گروه سیاسی: حسن امینزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون وزیر امورخارجه دولت اصلاحات در نشست هفتگی گروه آموزش مشترک احزاب اصلاحطلب حضور داشت. او درباره آینده ایران و سیاست خارجی آن با اشاره به تجربیات سایر کشورها و دولت تازه روی کار آمده مسعود پزشکیان به ایراد سخنرانی پرداخت و به سوالات حضار پاسخ داد.
امینزاده در ابتدای این جلسه و در بخشی از سخنرانی خود با اشاره به وضعیت خصومتها درسایر کشورها و نوع تعاملات آنها با یکدیگر چنین گفت:«سفارتخانههای روسیه و آمریکا هر کدام هزار تا کارمند دارد، سفارتخانه چین هم همینطور. به همدیگر بد و بیراه میگویند، همدیگر را تهدید میکنند، قهر میکنند و رئیسجمهور میآید کلی تلاش میکند با تعرفههای جدید روابط اقتصادی را ببندد، تحریمهای اعلامنشده را انجام میدهند و روابط آنها به مشکل هم میخورد اما با همه اینها، روابط را تعطیل نمیکنند. سیاست خارجی جزوی از قدرت ملی کشور است.»
وی در ادامه افزود:«ما تجربههای خیلی روشنی در سیاست خارجی داشتیم، در پایان جنگ ایران و عراق، قطعنامه 598 به همان اندازه اهمیت داشت که مقاومت رزمندههای ما در جبهه اهمیت داشت. تازه اگر بهتر عمل کرده بودیم میتوانستیم قطعنامه بهتری هم داشته باشیم اما همانی که داشتیم پایاندهنده بود، در واقع دیپلماسی پایاندهنده تهدیدها و سازنده فرصتها است.
یعنی خواهناخواه زمانی که 15 همسایه داریم که خودشان بحرانهای فراوانی دارند و بحرانهای فراوانی را نیز به ما تحمیل میکنند و ما روابط بحرانی با آنها را درست میکنیم، در دایره هزار کیلومتری مرزهای ایران بروید که واویلا است و همه چیز پیدا میشود. غیر از این منطقه نیز اگر حساب کنیم، تقریباً هیچ حادثه دیگری خارج از یک دایرهای به قطر حدود دو هزار کیلومتر از مرکز ایران اتفاق نمیافتد. هر بحرانی که اتفاق میافتد در این منطقه است.»
قدرت اقتصادی بر قدرت نظامی اولی است
امینزاده با اشاره به مشکلات موجود در حوزه سیاست خارجی گفت:«ما در شرایط بسیار عجیب و غریب سرزمین خودمان هستیم و در این شرایط به ابزار نرم قدرت لطمه زدیم. ما از نظر قدرت سخت، توان نظامی حتماً قدرتمند شدیم و این باعث افتخار است و تلاش زیادی شده است که از امکانات و روابط ما با کشورهای دیگر استفاده شود. اما در کنار این قدرت سخت، حوزههای دیگر قدرت کشور ما به شدت آسیب دیده است، اقتصاد، سالیان سال است که در کشورهای جهان ارشدیت پیدا کرده و قدرت اقتصادی بر قدرت نظامی اولی است.
البته که بدون قدرت اقتصادی، قدرت نظامی ناتوان است و نمیتواند روی پای خود بایستد. تنها در کره شمالی میشود زندانی با دستمزد هفت، هشت، ده دلار سر کرد و بقیه خرج درآمد نظامی میشود، درآمد مختصری که از راه فروش صنایع دستی و اقلام جنگلی و...انجام میشود و البته کمکهای بلاعوضی که همسایگانشان به آنها میدهند. ایران که اینگونه نیست. ایران اقتصاد بزرگی داشته اما اقتصاد آن هر روز دارد به سمت کاهش، آسیب و اضمحلال میرود و ملت فقیرتر میشوند. گفتند ما ناترازی برق، گاز، آب و بودجه داریم و همه اینها ناشی از بیتدبیری است.»
