گروه بین الملل: حمله برقآسای هیئت تحریر شام و متحدانش علیه نیروهای وفادار به حکومت بشار اسد و سقوط رژیم او، تحولات مهمی را نه تنها در سوریه، بلکه در سراسر منطقه و جهان به دنبال خواهد داشت.
نیروهای هیئت تحریر شام از ۲۷ نوامبر پشت سر هم شهرهای بزرگ سوریه، یعنی حلب، حماه ، دیرالزور، درعا و حمص را تصرف کردند و ۸ دسامبر وارد دمشق شدند. ارتش سوریه پایتخت را به مخالفان واگذاشت و بشار اسد به مسکو فرار کرد.
سقوط بشار اسد در سرخط اخبار و گزارشهای رسانههای جمهوریهای مسلماننشین شوروی پیشین قرار گرفت.
به رغم تحولات اخیر سوریه و پناه آوردن بشار اسد به مسکو، مقامات و نهادهای رسمی پنج کشور آسیای مرکزی در مورد این تحول مهم سیاسی منطقه هنوز موضعگیری نکردهاند.
تنها اظهارنظر درباره سوریه از سوی نماینده رسمی وزارت خارجه قزاقستان بوده که به خبرگزاری تاس روسیه گفته است که این کشور تحولات سوریه را دنبال میکند، «اما برای صحبت در مورد ازسرگیری مذاکرات آستانه زود است.»
شهر آستانه، پایتخت قزاقستان از سال ۲۰۱۷ تا به امروز میزبان ۲۲ دور مذاکرات صلح سوریه با حضور نمایندگان روسیه، ایران، ترکیه، وزارت خارجه سوریه و مخالفان حکومت بشار اسد بوده است.
مقامات چهارکشور دیگر منطقه، تاجیکستان، ازبکستان، قیرقیزستان و ترکمنستان ترجیح دادهاند لب فرو ببندند و درباره حوادث اخیر سوریه واکنشی نشان ندهند.
هیئت تحریر شام ، یکی از ۲۹ گروهی است که فعالیتش در تاجیکستان ممنوع است.
سکوت کشورهای آسیای مرکزی در برابر سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، میتواند چند دلیل داشته باشد.
اول این که روسیه، یکی از حامیان اصلی رژیم بشار اسد، نفوذ زیادی در کشورهای آسیای مرکزی دارد. دو پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان و قیرقیزستان واقع است.
دوم، در سقوط سریع دمشق به دست نیروهای مخالف که با حمایت ترکیه همراه بود، ادعا شده جنگجویان خارجی، از جمله تاجیکها، ازبکها، قرقیزها، اویغورها... هم نقش داشتهاند.
به جز تاجیکستان، چهار کشور دیگر آسیای مرکزی از لحاظ زبان و فرهنگ، مشترکات زیادی با ترکیه دارند، کشوری که از هیئت تحریر شام و دیگر گروههای اسلامگرای سنی برای سرنگونی رژیم بشار اسد حمایت کرد.
رستم عزیزی، کارشناس مسائل مقاومت با افراطگرایی خشونتآمیز در تاجیکستان، در رابطه با نقش ترکیه در تحولات اخیر سوریه گفت: این کشور یک قدرت منطقهای است و «سیاست موفق و چند سمتی» را دنبال میکند. به گفته عزیزی اولویتهای سیاست خارجی ترکیه بر اساس منافع واقعی سیاسی این کشور تعیین میشوند.
این کارشناس تاجیک افزود: «نباید فراموش کرد که به هر حال افرادی حکومت ترکیه را در دست دارند که اسلام سیاسی و اندیشه اخوانی برایشان چندان بیگانه نیست. از این رو، گمان نمیکنم حمایت ترکیه از طرحهای پانترکیستی در منطقه بتواند مانع جلوگیری از قوت گرفتن نیروهای اسلامگرا در کشورهای آسیای مرکزی شود.»
سرنگونی حکومت بشار اسد توسط یک گروه مسلح مخالف که سازمان ملل، ایالات متحده، بریتانیا و سایر کشورها آن را به عنوان یک سازمان تروریستی شناختهاند، در ذهن بسیاری از مردم منطقه این پرسش را ایجاد کرده که آیا نظامهای خودکامه در سایر نقاط جهان، از جمله در آسیای مرکزی هم با چنین سرنوشتی روبرو نخواهند شد؟
به گفته دکترعزیز احمد بارز، ریس مرکز مطالعات راهبردی افغانستان و آسیای مرکزی در آکسفورد بریتانیا «فروپاشی حکومت اسد ، میتواند الهامبخش و محرک ملتهایی باشد که تجربه حکومتهای طولانی مدت دیکتاتوری را در آسیای مرکزی دارند. با این حال، وضعیت کشورهای آسیای مرکزی یکسان نیست. مردم تاجیکستان، با تجربه جنگ داخلی، بازگشت به صلح و مبارزه با فقر، علاقه چندانی به نافرمانیهای مدنی ندارند و صلح و امنیت را بزرگترین دستاورد خود میدانند».
با این حال، به باور دکتر احمد بارز «شهروندان سایر کشورهای آسیای مرکزی ممکن است برخورد متفاوت و احتمالاً تهاجمیتری با حکومتهای خود داشته باشند. اگر گروه تحریر شام بتواند از ایدئولوژی خود فراتر رود و نهادهای دموکراتیک دولتی را احیا کند، تأثیر آنها بر کشورهای دیگر بیشتر خواهد بود و ممکن است موجی از تغییرات سیاسی را در منطقه رقم بزند.»
