گروه بین الملل: دیوید بی. اوتاوی خبرنگار بخش خاورمیانه روزنامه واشینگتن پست و پژوهشگر ارشد مرکز ویلسون در گزارشی نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به نظر میرسد آمادهاند تا روابط نزدیک و شخصی خود را که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ شکل گرفت، به سطح جدیدی ارتقاء دهند.
عربستان و اسرائیل: از عادیسازی روابط تا تردید در همکاری نظامی
این روابط از نخستین سفر خارجی ترامپ به عربستان سعودی آغاز شد؛ سفری که نقطه عطفی در مناسبات سیاسی و اقتصادی میان این دو کشور محسوب میشود. ترامپ در این دوره تلاش کرد محمد بن سلمان را متقاعد کند تا همانند برخی از کشورهای عربی همسایه، گامهایی در جهت عادیسازی روابط با اسرائیل بردارد. از آن زمان تاکنون، مناسبات اقتصادی و تجاری میان ترامپ و ولیعهد سعودی نیز رشد چشمگیری داشته است. با این حال، چالشهای مهمی همچون تنشها بر سر مسئله ایران، حقوق فلسطینیها و نوسانات بازار جهانی نفت، به عنوان موانعی جدی در مسیر این روابط مطرح شده است. به نظر میرسد، این مسائل میتوانند آزمونی دشوار برای استمرار دوستی ترامپ و بن سلمان باشند.
محمد بن سلمان ایران را رقیب اصلی کشورش در خلیج فارس میداند؛ اما ولیعهد سعودی در سالهای اخیر، به جای رویکرد تقابلی، سیاستی مبتنی بر آشتی محتاطانه با ایران در پیش گرفته است. این تغییر رویکرد، در مارس ۲۰۲۳ و با احیای روابط دیپلماتیک میان عربستان و ایران پس از هفت سال قطع روابط، آغاز شد.
یکی از پیامدهای سیاست جدید عربستان، دور کردن شش پادشاهی عرب خلیج فارس از هرگونه تمایل به همراهی با اسرائیل در رویارویی نظامی مستقیم با ایران بوده است. زمانی که اسرائیل ماه گذشته آخرین حمله موشکی خود را علیه ایران انجام داد، هیچیک از این کشورها به جنگندههای اسرائیلی اجازه عبور از حریم هوایی خود را ندادند. حتی امارات متحده عربی و بحرین، که در سال ۲۰۲۰ روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل برقرار کرده بودند، نیز از این اقدام خودداری کردند. این تصمیم موجب شد تا اسرائیل برای رسیدن به اهداف خود در ایران، مجبور شود از مسیر سوریه و عراق استفاده کند.
نشانهای دیگر از تغییر موضع سعودیها در سخنرانی اخیر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در اجلاس عربی-اسلامی که به میزبانی این کشور برگزار شد، آشکار شد. در این سخنرانی، ولیعهد از اسرائیل خواست تا به «حاکمیت جمهوری اسلامی ایران» احترام بگذارد و حملات خود را علیه این کشور متوقف کند.
آیا حمایت از طرح دو کشور روابط ترامپ و بن سلمان را تهدید میکند؟
موضوع دیگری که میتواند رابطه ترامپ و بن سلمان را تحتالشعاع قرار دهد، مسئله ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل در کنار اسرائیل است؛ موضوعی که در چارچوب طرح دو کشور مطرح شده و تقریباً تمامی جامعه بینالمللی، از جمله دولت بایدن، از آن حمایت میکنند. اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، حتی حاضر به بررسی این طرح نیست و وزیران کابینه افراطی او به دنبال الحاق بخشهایی از کرانه باختری یا حتی تمامی آن، به سرزمینهای اشغالی اسرائیل هستند.
در دوران ریاستجمهوری اول ترامپ، او تحقیر خود را نسبت به مسئله فلسطین به روشهای مختلفی نشان داد. ترامپ دفتر سازمان خودگردان فلسطین را در واشنگتن تعطیل کرد و ۲۰۰ میلیون دلار کمک مالی ایالات متحده به این نهاد را قطع کرد. همچنین اورشلیم (قدس) را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و دستور داد که سفارت ایالات متحده از تلآویو به آنجا منتقل شود. علاوه بر این، ترامپ قانونی بودن تعدادی از شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری را به رسمیت شناخت. طرح صلح ترامپ، که هرگز عملی نشد، یک دولت فلسطینی کوچک را پیشبینی میکرد که بیت المقدس پایتخت آن نخواهد بود و اسرائیل همچنان مسئولیت امنیت کلی آن را بر عهده خواهد داشت.
در مقابل، محمد بن سلمان پس از حملات اسرائیل که به کشته شدن ۴۴،۰۰۰ فلسطینی، آوارگی ۹۰ درصد از جمعیت ۲.۲ میلیونی غزه و تخریب گسترده خانهها و زیرساختهای این منطقه منجر شد، موضع خود را ۱۸۰ درجه تغییر داده است. این حملات اسرائیل در واکنش به عملیات حماس در جنوب اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ انجام شد که به مرگ ۱،۲۰۰ اسرائیلی انجامید. ولیعهد سعودی اخیراً روشهای جنگی اسرائیل را «نسلکشی» توصیف کرده و پذیرفتن تشکیل دولت فلسطین را شرط اصلی برای برقراری روابط دیپلماتیک عربستان با این کشور اعلام کرده است.