باید همه تدابیر ما به سمت بازسازی قدرت اقتصادی برود
وی در ادامه افزود:«اولویت ندادن به رکن اصلی قدرت ملی کشور، یعنی اقتصاد است که در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته است. باید همه تدابیر ما به سمت بازسازی قدرت اقتصادی برود و اولویت و ماموریت نهادهای امنیتی ما هم اسرائیل باشد نه پارهای از انتقادات داخلی»
نیاز به شراکت با کمپانیهای بزرگ بینالمللی داریم
امینزاده با اشاره به موفقیتهای حوزه نظامی تصریح کرد:«ما در زمینه تکنولوژی، اتفاقاً باز در حوزه نظامی موفقیتهایی داشتهایم اما در حوزههای دیگر به شدت آسیبپذیر هستیم. به هر حال صنعت نفت و گاز ما نیاز به شراکت با کمپانیهای بزرگ دیگر دارد تا بتواند کاری بکند و ما در همه این زمینهها مشکل داریم، حتی در تولید و استخراج نفت. در حوزه صنعت اتومبیل یکی از قدیمیترین صنایع جهان را داریم و در آسیا جزو پیشروان بودیم، بعد از ژاپن ما از همه جلوتر بودیم و الان در وضعیت فلاکتباری قرار داریم.»
در حوزه دیپلماسی موفق نیستیم
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه «در حوزه دیگری که موفق نیستیم دیپلماسی و قدرت نرم است»، تصریح کرد: «در تمام جهان به صورت سنتی دیپلماسی را در کنار قدرت نظامی قرار میدهند. دیپلماسی یک موجود زنده است و از نخبهترین آدمهایی که در این جامعه به کار میگیرند، آنها را به مسئولیت دیپلماسی میگمارند و آنها باید از امنیت ملی و منافع ملی کشور را در سطح دنیا پاسداری کنند و به آن ارتقا ببخشند.
آنچه که در ایران است خیلی از اینها فاصله دارد و این خلأها باعث شده است که افتخاراتی که در سطح نظامی به دست آوردیم هم به اقتدار ملی پایدار تبدیل نشود و با آسیبپذیریهای آن مواجه شویم.» وی در پایان سخنرانی خود تاکید کرد:«اینکه ما در کشورهای دیگر متحد داشته باشیم باز در دنیا مرسوم است اما آنچه که ما انجام میدهیم از این فراتر است. با شرایط ویژهای که ایران دارد، میتواند از مزیتها استفاده کند، اما ما از تهدیدهای آن بهرهمند شدیم. چنین سرزمینی با رویکردی که در پیش گرفتهایم میتواند ما را خیلی نگران کند.»
رابطه ایران - روسیه
امینزاده در ادامه به پرسش حضار پاسخ داد و درباره روابط ایران با روسیه و سایر کشورهای جهان گفت:«جهان ایران هستهای و ایرانی که بمب اتم داشته باشد را تحمل نمیکند و سعی میکند مانع موفقیتش شود. در شرایط فعلی ایران قطعاً اگر بخواهد انرژی هستهای را توسعه دهد، باید چیزی شبیه ژاپنیها را دنبال کند. یعنی باید به دنیا اطمینان دهد که نمیخواهد از آن به عنوان بمب استفاده کند.
البته همه میگویند که ژاپنیها یک هفته مهلت میخواهند برای اینکه به بمب برسند و همه تکنولوژی و امکانات را برای استفاده از بمب دارند بنابراین باور دارند که همان توان هستهای آنها بازدارندگی دارد اما به سمت بمب در موضوع ساخت سلاح نظامی هستهای نرفتند.» وی در ادامه افزود:«ایران هم باید همین مسیر را دنبال کند. در ابتدا که بحث مطرح بود، کشمکش از همان زمان شروع شد. دیدگاههای متفاوتی بود و اصرار بر این بود که ایران نباید و نمیتواند جزء این شیوه عمل کند.
یکی از دلایلاش این است که کشورهای متحد ما چنین امکانی را نمیدهند و مقاومت میکنند. حتماً اگر راهی پیدا کنند برای صاحب بمب هستهای شدن ایران اختلال ایجاد میکنند. البته برای ایران غیرممکنِ غیرممکن نیست چراکه میتواند غافلگیرانه عمل کند و تدارک ببیند و یکجا آزمایش هستهای انجام دهد و این یعنی قادر به ساخت بمب شده است اما هیچکدام از عوامل سازگار با این رویه در ایران نیست و در آن مسیر هزینه بسیار گزافتری به ایران تحمیل خواهد شد. ضمن اینکه روسیه نیز اگر بتواند همانند آنچه قبلاً کرده حتماً ممانعت خواهد کرد اما بیشتر از آن نیز شرایط ایران هم اجازه نمیدهد.»
