به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۰۷ - ۲۰:۴۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۰ ساعت ۰۸:۲۳
کد مطلب : ۵۰۴۶۰۲
زندان‌ها شاهدی بر جنایات خاندان اسد هستند

در زندان‌های بدنام  اسد چه می‌گذشت؟

در زندان‌های بدنام  اسد چه می‌گذشت؟
گروه بین الملل: هم‌زمان با پیشروی مخالفان سوری  هیئت تحریر الشام و تصرف شهرهای متعددی در مسیر دمشق که بشار اسد را مجبور به فرار از کشور کرد، درهای زندان‌های بدنام سوریه نیز باز شدند.
این زندان‌ها طی نزدیک به ۱۴ سال جنگ داخلی، بیش از ۱۰۰ هزار ناپدید شده سوری را در خود جای داده بودند.
بسیاری از آن‌ها نحیف و لاغر از زندان تاریک به بیرون از آن قدم گذاشتند و در زیر آفتاب ماه دسامبر با اعضای خانواده‌های خود که از زنده بودنشان بی‌خبر بودند و با گریه از آن‌ها استقبال می‌کردند، مواجه شدند.
درک این واقعیت که بشار اسد دیگر بر سر قدرت نیست، برای برخی از رندانیان قابل فهم نبود. تعدادی که مدت طولانی‌تری در زندان مانده بودند حتی نمی‌دانستند او پس از مرگ پدرش، حافظ اسد، در سال ۲۰۰۰ به قدرت رسیده است.ویدیوهای تأییدشده از دمشق نشان می‌دهند که ده‌ها زن و کودک خردسال در سلول‌های زندان نگهداری می‌شدند. مخالفان با باز کردن درهای سلول‌ها به آن‌ها می‌گویند که نترسند.
زندان‌های بدنام دمشق و اطراف آن که به شکنجه‌گاه مشهور بودند، از جمله بدنام‌ترین آن‌ها، زندان صیدنایا، که تصاویر ماهواره‌ای در سال ۲۰۱۷ از ساخت یک کوره جدید برای از بین بردن اجساد در آن حمایت داشتند، اوایل صبح یک‌شنبه گشوده شدند.گزارش‌های متناقضی درباره سلول‌های زیرزمینی که هنوز به آن‌ها دست نیافته‌اند وجود دارد.
دیدن عکس‌ها و ویدیوهای اعضای خانواده‌هایی که پس از سال‌ها دوباره به هم رسیده‌اند، هم باعث شادی می‌شود و هم یادآور سال‌ها رنج و دوری است.
داستان‌های این زندانیان شگفت‌انگیز است؛ این داستان‌ها سال‌ها طول خواهد کشید تا به طور کامل بازگو شوند تا شاهدی باشند بر جنایاتی که خانواده اسد علیه بسیاری از مردم خود مرتکب شده‌اند.
العربیه تصاویری از ورود یک خانواده سوری به دمشق برای دیدار با پسر آزادشده‌شان پخش کرد. صدای مادر سالخورده در حالی که برای اولین بار پس از ۱۴ سال فرزندش را در آغوش می‌کشید، از شدت احساسات دچار لرزش شد.رغد التطری، خلبانی که در دوران قیام علیه حافظ اسد در دهه ۱۹۸۰ از بمباران شهر حماه خودداری کرد، پس از ۴۳ سال از زندان آزاد شد. تل الملوحی که در سال ۲۰۰۹ در سن ۱۹ سالگی به دلیل انتشار یک پست وبلاگی انتقادی از فساد دولتی بازداشت شده بود نیز زنده پیدا شد.
مردی با سر تراشیده و لرزان به دلیل شکنجه و بدرفتاری‌ها در زندان صیدنایا، حافظه‌اش را از دست داده بود و برای صحبت کردن مشکل داشت. بنا به گفته خانواده این فرد، او ۱۳ سال پیش و زمانی که ۲۰ ساله و دانشجوی پزشکی بود، ناپدید شده بود.
شروان ایبش، مدیر اجرایی سازمان غیردولتی بهار که در سوریه فعالیت‌های بشردوستانه دارد، گفت که در جریان آزادی زندانیان زندان مخوف «صیدنایا»، زندانیانی را دیده است که دیگر حتی نام خود را نمی‌دانستند.
او گفت که دست‌کم دو زندانی را دیده است که دیگر حتی نام خود را نمی‌دانستند. بعضی از زندانیان هم بشدت سرگردانند زیرا حتی نمی‌دانند که از لحاظ زمانی، در چه عصر و دوره‌ای قرار دارند.
