گروه فرهنگی: فیلم سینمایی «آریاشهر دو نفر» به کارگردان حمید بهرامیان به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم با بازی محسن کیایی، مهران احمدی، پانتهآ پناهیها، هومن حاجیعبدالهی، علی اوجی و تهیهکنندگی آذر معماریان ساخته شده است.به گزارش ایلنا،
«آریاشهر دو نفر» روایتگر قصه دو زوج است که برای دستیابی به ثروتی عظیم درگیر ماجراهایی متفاوت میشوند و بهرامیان این قصه را در فضایی کمدی روایت کرده است.به بهانه اکران «آریاشهر دو نفر» با این کارگردان گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
ایده اولیه «آریاشهر دو نفر» چطور شکل گرفت؟
ایده اولیه این فیلم از یک خبر شکل گرفت که در روزنامهها و خبرگزاریها خواندم و آن خبر دزدی از صندوق امانات یک بانک بود که مقداری طلا و دلار از آن دزدیده شده بود و این طلاها به هیچ یک از مشتریهای بانک تعلق نداشت و در نهایت معلوم شد که این پول مربوط به رانت و رشوهای است که دریافت شده و از این خبر ایده اولیه فیلم «آریاشهر دو نفر» در ذهن من شکل گرفت.
بنابراین در این فیلم هم مثل اثر قبلیتان نگاهی سیاسی و اجتماعی را دنبال میکنید؟
در این فیلم نگاه سیاسی خیلی پر رنگ نیست، هر چند که ما در ایران زندگی میکنیم و زندگیمان خواسته یا ناخواسته با سیاست گره خورده اما من بیش از اینکه نگاهی سیاسی را دنبال کنم یک نگاه انسانی را مدنظر داشتم و تلاشم بر این است که درباره آدمها و روانشان و به طور کل زندگی انسان فیلم بسازم. بنابراین اگر به موضوعی مثل رانتخواری میپردازم این موضوع را بیشتر از اینکه از منظر سیاسی دنبال کنم از منظر روانی و انسانی دنبال میکنم.
اینکه انسانها چرا به موقعیتی میرسند که ممکن است به خاطر پول اخلاقیات را کنار بگذارند را میتوان پرسشی دانست که ایده «آریاشهر دو نفر» را شکل داده است؟
میتوان این مسئله را در فیلم پیدا کرد اما من بیشتر از اینکه بخواهم این پرسش را بررسی کنم که چرا انسانها به چنین موقعیتی میرسند که دزدی را ممکن است انتخاب کنند، این موضوع را هم در نظر داشتم که در موقعیتهای مناسب برای دزدی و اختلاس انسانها چه رفتاری دارند.
در این فیلم با دو کاراکتر روبرو هستیم که یک نفر را میتوان فردی طمعکار دانست و دیگری هم فردی است که مشکلات اقتصادی فراوانی در زندگیاش دارد. چرا دو شخصیت با این ویژگی را برای روایت قصه «آریاشهر دو نفر» انتخاب کردید؟
در «آریاشهر دو نفر» با یک رئیس بانک روبرو هستیم که اختلاس کرده و میخواهد به نحوی از کشور خارج شود. او به سرزمین خودش به عنوان یک فرصت و یک موقعیت کوتاه مدت نگاه میکند و میخواهد کارش را در این سرزمین انجام دهد، به ثروتی برسد و بعد از این کشور خارج شود و به نوعی خود را نجات دهد. این نگاه خودخواهانه به نظر من امروز آفتی در جامعه ما است که گریبان ایران را گرفته؛ آدمهای بسیاری سعی میکنند خود را از مشکلات موجود نجات دهند و برایشان هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد. به نظر من این نگاه فردی همواره اوضاع جامعه ما را بدتر کرده. اگر ما بپذیریم که در جامعهای زندگی میکنیم که تبعات تصمیماتمان بر دیگران نیز تأثیراتی جدی میگذارد آن زمان ممکن است به جای فکر کردن به خودمان به دیگران هم فکر کنیم.