چتر همبستگی انقلاب جواب میداد
وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره وضعیت فعلی و چشمانداز آینده ایران تصریح کرد:«آینده ایران به دلیل همین تصویری که درباره آن صحبت میکنیم، بهویژه تصویر اقتصادی، چشمانداز دشواری دارد. اما من در آن جغرافیا باید بحثی را باز کنم. ایران زمانی که انقلاب شد، چتر همبستگیاش انقلاب اسلامی و اشتراک دینی بوده و این چتر جواب میداد. فروپاشی اتحاد شوروی، به سامان همبستگی ملی ایران لطمه زده است چراکه جمهوریهایی که در کنار همدیگر قرار گرفتند تحولاتی پیدا کردند که شرایط را برای ایران در همه مرزها متفاوت کرده است.
همه استانهای مرزی ما همسایگانی دارند که از آنها برخوردارتر هستند و قبلاً چنین وضعیتی نبوده، آرزوی یک آذری تبعه اتحاد شوروی این بوده که به ایران بیاید، کردهای ما درست است که دوست داشتند تحرک داشته باشند اما کُرد عراق اگر فرصت داشته به ایران میآمد. ترکمنهای ما هیچ جا را در دنیا بهتر از ترکمن صحرای خودمان در دنیا نمیدیدند و از همه مهمتر عربها در جنوب، دنیای دیگری داشتند. درست است که عربها پولدار بودند و سفر برای آنها درآمدزا بود اما وقتی به کشورهای جنوب خلیج فارس میرفتند، جز یک بیلیاقتی و بیتدبیری و گرما و سرزمینهای پرمشکل چیزی نمیدیدند.»
توسعهیافتگی، عامل همگرایی
وی در ادامه افزود:«از آن زمان و در این چهل و چند سال تحولات خیلی جدی اتفاق افتاده است. تمام استانهای مرزی ما یک همسایه همجوار دارند که استثنا در آنها سیستان و بلوچستان است، اما همه در آنطرف مرز با شرایطی مواجه میشوند که در سرزمین خود ندارند. اینها واگرایی ایجاد میکند و چتر انقلاب چتر کافی برای پیشگیری از این واگرایی نیست. ایرانِ توسعهیافته میتواند چتر همگرایی باشد. ترک ایرانی، کُرد ایرانیِ، بلوچ ایرانی، ترکمن ایرانی، همه باید احساس کنند هیچ سرزمینی فرصتدارتر از سرزمین خودشان نیست.
الان اگر فردی به کردستان عراق میرود باورش این است که فرصت دارد اما مسئله این است که اگر فرصت اصلی در کشور خودش نباشد واگرایی ایجاد میشود و این طبیعی است. مثلاً باکویی که از اتحاد جماهیر شوروی تحویل گرفته شده و عشقآباد، دنیا دنیا فاصله و تفاوت دارد. حالا باکو در مقابل تبریز گردنکلفتی میکند. آنطرفتر از اینها، ترکیه، داستان دیگری دارد. اینکه آینده ایران چه میتواند باشد باید گفت که ایران محتاج توسعه ملی است.»
اقتدار اقتصادی با خودکفایی ممکن نیست
وی در ادامه افزود:«ایران باید اقتدار اقتصادی پیدا کند و اقتدار اقتصادی ایران با خودکفایی امکان ندارد. این رویای عجیب و غریبی است که هیچ پایه و اساسی ندارد. کاسبان تحریم، کاسبان واقعی هستند و اقتصاد ایران در اختیار کسانی قرار گرفته است که از قاچاق منتفع میشوند، از قاچاقچیگری منتفع میشوند، از تجارت پنهان منتفع میشوند، از تحریم ایران منتفع میشوند و این شرایط اقتصادی فاصله بسیار تکاندهندهای با واقعیتهای ایران دارد.