ایبش گفت: «مردم اطرافشان از آن‌ها می‌پرسیدند، اسمت چیست و چند سالت است، اما این افراد حتی نمی‌توانستند به این سؤالات پاسخ دهند. با نگاه کردن به آنها، تشخیص اینکه چند سال دارند سخت بود.»هزاران معترض سوری در جریان انقلاب بهار عربی در ۲۰۱۱ به دلیل اعتراض به دولت مستقر بازداشت شدند. اسناد افشا شده نشان می‌دهند که نهادهای امنیتی سوریه از زندان به‌عنوان راهی کلیدی برای سرکوب مخالفت‌ها استفاده کرده‌اند.
نیروهای امنیتی سوریه به خانواده‌های زندانیان یا افرادی که ناپدید شده بودند، بدون رعایت تشریفات قانونی به آن‌ها اعلام می‌کردند که بستگانشان اعدام شده‌اند. گاهی این اطلاع‌رسانی سال‌ها پس از اعدام‌ها این افراد صورت می‌گرفت.برای بسیاری هنوز یک انتظار دردناک وجود دارد، و آن اینکه بستگانشان عکس همه شواهد، زنده پیدا شوند.
گفتنی است كه با باز شدن درهای زندان‌های سوریه که در دوران حکومت ۵۴ سالهٔ حافظ و بشار اسد احتمال گرفتار شدن در آن هر منتقد و مخالف و مردم عادی را به وحشت می‌انداخت، هزاران زندانی در روزهای گذشته آزاد شده‌‌ و در کمال ناباوری پا به جهان خارج گذاشتند.
برخی از این زندانیان چنان در قرنطینه و بی‌خبری نگه داشته شده بودند که حتی نمی‌دانستند حافظ اسد دیگر در قدرت نیست و ۲۴ سال حکومت سوریه در دست پسرش، بشار اسد، بوده و او هم دیگر رفته است.در حالی که با فرار بشار اسد و فروپاشی حکومت او مخالفان قدرت را به دست گرفته‌اند، آن‌ها تاکید دارند که آزادی زندانیان در اولویت‌شان است.رامی عبدالرحمان، مدیر دیده‌بان حقوق بشر سوریه که از بریتانیا رویدادهای جنگ سوریه را گزارش می‌کند، گفته است که در ۱۱ روز پیشروی مخالفان در شهرهای حلب، حماه، حمص و دمشق، «ده‌ها هزار زندانی» آزاد شده‌اند.
مردم سوریه و نهادهای حقوق بشری وابسته به مخالفان منتظرند ببیند صدها هزار ناپدیدشدهٔ چند دههٔ اخیر، به‌ویژه ناپدیدشدگان دورهٔ طولانی جنگ داخلی، در میان آزادشدگان هستند یا نه.
ورود مخالفان به زندان بدنام «صیدنایا» در اطراف دمشق در بامداد یکشنبه، ۱۸ آذر، ساعاتی پس از رسیدن مخالفان به پایتخت، لحظات دلخراشی را به تصویر کشید؛ ابتدا کودکی سه ساله یا کمتر درون راهروی زندان و سپس صدها زن با کودکانِ درون سلول‌هایی که بازکردن و شکستن قفل‌های آن کار آسانی نبود، دیده شدند. به گزارش رسانه‌های محلی این کودک در زندان به دنیا آمده بود. 
زندانبانان رفته و مخالفان به قفل‌ها شلیک می‌کردند تا در سلول‌ها را باز کنند. زندانیان نوجوان دختر و زنان جوان باور نمی‌کردند که این افراد برای رهایی آن‌ها آمده‌اند و مضطرب بودند.
مردان به زنانی که فریاد می‌زدند می‌گفتند نترسید، بشار اسد رفته است. برخی از زنان فرزندان خردسال خود و کمی بزرگ‌تر را در بغل یا در کنار خود داشتند.
زندانیان مرد با پای برهنه، اکثراً لاغر و نحیف، و در حالی که برخی بقچهٔ کوچکی از وسایل خود را زیر بغل گرفته و گریزان به خیابان رسیده بودند، از مردم می‌پرسیدند چه شده؛ یکی در پاسخ و در حال گرفتن فیلم گفت: «حکومت ساقط شده». زندانیانِ متعجب و سرخوش با دیدن نور آفتاب که مدت‌های طولانی به بدن‌شان نخورده بود، می‌گریستند و در تلاش برای درک وضعیت تازه بودند.