پیش از حمله حماس، رهبر سعودی به سمت ایجاد روابط با اسرائیل متمایل شده بود، همانگونه که امارات متحده عربی و بحرین بدون حلوفصل مسئله فلسطین این کار را انجام داده بودند. اما اکنون، او رهبری تشکیل ائتلافی از کشورهای عرب و مسلمان را بر عهده گرفته است که در اجلاس ۱۱ نوامبر در ریاض برای راهحل دو کشوری فشار آوردند. همچنین، او بارها از کشورهایی نظیر ایالات متحده که هنوز دولت فلسطین را به رسمیت نشناختهاند، خواسته تا این کار را انجام دهند. تاکنون ۱۴۶ کشور از ۱۹۳ عضو سازمان ملل، دولت فلسطین را به رسمیت شناختهاند. به نظر میرسد اختلافات بر سر این مسئله رو به تشدید است. شهرکنشینان اسرائیلی در کرانه باختری و اعضای راستگرای دولت نتانیاهو درخواستهای خود را برای الحاق مستقیم این مناطق اشغالی افزایش دادهاند. اگر این اتفاق رخ دهد و ترامپ از آن حمایت کند، روابط او با بن سلمان بهطور حتم آسیب خواهد دید.
ترامپ در برابر بن سلمان: بحران نفتی و اختلافات در تنظیم تولید جهانی
سومین موضوع بالقوه اختلاف میان ترامپ و محمد بن سلمان، تولید نفت است. ایالات متحده هماکنون بیشترین تولید نفت را در جهان دارد و روزانه بیش از ۱۳ میلیون بشکه نفت تولید میکند؛ رقمی که ۴ میلیون بشکه بیشتر از تولید روزانه عربستان سعودی است. ترامپ قصد دارد تولید و صادرات نفت آمریکا را به طور چشمگیری افزایش دهد. این اقدام رقابت میان دو کشور برای سهم بازار را تشدید کرده و قیمت نفت را بهطور قابلتوجهی پایینتر از ۹۶ دلار در هر بشکه نگه خواهد داشت؛ قیمتی که به گفته صندوق بینالمللی پول، عربستان برای تراز کردن بودجه خود به آن نیاز دارد.
عربستان سعودی در تلاش است تا همراه با یازده شریک دیگر خود در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و با هماهنگی روسیه، یکی دیگر از صادرکنندگان اصلی نفت، از کاهش مداوم قیمت نفت جلوگیری کند. این کشورها تاکنون تولید جمعی خود را روزانه ۲.۲ میلیون بشکه کاهش دادهاند و به تعویق انداختن افزایش تولید را در دستور کار خود قرار دادهاند تا قیمتها را تقویت کنند. به گفته برخی محاسبات، میانگین سالانه قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال، یکی از شاخصهای اصلی قیمتگذاری، از سال ۲۰۲۲ تاکنون ۱۸ دلار کاهش یافته است. در همین دوره، قیمت هر گالن بنزین در ایالات متحده تقریباً یک دلار کاهش یافته است.
عربستان سعودی، روسیه و ایالات متحده اکنون بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان هستند. در حالی که عربستان و روسیه، با استفاده از شرکتهای دولتی خود، راهی برای هماهنگی در محدودیتهای تولید یافتهاند، بعید است ترامپ چنین رویکردی را دنبال کند. او خواستار قیمتهای پایینتر نفت برای مقابله با تورم است؛ مسئلهای که یکی از دلایل اصلی شکست کامالا هریس در انتخابات ریاستجمهوری بود. در هر حال، ترامپ توانایی دیکته کردن سطح تولید به شرکتهای خصوصی آمریکا را ندارد.
روابط اقتصادی سعودی-ترامپ: تقاطع منافع تجاری و چالشهای سیاسی در دوران تغییرات نفتی
اینکه چگونه این اختلافات احتمالی با تجارتهای مشترک در حال گسترش میان محمد بن سلمان و خانواده ترامپ تقاطع پیدا خواهد کرد، هنوز مشخص نیست. در سال ۲۰۲۲، صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان (PIF) مبلغ ۲ میلیارد دلار در یک شرکت خصوصی سرمایهگذاری که توسط داماد ترامپ، جرد کوشنر، تأسیس و اداره میشود، سرمایهگذاری کرد. سازمان ترامپ که توسط دو پسر او، اریک و دونالد جونیور، اداره میشود، به تازگی اولین سرمایهگذاری خود را در عربستان با ساخت یک هتل لوکس ترامپ تاور در جده به اتمام رسانده است.
خود ترامپ نیز از تلاش صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان برای نفوذ در صنعت گلف آمریکا حمایت کرده است. او از سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری سعودیها برای تصاحب انجمن گلفبازان حرفهای آمریکا (PGA) حمایت کرده و زمینهای گلف او میزبان مسابقات شرکت نوظهور سعودی، LIV Golf، بودهاند. این دو نهاد تاکنون برای ادغام مذاکره کردهاند، اما هنوز به نتیجهای نرسیدهاند. آنچه روشن است، سیاستهای خاورمیانهای محمد بن سلمان و دونالد ترامپ در مسائل اساسی با یکدیگر در تضاد فزایندهای قرار دارند. با این حال، تأثیر سرمایهگذاریهای رو به گسترش خانواده ترامپ در عربستان سعودی تحت رهبری بن سلمان بر سیاست خارجی ایالات متحده و منافع ملی آن در این منطقه همچنان نامشخص است.