معادن ما وضعیت بدی دارد، بخشهای بزرگ کشاورزی ما که در سرزمینی انجام میشود که سرزمین کشاورزی نیست و خاک مرغوبی ندارد و به سختی کشاورزی میکنیم اما الان درآمدهای زندگی بسیاری از مردم متکی به کشاورزی است. کشاورزی را تبدیل کردهاند به اقتضائات جامعه ما و این خود، داستان متفاوتی دارد. ما از تکنولوژی دنیا در همه زمینهها از جمله انرژی کاملاً فاصله داریم. امکانات صنعت نفت ما فرصت کوتاهی به ما میدهد و اگر همه را خرج هزینههای پولی کنیم و به توسعه نپردازیم و سرمایهگذاری رخ ندهد در وضع بسیار دشواری خواهیم بود و اقتصاد ما آینده تیرهای خواهد داشت و این اقتصاد تیره شرایط کشور را تیره خواهد کرد.»
این معاون وزارت امورخارجه سابق درپاسخ به سوالی درباره استفاده از اسنپبک از طرف اروپاییها گفت:«نه ماه فرصتی که برای اروپاییها هست، اروپاییها حتماً به فرصت اسنپبک توجه میکنند وگرنه دو کشور اروپایی فرانسه و انگلیس میتوانند تمام تحریمها را برگردانند و پرونده ما را در شورای امنیت فعال کنند. آنها حتما به این نکته توجه دارند و سعی میکنند ایران را به شرایطی که آنها انتظار دارند نزدیک کنند. البته به خاطر کاری که ترامپ کرد و آمریکا از برجام خارج شد، شرایطی پیش آمد که ایران بتواند توسعه بیشتری در صنعت هستهای نسبت به تعهدات بدهد، اما باید مدیریت کند که اروپاییها از حق خودشان استفاده نکنند و ما را دچار بحران بزرگی نکند.»
وی در ادامه افزود:«اگر ما کار خودمان را درست انجام دهیم ترامپ ممکن است چه بلایی سر ما بیاورد؟ معتقدم که ترامپ هنری بیشتر از بایدن برای ما ندارد. اگر گره خوردیم تقصیر خودمان است، دیپلماسی یک صحنه بسیار پرفراز و نشیب و پرتحرک است. حتماً میشود راهی پیدا کرد و با آمریکا تفاهمی کرد، بدون اینکه تحقیر بشویم، اما باید آن راه را پیدا کرد و این نیاز به دیپلماسی پیچیدهای دارد. وزارتخارجهای که سالهاست کارشناسهای آن کارمندان غیردیپلمات شدند باید بازسازی شود اما نیروهای بسیار باکیفیتی هم هستند که میتوانند شرایط را فراهم کنند؛ هم با اروپا و هم با آمریکا؛ باید تصمیم گرفته شود که ما فصل جدیدی در روابط خود با جهان بگشاییم و اگر چنین نکنیم خطرات خیلی جدیای دارد.»
قدرت نظامی در هیچ کشوری سرنوشتساز نیست
امینزاده در پاسخ به سوالی درباره چگونگی فعالیتها برای تغییر وضع موجود و بهبود آن گفت:«تصریح میکنم که اولویت کشور باید توسعه باشد. ما باید به قدرت اقتصادی بزرگی تبدیل شویم و برجستگی موقعیتی بالاتر از سایر کشورها داشته باشیم. فارغالتحصیلان باید به گونهای پیش بروند که در ایران هم باید به ایرانی بودن افتخار کنند و وقتی به کشور دیگر میروند برنامه برگشت داشته باشند و به آن افتخار کنند.
متاسفانه ایرانیان خارج از کشور تمایلی به برگشت ندارند و یا اینکه وقتی باز میگردند نمیتوانند جذب شوند. بهبود این شرایط زمانی محقق میشود و همه اینها در صورتی ممکن میشود که چتر همبستگی اینها، چتر قدرتمندتر شدن کشور از جنس اقتصاد، فرهنگ و توسعه باشد. البته قدرت نظامی میتواند ضامن اینها باشد اما نمیتواند سرنوشتساز باشد. به عبارتی قدرت نظامی در هیچ کشوری سرنوشتساز نیست و این نگاه باید ایجاد شود که قدرت نظامی نمیتواند سرنوشت دانشگاه و علم و فرهنگ و هنر را تعیین کند.»