بشار برهوم، نویسنده ۶۳ ساله، که از هفت ماه قبل زندانی بود، بامداد یکشنبه قرار بود اعدام شود. معلوم نبود اصلاً محاکمه شده یا نه. برای او معجزه رخ داد و متوجه شد مردانی که وارد زندان شدند، برای رهایی او و زندانیان دیگر آمده‌اند. برهوم ناباورانه وارد خیابان شد و به مردمی پیوست که فرار بشار اسد و «اسقاط نظام» را جشن گرفته بودند و در نداشتن تلفن از مردم خواست با همسرش تماس بگیرند.
مخالفان در اتاق کنترل زندان با دوربین‌های مداربسته‌ٔ آن که سلول‌ها را نشان می‌داد، تاریخ این روز را با هیجان در فیلم‌‎های تلفن‌های همراه خود ضبط کردند. گروه «کلاه‌ سفیدها» وارد زندان شد تا سلول‌های احتمالی زیرزمینی در این زندان را بررسی کند.

شکنجه «در مقیاس صنعتی»، اعدام و گرسنگی
زندان‌های سوریه از زمان حکومت حافظ اسد به بدنامی آوازه داشتند؛ پدر بشار اسد که روی کار آمدنش در کودتای سال ۱۹۷۰ با اعدام‌ها و بگیر و ببندهای گسترده همراه بود، در ۳۰ سال حکومتش، از جمله بعد از کشتار ده‌ها هزار تن در استان حماه در سال ۱۹۸۲ ده‌ها هزار و شاید صدها هزار مخالف و منتقد دیگر را پشت میله‌های زندان‌ها انداخت.
به گفته مخالفان، تشکیلات اطلاعاتی که حافظ اسد برای حفظ حکومت خود در داخل و خارج گسترش داد، نه تنها ابزاری برای مقابله با مخالفان و منتقدین و رقیبان احتمالی بود بلکه رعب‌افکنی در میان مردم را به طرز سیستماتیک دنبال می‌کردند.
به گفته لینا خطیب، از اندیشکده چتم‌هاوس لندن، تشکیلات امنیتی و زندان‌های مخوف فرهنگ هراس را برای حفظ کنترل و سرکوب مخالفان سیاسی پرورش می‌دادند. دستگاه امنیتی، حبس و شکنجه را راهی کلیدی برای سرکوب مخالفان می‌دانست.با روی کار آمدن بشار اسد که پزشک متخصص چشم از دانشگاه‌های برتر بریتانیا و زندگی‌کرده درغرب بود، این امید ایجاد شده بود که شیوه‌های دورهٔ پدرش به سر آمده باشد اما به گفتهٔ نهادهای حقوق بشری و مخالفان، او دست‎‌کمی از پدرش نداشت.
هزاران معترض در جریان انقلاب «بهار عربی» سال ۲۰۱۱ بازداشت شدند. با گسترش جنگ داخلی، تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی فربه‌تر شدند و به تبع آن، بازداشتگاه‌ها و زندان‌های بیشتری ایجاد شد که به گفتهٔ گروه‌های حقوق بشری، شکنجه‌های وحشیانه را در «مقیاس صنعتی» به کار می‌بردند.

«مسلخ بشر»؛ کوره آدم‌سوزی
سازمان‌های حقوق بشری وجود بیش از ۲۷ بازداشتگاه و زندان در دوران بشار اسد را شناسایی کردند. اما مخوف‌ترین آن‌ها «صیدنایا» بود که در سال ۱۹۸۰ نخستین زندانی‌ها را در خود جا داد و یک زندان نظامی در ۳۰ کیلومتری شمال دمشق زیر نظر وزارت دفاع و پلیس نظامی بود و در طول ۴۴ سال به نمادی از سرکوب وحشیانهٔ حکومت حزب بعث تبدیل شد.
به گفته عفو بین‌الملل و سایر گروه‌ها، هر هفته ده‌ها تن در صیدنایا اعدام می‌شدند. تخمین زده شده که از سال ۲۰۱۱ که خیزش مردم در درعا آغاز و بلافاصله سرکوب شد، تا سال ۲۰۱۶ که سخت‌ترین سال‌های جنگ داخلی بود، دست‌کم ۱۳ هزار نفر در این زندان اعدام شدند. پنج سال بعد، دیده‌بان حقوق بشر سوریه در ژانویهٔ ۲۰۲۱ گزارش داد ۳۰ هزار تن از بازداشت‌شدگان دورهٔ جنگ داخلی در این زندان بر اثر شکنجه و اعدام جان داده‌اند.
