسنجی را در نظر بگیرید که کدام حزب (یا نامزد) درباره موضوعی که برای رای شما مهم است بهترین عملکرد را دارد، برتری با جمهوریخواهان و ترامپ خواهد بود. این تغییر به سمت راست در هویت حزبی نیز مشهود است. امسال، نظرسنجیهای با کیفیت بالا نشان دادند که مزیت تقریبا دو دههای دموکراتها در ثبتنامکنندگان حزبی از بین رفته یا حتی معکوس شده است.
امسال، بزرگترین نامها در نظرسنجیهای سیاسی-پیو، گالوپ، والاستریت ژورنال، انبیسی، سیهنا/تایمز – همگی متوجه شدند که جمهوریخواهان برای اولین بار از سال۲۰۰۴ از دموکراتها پیشی گرفتهاند. روند ثبت احزاب نیز مشابه است و جمهوریخواهان به سرعت در سراسر کشور در حال بهدست آوردن برتری هستند. همه ایالتهای میدان نبرد با ثبت احزاب -آریزونا، پنسیلوانیا، نوادا و کارولینای شمالی– نشان میدهند که در ماه نوامبر جمهوریخواهان ثبتشده بیشتر از دموکراتها بودهاند. در طول ۱۶سال گذشته، این یک تغییر عظیم است. زمانی که دموکراتها در سال۲۰۰۸ به قدرت رسیدند، با اطمینان خاطر وارد کاخ سفید شدند و احتمالا فهرستی ۴۰ساله از سیاستها را برای رسیدگی به انبوهی از مشکلات، از مراقبتهای بهداشتی و آب و هوا گرفته تا مهاجرت و اتحادیهها در نظر گرفته بودند. آنها بخش اعظم این دستور کار را در ۱۶سال گذشته اجرا کردند؛ اما بسیاری از رایدهندگان هنوز از وضعیت کشور راضی نیستند.
کد مطلب: 499573