گروه بین الملل: پس از ۱۳ سال مبارزه برای سرنگونی رژیم بشار اسد، که باعث مرگ و ویرانی بیشماری شد، دولت بعث سرانجام در صبح روز یکشنبه این هفته سقوط کرد. یاروسلاو تروفیموف، گزارشگر ارشد والاستریت ژورنال این موضوع را تجزیه و تحلیل کرده است.
در حالی که سوریه برای سالها صحنه رقابت بازیگران بینالمللی شده بود، یک کارزار سریع توسط خود سوریها (که تقریبا همه را غافلگیر کرد) مهر پایانی بر بیش از ۵۰ سال حاکمیت خاندان اسد بر سوریه گذاشت.
حامیان اصلی رژیم سوریه در اثر مسائل داخلی و خارجی خود تضعیف شده یا مشغول بودند و حالا به نظر میرسد این زلزله تأثیری عمیق بر خاورمیانه و توازن قدرت جهانی بگذارد.
روسیه، که مدتها افتخار میکرد برخلاف ایالات متحده در افغانستان یا ویتنام هرگز وابستگان خود را رها نمیکند، ضربهای تحقیرآمیز را متحمل شده است.
در شبکههای اجتماعی روسیه، سقوط دمشق به عنوان یک «فاجعه ژئوپلیتیک» تلقی شده و ایدئولوگ ملیگرا الکساندر دوگین آن را یک «رویداد تراژیک» توصیف کرده است.
پایگاههای روسیه در ساحل مدیترانه سوریه، شامل تأسیسات دریایی در طرطوس و فرودگاه حمیمیم، برای توانایی مسکو در اعمال نفوذ خود در خاورمیانه و آفریقا حیاتی هستند. حالا اما آینده آنها در ابهام قرار گرفته است.برخی دیپلماتها میگویند روسیه احتمالاً تعهداتی دریافت کرده است که میتواند این پایگاهها را به عنوان بخشی از یک انتقال حفظ کند. با این حال، مشخص نیست که تا چه حد این تعهدات توسط مخالفان سوری محترم شمرده خواهد شد، بهویژه با توجه به سابقه روسیه در بمباران شهرهای سوریه در دهه گذشته.
در حال حاضر، مخالفان سوریه با روسیه بهطور متفاوتی رفتار میکنند. بیانیه مخالفان پس از سقوط حلب تصریح میکرد که مردم سوریه با روسیه خصومتی ندارند.
در حالی که مخالفان سوری سفارت ایران در دمشق را غارت کردند، سفارت روسیه دستنخورده باقی ماند.
در طرف مقابل اوضاع، دستکم فعلاً، به سود ترکیه است. با رفتن اسد، آنکارا به وضوح اقتدار بیشتری بر همسایه جنوبی خود اعمال خواهد کرد که میتواند تقویتکننده جاهطلبیهای نئو-عثمانی رئیسجمهور رجب طیب اردوغان باشد.ترکیه علاوه بر حمایت رسمی و علنی از گروه «ارتش ملی سوریه»، از بزرگترین نیروی مخالف سوریه یعنی هیئت تحریر شام نیز بهطور ضمنی حمایت کرده است.
چارلز لیستر، مدیر برنامه سوریه در مؤسسه خاورمیانه آمریکا، میگوید: «ترکیه مسئولیت اصلی را دارد تا اطمینان حاصل کند که نتیجه این تحولات ثبات بیشتر و بازگشت پناهجویان و یک سوریه جدید است، نه یک جنگ داخلی جدید و بازنگری خطوط روی نقشه بین اعراب، کردها و دیگر جناحها.»
پادشاهیهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی و قطر، که زمانی مخالفان سوری را تأمین مالی میکردند، نیز در تلاش هستند تا اطمینان حاصل کنند سقوط اسد منجر به موج جدیدی از ناآرامیها علیه حاکمان منطقه و احیای جنبشهای افراطی مانند دولت اسلامی (داعش) که پس از بهار عربی ۲۰۱۱ ظهور کردند نشود.
ماجد الانصاری، مشاور ارشد نخستوزیر قطر، در این باره میگوید: «در منطقه اخبار خوب بهسرعت به اخبار بد تبدیل میشوند. ما نمیخواهیم آنچه در کشورهای دیگر پس از بهار عربی رخ داد در سوریه تکرار شود. ما دوست داریم شاهد انتقال به یک دولت پایدار مردمی باشیم.»