لقب این زندان در زبان مردم سوریه «مسلخ بشری» بود؛ جایی که تصاویر ماهواره‌ای در سال ۲۰۱۷ وجود یک کوره را نشان داد که به گفته مخالفان، برای سوزاندن جسد مرده‌ها و اعدام‌شدگانی بود که حکومت آن‌ها را ناپدید و سپس سر به نیست کرده بود.
دولت وقت دونالد ترامپ شواهدی از سوزاندن جسد هزاران زندانی اعدام‌شده در این کوره را بررسی کرد. استیوارت جونز، معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه، با تأکید بر تحقیقات انجام‌شده در خصوص کوره، با اطمینان گفت جنایات رژیم اسد به دقت مستند شده، روزانه حداقل ۵۰ زندانی را حلق‌آویز کرده و کوره تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر قتل‌های بی‌محابا بوده است.
یک زندانی سیاسی پیشین به عفو بین‌الملل گفته بود زندانیان صیدنایا مجبور بودند بین کشته شدن خود یا کشتن یکی از بستگان یا دوستانشان، انتخاب کنند. او گفته بود از زندانی که در آن زندانیان را به آدم‌خواری مجبور می‌کردند، به صیدنایا منتقل شده و تازه متوجه شد که زندان اول «بهشت» بود.
گزارش‌های نهادهای حقوق بشری حاکی از ضرب‌وشتم دائمی، تجاوز جنسی و سر بریدن در صیدنایا و زندان‌های دیگر اسد پدر و پسر بود. محبوسین از محرومیت از آب و غذا و گاه مجبور شدن به تجاوز به دیگری شهادت داده بودند.
یک سرباز ارتش سوریه که به او لقب «سزار» داده شد، در سال ۲۰۱۳ بیش از ۵۳ هزار عکس را به بیرون انتقال داد که به گفته گروه‌های حقوق بشری تأییدکننده شکنجه‌های هولناک و گرسنگی دادن عامدانه به زندانیان بود. تصاویری که او برای جهانیان فاش کرد نخستین شواهد از مرگ شماری از زندانیان برای بستگان دل‌شکسته آن‌ها بود. «سزار» از جسدهای اعدامی‌ها عکس گرفت و آرشیوی بی‌سابقه را به دنیا عرضه کرد.
گزارش سال ۲۰۱۴ در مورد نقض حقوق بشر سوریه، در سال‌های اوج جنگ داخلی، به تصاویر «سزار» استناد کرد و به «گزارش سزار» مشهور شد که متن آن توسط تیمی از حقوقدانان بین‌المللی از جمله دادستان دادگاه بین‌المللی که اسلوبودان میلوسوویچ رئیس‌جمهور سابق یوگسلاوی را محاکمه کرده بود، نوشته شد.
دولت اسد تمامی گزارش‌های نهادهای حقوق بشری را رد، جعلی و بخشی از کارزار بدنام کردن و بی‌اعتبار کردن حکومت عنوان کرد.
روز یکشنبه صدها خانواده‌ در بیرون از زندان صیدنایا و سایر مراکز امنیتی و اطلاعاتی و دستگاه قضایی منتظر بودند تا شاید عزیزانی را که سال‌هاست ناپدید شده‌اند، در میان آزادشدگان ببینند. یکی از آن‌ها بسام مصری بود که پسرش در آغاز خیزش سال ۲۰۱۱ زندانی شد و دیگر او را ندید. زنی به نام هبا آمده بود شاید از برادر و برادر شوهرش و احتمالاً پسرعموی مادرش که نیروهای دولتی آن‌ها را سال‌ها قبل ربوده بودند، خبری بگیرد.
شبکه العربیه تصاویری از مادری سالخورده را نشان داد که پس از ۱۴ سال پسرش را در بیرون از زندان در آغوش گرفت. این خانواده از سوریه به اردن گریخته و برای گرفتن خبر از پسرشان با خودرو خود را به دمشق رسانده بودند.
زن دیگری که پسرش ۱۲ سال پیش در ۱۸ سالگی دستگیر شد و دیگر او را ندید، نگران بود که شاید فرزندش مرده باشد. بسیاری از سوری‌ها پس از سال‌ها بی‌خبری به طور ناگهانی یا از طریق کارمندان تشکیلات اسد مطلع می‌شدند که عزیزشان سال‌ها قبل اعدام شده است.