شیرعلی رضایان، کارشناس مسائل سیاسی در تاجیکستان چشمانداز وضعیت در سوریه را در حال حاضر کاملاً روشن نمیداند. به گفته او آن چه که روشن است «احیای گروههای افراطی به خصوص برای کشورهای آسیای مرکزی خطراتی را در پی خواهد داشت، زیرا شواهد حاکی است که در عملیات جنگی اخیر در سوریه افرادی از این منطقه نیز شرکت داشتهاند.»
به باور رضایان، وضعیت سوریه تهدیدها و فرصتهایی را برای سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی ایجاد کرده است. به گفته او، دور از احتمال نیست که «فعالیت قدرتهای اصلی سود برده از فروپاشی رژیم بشار اسد، در آسیای مرکزی نیز چشمگیر شود. و به دلیل آن که قدرتهای«برنده» و «بازنده» در قضیه سوریه در آسیای مرکزی در برابر هم قرار دارند، به احتمال زیاد افزایش رقابتها میان آنها در جغرافیای آسیای مرکزی هم به چشم خواهد آمد.»
این کارشناس تاجیک شباهتهایی را در فروپاشی حکومتهای اشرف غنی در افغانستان و بشار اسد در سوریه مشاهده کرده است.
به گفته شیرعلی رضایان مخالفان مسلح اسد دمشق را مثل کابل در مدت خیلی کوتاه و بدون مقاومت نیروهای دولتی «فتح» کردند. به باور رضایان، اگر وضعیت سوریه شبیه حوادث پس از ۱۵ اوت سال ۲۰۲۱ در افغانستان شود، «به احتمال زیاد بعضی از قدرتهای «بازنده» از سرنگونی رژیم اسد در اصل به بهرهبردار تبدیل میشوند و در فعالیتهای گروه هیئت تحریر شام سرمایهگذاری میکنند.»
رستم عزیزی، کارشناس تاجیک، پیامدهای بحران سوریه را برای امنیت کشورهای آسیای مرکزی، به ویژه تاجیکستان از چند نگاه مهم میداند.
به گفته او، نخست باید در نظر گرفت که در صفوف مخالفان رژیم بشار اسد گروههایی هستند که از سوی جامعه جهانی و کشورهای آسیای مرکزی گروه افراطی و تروریستی شناخته شدهاند. در میان اعضای چنین گروههایی جنگجویانی از کشورهای آسیای مرکزی نیز هستند.
به گفته عزیزی گروه «توحید و جهاد» و «امام بخاری» عمدتآ متشکل از شهروندان جمهوریهای آسیای مرکزی هستند. بیشتر نیروهای آنها ازبکهای اهل ازبکستان و قرقیزستان هستند. همچنین تعدادی از شهروندان تاجیکستان و اویغورهای چین نیز در این گروهها هستند.»
به باور این کارشناس، با وجود به قدرت رسیدن هیئت تحریر شام درسوریه، و حضور شهروندان تاجیکستان در این گروه، سرنوشت آینده پیکارجویان تاجیک هنوز روشن نشده است.»
رستم عزیزی معتقد است که «پیروزی گروههای اسلامگرا در سوریه که با زور و با استفاده از نیرو توانستند زمام قدرت در این کشور را در دست بگیرند، (نمونه دوم پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان) میتواند یک نمونه الهامبخش برای نیروهای افراطی در سراسر جهان، از جمله در آسیای مرکزی باشد.»
به باور برخی ار کارشناسان، با سقوط بشاراسد، سوریه در هرج و مرج فرو خواهد رفت.
رامین هادی زاده، کارشناس روابط بینالمللی از امارات متحده عربی میگوید: «تأثیر بحران سوریه بر کشورهای آسیای مرکزی همانند حدود ۱۰ سال پیش خواهد بود. طبق گزارشها، شمار زیادی از پیکارجویان از آسیای میانه و حتی از میان اویغورهای چین در سوریه هستند.»
هادی زاده بر این باور است که میان گروههای متعددی که در برانداختن حکومت بشار اسد نقش داشتند، درگیریهای مسلحانه پیش خواهد آمد، چون اندیشههای این گروهها در تضاد با هم هستند و قدرتهای مختلفی از این گروهها حمایت میکنند و هر کدام منافع خود را دنبال میکنند و در این میان، سعی و کوشش برای جذب پیکارجویان از آسیای میانه بالا خواهد گرفت و این پیکارجویان دارای تجربهٔ جنگ، امنیت کشورهای خودشان را تهدید خواهند کرد.»
هادی زاده دو درس اصلی برای سران دولتهای آسیای مرکزی از فروپاشی ناگهانی حکومت بشار اسد را چنین میداند، «نخست، باید برای تأمین نیازهای اولیهٔ اقتصادی و رفاهی مردم به طور جدی کوشید. مردم سوریه پس از برقراری آرامش نسبی، در مناطق تحت کنترل حکومت اسد، بهبودی در وضع اقتصادی و رفاهی نمیدیدند. این شامل حال مردم عادی و نظامیان بود.»
دوم، «ایجاد روابط حسنه با کشورهای مختلف، نباید باعث دور شدن از متحدان و حامیان راهبردی شود. در دو سال اخیر، بشار اسد گاه جهت راضی کردن یا دستکم نرنجاندن کشورهایی که از مخالفانش پشتیبانی مادی میکردند، به رغم منافع متحدانش عمل کرد یا شاید دقیقتربگوییم، عمل نمیکرد.»