پزشکیان و رویکرد باز در گفتوگو و ارتباط
وی در ادامه به رویکرد پزشکیان بهعنوان رئیسجمهوری دولت چهاردهم اشاره کرد و تصریح کرد:«آقای پزشکیان یک تفاوت مهمی که دارد این است که ایشان نسبت به رؤسایجمهور پیشین بسیار راحت و باز در ارتباط گرفتن و گفتوگو کردن برخورد میکند. شاید به همه قولهایی که میدهد نتواند عمل کند اما دسترسی به او دسترسی ناممکنی نیست. همه نیروهای توانا و همه نیروهای سیاسی فعال به نظرم باید بنا داشته باشند حرفشان را به اشکال مختلف به دولت برسانند.»
حضور شنوندههای قابل توجه در دولت
امینزاده در ادامه تاکید کرد:«بعد از سالها شنوندههای قابل توجهی در دولت هستند که بنا را بر شنیدن دارند؛ ممکن است خیلی کاری از دستشان برنیاید اما حتماً میتوانند توجه داشته باشند و حتماً آنچه از طریق شخصیتهای صاحب نظر و متخصص به دولت منتقل میشود، تاثیر خواهد داشت؛ لذا غافل نشوند. من فکر میکنم خود دوستانی که انتقاداتی داشتند با نکات مثبتی روبهرو شدند. مثلاً اعلام کردند که مردم دوست داشتند صحبت او را بشنوند چرا جلسه سخنرانی برای آنها نگذاشته است و این کارها را نکرد.
او این کار را با این هدف که جایی را تعطیل نکنند و استفاده از موقعیت نباشد که از نگاه برخی زیادهروی است اما بسیاری هم آن را خوب میدانند. احتمالاً مردم زاهدان خوشحال میشدند رئیسجمهور را از نزدیک ببینند، اما نوع اخلاق و رویه او اینگونه است. به هر حال شیوهای که آقای پزشکیان در نظر گرفتهاست و عمل میکند، شیوه پسندیدهای به لحاظ روابط مردمیاش است و نیروهای سیاسی میتوانند او را کمک کنند که تاثیر بیشتری هم داشته باشد.» امینزاده در بخش دیگری از این سخنان تصریح کرد:«باید توجه داشته باشیم آنچه که میتواند به سرعت کشور را به سمت بهبود سوق دهد دخالتهای رهبری، رئیسجمهوری و دولت است و ما هر چه میتوانیم باید تلاش کنیم که نظرات، تحلیلهای کارشناسیمان، تجربه محیطیمان و غیره را منتقل کنیم تا کمک کند این مسیر اصلاح شود.»
بسیاری از جاهای جهان با تصمیمات بزرگ تغییر کرده است
امینزاده در بخش دیگری در واکنش به این موضوع که «ممکن است افرادی بیایند و از امروز تصمیم بگیرند که متفاوت بیاندیشند و ارتباطشان را با جهان درست کنند»، گفت: «بستگی به این دارد که حکومت این کار را انجام میدهد یا خیر؛ البته ما باید آرزو کنیم که حکومت تصمیم بگیرد چنین روالی را داشته باشد اما خیلی از جاهای دنیا، با تصمیمات بزرگ تغییر کرده است.
معلوم است که اگر مشی تصمیمگیران عوض نشود، وزارت خارجه نمیتواند کاری انجام دهد اما من در وزارت خارجه بودهام که خیلی کارها انجام میدادم که نهادی با آن مخالف بود و خیلی کارها هم میخواستند انجام بدهند و من جلویش را میگرفتم. این ناممکن نبوده است. اینکه بسیاری اتفاقات دیگر افتاد و ما با بحرانهای عجیبی مواجه شدیم. مثلاً یازده سپتامبر که میتوانست ایران را مچاله کند اما ما آن را مدیریت کردیم.»