عبدالکافی الحمدو که در سال ۲۰۱۶ از حلب به ادلب گریخت، روز یکشنبه در حال گفت‌وگو با خانواده‌های مضطرب و منتظر در بیرون از زندان دمشق فیلم مستند تهیه می‌کرد.
عمر الشغر، جوانی که خود سه سال در ۱۵ سالگی بدون آن‌که بداند چرا بازداشت شد و با کوشش خستگی‌ناپذیر مادرش آزاد و راهی سوئد شد، روز یکشنبه از اروپا در گفت‌وگو با خبرگزاری‌ها و شبکه‌های تلویزیونی روایت شکنجه‌ها علیه خود و زندانیان را بازگو کرد و از دور شاهد آزادی زندانیان بود. او در سوئد یک نهاد برای دفاع از زندانیان برپا کرده بود ولی همواره در هراس از انتقام مهره‌های اطلاعاتی حکومت اسد و کشته شدن بود.
اما تنها سوری‌ها در زندان‌های اسدها نبودند. علی حسن العلی، مرد لبنانی، ۴۰ سال پیش وقتی ۱۸ ساله بود برای ثبت‌نام در ارتش و انجام سربازی از شهر خود در شمال لبنان حرکت کرد و رد پایش پس از رسیدن به پست بازرسی نیروهای سوری در بزرگراه طرابلس به بیروت ناپدید شد. خانواده علی او را از فیلم‌های تلویزیون‌ها شناسایی کردند و برای بازگرداندنش به لبنان به تقلا افتاده‌اند.
لبنانی‌ها امیدوارند دست‌کم ۵۶۰ تا ۶۲۲ تن از هم‌وطنان‌شان که در سال‌های استقرار ارتش سوریه در لبنان ناپدید شدند، در میان رهاشدگان باشند. یکی از آن‌ها بُطرُس خَوَند، سیاستمدار لبنانی است که ۳۲ سال پیش رد پایش ناپدید شد و احتمال بودن او در دست سوری‌ها مطرح شده است.
یکی از جنبه‌های آزادی زندانیان که بسیار مورد توجه قرار گرفته است، بی‌خبری خانواده‌ها از سرنوشت آن‌ها بود. در مواردی، خانواده از اسارت عزیزان‌شان در یک زندان مطلع بودند اما نمی‌دانستند او هنوز زنده است یا نه و در مواردی ماموران امنیتی بدون اطلاع به خانواده، فرد را ربوده و خانواده‌ها از سرنوشت آن‌ها هیچ اطلاعی نداشته‌اند.
گزارش‌های تصویری نشان می‌دهد برخی از زندانیان به سختی می‌توانستند باور کنند که بشار اسد از قدرت برکنار شده‌ است.
در مواردی دیگر، تعدادی از زندانیان قدیمی‌تر که بدون هیچ ارتباطی با خارج از زندان، سال‌های طولانی‌ را در حبس گذرانده‌ بودند، حتی نمی‌دانستند بشار اسد پس از مرگ پدرش حافظ اسد در سال ۲۰۰۰، قدرت را به دست گرفته‌است. تصاویر تایید شده از زندان نظامی صیدنایا در دمشق صحنه‌های تکان‌دهنده‌ای را نشان می‌دهد. تصاویر سلول‌هایی که ده‌ها زن و کودک خردسال در آن محبوس بوده‌اند. آن‌ها به زندانیان وحشت‌زده اطمینان می‌دهند که دیگر جای نگرانی وجود ندارد.
 
برچسب ها: بشار اسد

۱۴۰۳/۰۹/۲۰ ۰۸:۵۸
چقدر غم انگیز که پول مردم ایران برای بقای دیکتاتور آدم کشی به اسم اسد هزینه شده است (445450)
۱۴۰۳/۰۹/۲۰ ۱۵:۰۷
اسد جانی باید محاکمه بشه ولی اعدام نشه. اعدام براش کمه.
جمهوری اسلامی از چه کسی و چه حکومتی حمایت میکرده؟ قطعا شریک جنایات اسد هستن (445521)
ارمیتا
Iran, Islamic Republic of
۱۴۰۳/۰۹/۲۲ ۱۴:۳۳
دوستای جنایت کارها هم جنایت کارن (445716)
جعفر
Iran, Islamic Republic of
۱۴۰۳/۰۹/۲۲ ۱۷:۵۳
پس چراایران مدام ازبشار اسد حمایت میکرد واورا ازاعضای محورمقاومت می نامید (445718)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها