به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز؛اعضای خانواده در حال عبور از آوارهای خانه خود بودند. "عبدالرحمن علامه"، مرد ۳۷ ساله سوری وقتی به خانه ویران شده خود نگاه میکرد زیر لب میگفت: "شوکه کننده است. واقعا شوکه کننده است". او به مدت ۱۳ سال یعنی از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در لبنان پناهجو بوده است. اکنون وی به شهر حمص سوریه برگشته بود و خانه اش را به همراه خواهر و دیگر اقوام نظاره میکرد. رویدادی که تنها یک هفته پس از سقوط رئیس جمهوری سوریه بشار اسد به وقوع میپیوست. آنها از دیدن وضعیت خانه خود به شدت اندوهگین بودند.
او گفت: "من قصد ندارم عکسی از خانه را برای پدرم بفرستم، زیرا یک چنین عکسی او را به شدت ناراحت خواهد کرد. تنها اندکی پس از سقوط دولت سوریه، هزاران سوری که در داخل این کشور آواره شدهاند و یا مجبور شدهاند در خارج پناهجو شوند، در حال بازگشت به خانههای خود هستند.
در حمص، مردم هم با لبخند و هم اشک به روند تحولات در کشورشان واکنش نشان میدهند. بخشهای اعظم سوریه در نتیجه سالها جنگ داخلی آسیب دیده است. حمص، یک شهر باستانی در مرکز سوریه، در طی سالهای گذشته که شاهد ناآرامی در سوریه بودهایم، میزبان بیشترین درگیریها بوده است. جنگندهها بارها و بارها این شهر را بمباران کردهاند. محلههای حمص تا حد زیادی عاری از سکنه بودند و البته که مردم این شهر نیز فقر و گرسنگی زایدی را متحمل شدهاند. صدها شهروند سوری در نتیجه چندین سال درگیر با محوریت این شهر جان خود را از دست دادهاند.
بلوکهای ساختمانی ویران شده را میتوان در اقصی نقاط شهر حمص مشاهده کرد. آثار ترکش بر دیوارهای شهر هستند و آوارها در پیاده روها انبار شدهاند. عبدالرحمن علامه با اشاره به محله زندگی خود میگوید به طور کامل این محله ویران شده است. محلهای که نام آن "بابا عمر" است. او میگوید "اکنون خدا، اسد را نابود کرده است".
میتوان گفت هر خانوادهای در شهر حمص از تبعات سالها جنگ و ویرانی در سوریه آسیب دیده است. سال ۲۰۱۱ مردم شهر حمص در اعتراضات علیه نظام سیاسی سوریه شرکت کردند، اما محتاط بودند و سرنوشت وحشتناک مردم شهر حما در جریان اعتراضات آنها در سال ۱۹۸۲ میلادی که منجر به بمباران شهرشان و کشته شدن هزاران نفر شد را پیش چشم داشتند. با این حال، وقتی درگیریها شدید شد، بالطبع شاهد ایجاد ویرانیهای گستردهتر در شهر حمص نیز بودیم.
"رابعه اسد"، شهروند سور میگوید که یک راننده کامیون از شهر حمص نقل مکان کرده بود با این حال به مردم این شهر کمک میکرد تا از حمص بگریزند. صدها نفر از مردم حمص در نتیجه درگیریهای چند ساله در سوریه، آسیبهای جدی دیدهاند. مخالفان در شهر موضع میگرفتند و ارتش سوریه با توپخانه مواضع آنها را هدف قرار میداد.
"محمد الشاطر" جوان ۲۳ ساله سوری ساکن شهر حمص میگوید پدرش کارگر ساختمانی بود و در بحبوحه تحولات دهه ۲۰۱۰ سوریه، توسط نیروهای امنیتی سوریه دستگیر شد و هیچ خبری از سرنوشت او تا این لحظه نیست. مادرش "حنا" میگوید افرادی که به دست نیروهای امنیتی سوریه میافتند یا میمیرند و یا به آنها گرسنگی شدید داده میشود. آنها میگفتند هنوز نگرانند که اسد بار دیگر به قدرت بازگردد و درست به همین دلیل از افشای کامل نام خود خودداری میکردند.
یک سال پس از ناپدید شدن پدر خانواده، یک گلوله سرگردان موجب کشته شدن پسر ۸ ساله این خانواده نیز شده است. حنا میگوید که نیروهای امنیتی برای تحقیق آمدهاند، اما او با آنها همکاری نکرده، زیرا از سرنوشت شوهرش به وی خبر ندادهاند. حنا میگوید وقتی بچه هایش کوچک بودهاند، با کمکهای مالی گذران عمر میکرده است.
حملات هوایی مختلف به بخشهای گوناگون شهر حمص آسیبهای جدی را به این شهر وارد کرده است. به طور کلی نسل جدید سوریه تا حد زیادی درگیریها در حمص را حس کردهاند و بسیاری از این شهر گریختهاند. "دیا الشامی"، ۲۳ ساله، در شهر حمص یک کافی شاپ دارد. برادرانش به خارج از سوریه رفتهاند. وی میگوید که نیرویهای امنیتی سوریه جوی از نگرانی را به دلیل احتمال انجام بازداشتهای خودسرانه ایجاد کرده بودند. با این حال، اکنون اوضاع تغییر کرده است.
"تمام کارا حسین"، ۶۹ ساله فردی است که تنها در یک اتاق خانه آسیب دیده اش زندگی میکند. او سه برادر خود را پس از بازداشت توسط نیروهای امنیتی سوریه از دست داده است. دو پسرش نیز دوشادوش مخالفان میجنگند و بقیه خانواده اش هم به خارج از سوریه گریختهاند.
شهر حمص بار دیگر شلوغ شده است. پناهجویان سوری که از این شهر فرار کرده بودند، هر روز از لبنان به شهر خودشان باز میگردند و به خانههای خود میروند. "جهاد السرور"، ۵۰ ساله یک تاجر محلی، بولدوزری را هدایت میکند و بلوکهای سیمانی را که به عنوان مانع از سوی ارتش سوریه برای مقابله با پیشرو نیروهای مخالف تعبیه شدهاند را جابجا میکند.
السرور میگوید که او ماشینها و کاگرانش را برای پاکسازی معابر عمومی بسیج کرده، زیرا این امر را یک وظیفه و ماموریت برای خودش ارزیابی میکند. او میگوید نظام سیاسی سابق سوریه توجهی به بازسازی شهر نداشته است. سوریها در بخشی از شهر جلوی یک خبرنگار را گرفته بودند و از او میخواستند تا پیامشان را به جهانیان مخابره کند. آنها میگفتند: "ما همه چیز از جمله آب، برق، چوب، و ارتباطات نیاز داریم". "ماریا الامین"، زن ۴۵ ساله میگفت: "وضعیت، تلخ و شرین است". او میگوید نام برادرش را در فهرست افرادی یافته که در زندان صیدنایا دمشق کشته شدهاند. این زن نان میپزد و آنها را میفروشد. وی میگوید که کشورش فقیر شده است و اکنون زمان بازسازی و رونق است. او میگوید در درون غم داریم، اما این غم در بیرون نمودی ندارد.