دیپلماسی نیاز به شجاعت و جرأت دارد
وی در ادامه افزود:«الان هم وضعیت بسیار بد است. تصمیمگیران میتوانند تغییر روال دهند. دیپلماتها میتوانند تغییر روال دهند. دیپلماسی نیاز به شجاعت، جرأت و هزینه دارد؛ دیپلماسی ویژگیاش این است که مطلق نیست. شما به تجربه پایان جنگ که نگاه کنید، فاصله پذیرش 598 و قبلش زمین تا آسمان فرق داشت. الان قطعنامه 1701 شبیه قطعنامه 598 است و به آن تکیه میکنند. دیپلماسی برای همه شرایط میتواند راهحل داشته باشد. اگر دیپلماتهایمان بیکفایت هستند، باید تلاش کنیم باکفایتترها را به کار بگیریم اما نیروهای باکفایت دیپلماسی که تجربه دیپلماسی و دانش دیپلماسی دارند، میتوانند با همه ملاحظات شرایط را عوض کنند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با بیان اینکه «در هیچیک از طرفهای ماجرا شرایط مطلق نیست» تاکید کرد:«این هم که تصمیم بگیریم از یکی روی برگردانیم را باید تاکید کنم که ما هرگز نه میتوانیم از روسیه رویگردان شویم و نه باید از روسیه رویگردان شویم.
همسایه ماست و باید با آن زندگی کنیم. اما اینکه به روسیه تکیه کنیم و هر کاری دلش خواست انجام داد، این فاجعه است، حتماً باید همچنان سیاست موازنه را دنبال کنیم. روسیه در آمریکا و آمریکا در روسیه هر کدام هزار کارمند دارند و به هم فحش میدهند اما دیپلماسیشان را تعطیل نمیکنند. ما هستیم که کارهای عجیب و غریب انجام میدهیم و اینها را باید مدیریت کنیم و وزارت خارجه به جایگاهش برگردد و ما بتوانیم شرایط دشورا کشور را بازسازی کنیم.»
باید شرایط را پذیرفت
او در بخش دیگری گفت: «البته مسئولان باید شرایط جدید را بپذیرند وگرنه بقیه موفق نمیشوند. همچنین اگر حاکمیت هم پذیرش داشته باشد، اما باید دیپلماتها کارشان را انجام دهند. یک مثالی در دیپلماسی وجود دارد. به مائو گزارش میدهند و میگویند تیم پینگپنگ ما به ژاپن رفته و یک مسابقه هم با تیم آمریکا دارد. اجازه هست مسابقه دهند؟ ایشان هم اجازه میدهد و بعد فکر میکند و میگوید به این تیم پینگپنگ بگویید از تیم پینگپنگ آمریکا دعوت کند تا به پکن بیاید و بازی دوستانه انجام دهند.
این بازی منجر به کلیدی میشود که طی چهار پنج سال همه چیز را متحول میکند. آن عوامل باید وجود داشته باشد و نظام حتماً باید تصمیمات سختی بگیرد. البته حتماً باید از دخالتهای غیرمرتبط دست برداشته شود ولی غیرممکن نیست و ناامید نیستیم و من فکر میکنم این شرایطی که ما درک میکنیم را بزرگان هم درک میکنند اما ممکن است برداشتهای متفاوتی داشته باشند اما به یک فصل جدیدی رسیدهایم که باید در آن تصمیمات سختی گرفته شود.»
هر چه دیرتر تصمیم بگیریم، هزینه بیشتر است
امینزاده در پاسخ به آخرین سوال درباره تاثیر سیاست خارجی کشور بر بهبود وضعیت اقتصاد کشور گفت: «اقتصاد کشور بدون تجدیدنظر در سیاست خارجی دچار هیچ تحولی نخواهد شد، ما در معرض تحریم هستیم، تحریمها بسیار برای ما هزینهبر و تکاندهنده است. بیشتر از 15 سال است که هیچ پروژه اساسی پا نگرفته است زیرا امکانش، پول و تکنولوژی فراهم نبوده است. تکنولوژیها دائم در حال نو شدن است و کشورها به صورت مرتب در حال بهروزرسانی هستند.
پروژههای ما زمینگیر است. همه اینها خلأ است. اقتصاد ما احتیاج به پول دارد؛ شرکتی که با ما کار میکند، باید برای دستمزد خودش بتواند از اعتبارات بینالمللی استفاده کند، ما به اعتبارات بینالمللی نیاز داریم. ما به سرمایه، تکنولوژی و بازار نیاز داریم و همه اینها به سیاست خارجی ربط دارد. سیاست خارجی ما باید از فلجشدگی خارج شود؛ این هم بستگی به این دارد که مسئولان تصمیم بگیرند که چارهای وجود ندارد و باید مسیر اصلاح شود. به نظرم این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد ولی امیدوارم که زودتر رخ دهد زیرا هر چقدر دیرتر شود، خسارت بیشتر میشود.»