به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۹:۰۳
 
۲۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۴ ساعت ۰۹:۲۶
کد مطلب : ۵۰۳۰۱
خطرناك‌ترين گروه‌هاي تروریستی و داعيه خلافت اسلامي!

داعش یا القاعده، کدامیک خطرناکترند؟

گروه بين‌الملل: نشریه آمریکایی فارین پالیسی، در مقاله‌اي به این موضوع پرداخته است که دو سازمان تروریستی القاعده و داعش، کدامیک خطرناک تر هستند.
داعش یا القاعده، کدامیک خطرناکترند؟
این نشریه نوشته است دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش"، که اکنون خود را "دولت اسلامی" می خواند، سعی دارد تا سرکردگی تروریست های جهان را به دست گیرد. این سازمان بعد از آنکه در ماه فوریه گذشته از القاعده اخراج شد، دست به انتقادهای تندی علیه آن سازمان و رهبرش ایمن الظواهری زد و سپس به جنگ دولت عراق رفت و پس از تصرف مناطق گسترده ای در آن کشور، برپایی مجدد "دولت خلافت اسلامی" را اعلام کرد.

به نوشته فارین پالیسی، داعش همچنان با گسترش سرزمین های تحت تصرف خود در عراق و سوریه خبرساز است. این فتوحات با وحشیگری خارج از وصفی همراه است، داعش خبر این کشتارها را با افتخار در رسانه های اجتماعی به نمایش می گذارد. پیروزی های خونبار داعش این باور را در میان تحلیلگران غربی بوجود آورده که القاعده دیگر به حاشیه رفته است. دولت اسلامی اکنون به یک چالش فراملی تبدیل شده و نیروهای آن در عراق و سوریه بسیار ترسناکتر از القاعده هستند.
 
به عقیده نویسنده مقاله نشریه فارین پالیسی «به نظر می رسد که این تحلیلگران نیرویهای دولت اسلامی را بیش از اندازه ارزیابی می کنند و توان القاعده را نیز دست کم گرفته اند. در 3 تا 5 سال آینده این سازمان القاعده به رهبری الظواهری خواهد بود که بیشترین تهدید را برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی به وجود خواهد آورد. دولت اسلامی با وجود پیشروی های سریع آن در عراق و سوریه، نقطه ضعف خود را نیز نشان داده است. این سازمان نتوانسته شبکه ای گسترده در خارج از این دو کشور به وجود آورد، و به دلیل وحشیگری و سازش ناپذیری،بسیاری از همکاران بالقوه را از خود دور کرده است.»

شبکه القاعده هنوز پابرجاست
نشریه فارین پالیسی در ادامه به تلاش داعش برای توسعه شبکه خود اشاره کرده و نوشته است: «دولت اسلامی در سه نوبت سعی کرد تا شاخه های منطقه ای القاعده را مجبور به بیعت با ابوبکر البغدادی، خلیفه خود بکند، و در هر سه مورد شکست خورده است.» به گفته ابوسلیمان المهاجر، مسئول امور دینی القاعده، در نوامبر 2013، البغدادی سعی کرد که بی سروصدا از امکان بیعت شاخه های القاعده با خود مطلع شود. این مقاله افزوده است: «در ماه مه 2014، ابومحمد العدنانی، سخنگوی دولت اسلامی، به طور علنی از تمامی شاخه های القاعده خواست تا این سازمان را ترک کرده و با "انتشار یک بیانیه رسمی" راه و روش این سازمان در جهاد را تایید کنند. اما هیچیک از شاخه های القاعده دولت اسلامی را تایید نکرد، و در عوض امارت قفقاز، یک گروه جهادی مخالف دولت روسیه، برای اولین بار به طور علنی الظواهری را امیر این امارت خواند.»

نویسنده مقاله، آشکارترین رویارویی میان داعش و القاعده را، اعلام برپایی خلافت اسلامی از سوی داعش دانسته و در این باره نوشته است: «اعلام خلافت از سوی دولت اسلامی در ماه ژوئن سال جاری، آشکارترین رویارویی آن با القاعده بوده است. برپایی خلافت اسلامی آروزی همه جنگجویان جهادی است، این نه تنها نشانه ای از قدرت است، بلکه راهی برای مشروعیت هر حکومت اسلامی است. سید قطب، یکی از متفکران پیشتاز اندیشه جهادی، معتقد
دولت اسلامی در تاکتیک قوی است، اما استراتژی ندارد. در عوض برنامه های القاعده در سالهای آینده خواب را از چشم تحلیل‌گران مبارزه با تروریسم خواهد گرفت
بود که مسلمانان، بدون خلافتی که تمامی آنها را متحد کند و قانون شرع را جاری سازد، نمی توانند به درستی به دین خود عمل کنند. این خلافت فرضی بر تمام ارکان جامعه تسلط دارد، و اعلام خلافت دولت اسلامی اقدامی جسورانه برای تسلط یکجانبه بر تمامی جهان اسلام و از جمله همه گروههای جهادی است. در بیانیه رسمی اعلام خلافت آمده است که "با گسترش اقتدار خلافت اسلامی، مشروعیت تمامی امارات، گروهها، دولتها، و سازمانها لغو می شود."» 

در ادامه این مقاله آمده است: «با این همه هیچ یک از شاخه های رسمی القاعده به خلافت البغدادی نپیوست. دولت اسلامی بدون تردید در میان شاخه های القاعده طرفداران بسیاری دارد- به ویژه در میان عناصر ناراضی و رده های پائین این سازمان- اما این طرفداری نتوانسته به یک انشعاب گسترده منجر شود. واکنش شاخه های مختلف شبکه جهانی القاعده به اعلام خلافت دولت اسلامی هم متفاوت بوده، اما هیچ یک از آنها حاضر به بیعت با بغدادی نشده اند. در اول ژوئیه، شاخه القاعده در مغرب اسلامی، ضمن تجلیل از پیروزی سنی ها در عراق از دولت اسلامی خواست تا با رقیبان جهادی خود در سوریه آشتی کند؛ پیامی که به نظر می رسد بیانگر نظرات الظواهری و رهبری مرکزی القاعده باشد. همین سازمان در 14 ژوئیه هم در بیانیه ای بار دیگر خلافت دولت اسلامی را رد کرد.»

درباره موضع دیگر گروه های اسلامگرای تندرو در خصوص خلافت اعلام شده از سوی داعش، نشریه آمریکایی نوشته است: «انصار الشریعه تونس هم ضمن تکذیب پیوستن خود به تشکیلات دولت اسلامی، موضع جهادیهای مغرب را در باره رد خلافت اسلامی تکرار کرد. اگرچه القاعده شاخه شبه جزیره عرب، که به خطرناکترین شاخه این سازمان معروف است، مستقیما با اعلام خلافت دولت اسلامی برخورد نکرده، اما در پیامهای اخیر خود چندان موافقتی هم با این موضوع نشان نداده است. در ابتدای ژوئیه، جهادی های این شاخه شعری از ناصر الوحیشی منتشر کردند که در آن به تمجید از الظواهری پرداخته است. کمی بعد ویدیویی از دو نفر از رهبران فکری القاعده منتشر و از کسانی که به جهادی ها "دشنام" می دهند انتقاد شد. این ویدیو آشکارا علیه مقامات و هواداران داعش است که با ظواهری به دشمنی برخواسته اند.»

ابومحمد مقدسی و ابوقتاده، دو نفر از رهبران فکری القاعده هم در پیام های جداگانه ای به انتقاد از اعلام خلافت از سوی دولت اسلامی پرداخته و نگرانی خود را از کشتار جهادی هایی که حاضر به بیعت با این خلافت نیستند،اعلام کرده اند. شبکه القاعده دست نخورده باقی مانده، و با وجود عضوگیری گسترده داعش، هنوز استعدادهای دست اول جهادی در اردوی القاعده باقی مانده اند. 

داستان دو استراتژی
فارین پالیسی نوشته است این اولین باری هم نیست که تحلیلگران به این باور رسیده اند که القاعده تحت شعاع جهادی های عراق قرار گرفته است. بنا بر این مقاله «در سالهای 2005 تا 2007 هم سلف پیشین دولت اسلامی، القاعده عراق به رهبری ابومصعب الزرقاوی، اسامه بن لادن را به حاشیه راند. در آن زمان زرقاوی استان انبار عراق را تصرف کرد و موجی از خشونت علیه مخالفان و شیعیان را به راه انداخت. در آن زمان نیز الظواهری از رویکرد زرقاوی خشنود نبود، و در نامه ای از او خواست تا "گول تمجید جوانان تندرو را نخورد که او را شیخ کشتارها می خواندند."»

نشریه آمریکایی ادامه داده است: «در آن زمان خشونت های زرقاوی باعث طرد او توسط روسای قبایل عراق شد و سرانجام
وضعیت دولت اسلامی در حال حاضر ممکن است روشن باشد، اما آینده آن تاریک است
شکست او به تضعیف سازمان القاعده منجر گردید. اما از پاره ای جهات داستان زرقاوی با داعش متفاوت است. در آن زمان آمریکا سربازان و پول بسیاری برای شکست زرقاوی وارد میدان کرد. اما در حال حاضر آمریکا حاضر به جنگ در عراق نیست و دولت بغداد هم انسجام چندانی ندارد. نوری المالکی، نخست وزیر عراق محبوبیتی ندارد، و ارتش عراق هم عملکرد ضعیفی از خود نشان داده است.» به عقیده نویسنده مقاله «با شکست الزرقاوی در عراق و شروع بهار عربی، سازمان القاعده در روش خود برای برقراری دولت اسلامی و قانون شرع قدری ملایمتر شد، و به هواداران خود توصیه کرد تا در اجرای قوانین اسلام در سرزمینهای تحت کنترل خود با احتیاط و به آهستگی حرکت کنند.»

بازگشت القاعده به قدرت
نشریه آمریکایی در مقاله خود تاکید کرده است: «تردیدی نیست که دولت اسلامی قدرت قابل توجهی دارد، اما در این باره قدری هم اغراق شده است. اینکه داعش در تصرف موصل 400 میلیون دلار پول موجود در بانکهای آن شهر را ضبط کرده هنوز تایید نشده است. درآمد روزانه 1 میلیون دلار از فروش نفت حوزه های تحت تصرف داعش هم چندان دقیق نیست. داعش این درآمد را باید با دیگر گروهها تقسیم کند، و از طرف دیگر داعش مخارج زیادی برای اداره مناطق تحت تصرف خود دارد. وضعیت دولت اسلامی در حال حاضر ممکن است روشن باشد، اما آینده آن تاریک است. این سازمان در سوریه فقط دشمن تراشی کرده، و ائتلاف گروهای سنی آن در عراق هم به سرعت به سمت زدوخوردهای درون گروهی حرکت می کنند.»

فارین پالیسی نوشته است: «در عوض القاعده در میان مدت وضعیت بهتری دارد. کاهش حملات پهپادی آمریکا به القاعده در پاکستان، و خروج این کشور از افغانستان، زمینه را برای فعالیت مجدد جنگجویان القاعده در مناطق دور افتاده افغانستان فراهم کرده است. به گفته رابرت گیتس، وزیر پیشین دفاع آمریکا، القاعده در جنوب آسیا موفق به تشکیل یک "سندیکای" جهادی شده است. القاعده اکنون رابطه نزدیکی با طالبان افغانستان، شبکه حقانی، حرکت جهاد اسلامی، حرکت اسلامی ازبکستان، جیش محمد، لشگر طیبه، و طالبان پاکستان دارد.»

مقاله نشریه آمریکایی ادامه داده است: «همانگونه که دولت اسلامی در ماههای اخیر در عراق پیشرفتهای قابل توجهی داشته، پیش بینی می شود که القاعده هم در ماههای آینده به پیشرفتهایی در افغانستان برسد. القاعده اخیرا وفاداری خود به ملا عمر، رهبر طالبان افغانستان، را بار دیگر اعلام کرده است. این می تواند تلاشی از سوی القاعده برای قرار دادن ملاعمر در مقابل بغدادی، به عنوان یک رهبر موجه جهادی ها باشد.» 

در این مقاله دلایل دیگری هم درباره احتمال پیشی گرفتن القاعده از داعش مطرح کرده است : «از طرف دیگر ممکن است که روشهای خشن دولت اسلامی، حتی با جهادی ها، دست آخر باعث پیشی گرفتن القاعده شود. در سوریه مردم و دیگر گروههای شورشی، جبهه النصره، وابسته به القاعده، را بدیلی قابل قبول تر از دولت اسلامی (داعش) می دانند. حتی اگر القاعده نتواند دولت اسلامی را در سوریه شکست دهد، هنوز بزرگترین تهدید برای جهان باقی خواهد ماند. دولت اسلامی در تاکتیک قوی است، اما استراتژی ندارد. در عوض برنامه های القاعده در سالهای آینده خواب را از چشم تحلیل‌گران مبارزه با تروریسم خواهد گرفت.»
مرجع : العربيه