در مقابل این فرد ما کاراکتر محسن کیایی را داریم که فکر میکند تنها راه خوشبخت زندگی کردن ثروتمند شدن است. افراد بسیاری هستند که تنها راه خوشبخت شدن را فقط پول میدانند در حالیکه باید بپذیریم اینگونه نیست. البته باید تأکید کنم که من از اهمیت پول بیخبر نیستم و نمیخواهم منکر نقش آن در زندگی افراد شود و مطمئناً هرکس میتواند به درآمد و کسب پول بیشتر فکر کند اما آنچه که در این فیلم مطرح شده بنده پول بودن و در واقع به دنبال پول بزرگ بودن بدون کار کردن است.
چقدر این نگاه را امروز در جامعه ما جدی میدانید که در یک فیلم به آن پرداختهاید؟
جامعه آماری دقیقی قطعاً وجود ندارد ولی آنچه که میبینم من را به این نتیجه میرساند که زندگی ما تحت تأثیر تکنولوژی تغییر کرده و به سبک و فرهنگ غربی تبدیل شده است. زمانی در جامعه ما افراد در موقعیتهای مختلف دستگیر یکدیگر بودند و امروز کاملاً واضح است که چنین فرهنگی رو به فراموشی است و من فکر میکنم دلیل از بین رفتن بسیاری از همین مسائل اخلاقی زیبا در فرهنگ ما، درگیر شدن با فرهنگی است که متعلق به ما نیست.
ما بارها درباره معضلات فرهنگی شنیدهایم و معمولاً برای مقابله با این معضلات توجهها معطوف به سبک لباس پوشیدن مردم میشود در حالیکه تغییرات فرهنگی را وقتی بیشتر حس میکنیم که دقت کنیم و ببینیم بسیاری از خصوصیات اخلاقی جامعهمان از بین رفته و خصوصیات دیگری جایگزین آن شده است. فرهنگ ما آمیخته با عرفان است و جایگاه روح انسان در آن اهمیت ویژهای دارد اما امروز به دلایل مختلف بسیاری از ما گرفتار پول شدهایم و ناراحتکنندهترین اتفاق بنده پول بودن است که من در «آریاشهر دو نفر» به این موضوع پرداختهام.
علاوه بر این موضوع، خرافه جدید را که تحت عنوان روانشناسی زرد یا کلاسهای انگیزشی شناخته میشوند را هم نقد کردهاید. آیا این پدیدهها را هم نوعی معضل فرهنگی میدانید؟
شاید ظهور پدیدههایی چون روانشناسی زرد، عرفانهای سطحی، کلاسهای انگیزشی و... را نتوان مربوط به این موضوع دانست. این پدیدهها معمولاً سعی میکنند با تمرکز بر مطالعات اندک مخاطبانشان آنها را جذب کرده و به برتریهایی تشویق کنند که نهایتاً در حیطه یک نوع عرفان سطحی قرار میگیرد که اتفاقاً آن برتریها را عرفان واقعی نادرست میداند. امروز اکثر انسانها آرامشی سطحی را میخواهند و مکاتب مختلفی هستند که در روانشناسی، عرفان، کلاسهای انگیزشی ردپایشان را میتوان دید و این مکاتب معمولاً به سطحی از زندگی روزمره میپردازند و سعی دارند افراد را به آرامشی در روزمره برسانند و به طور کل رویکردشان سطحی است.
چرا برای پرداختن به این مفاهیم جدی به سراغ ژانر کمدی رفتید؟
برای من یکی از جدیترین و بیضررترین شیوههای حرف زدن درباره موضوعات مختلف به زبان سینما، کمدی است. در جهان کمدی غیرممکن است که شما اشکالی در کاراکتر ببینید، آن اشکال در شما نباشد و بخندید. شما به این اشکال که اثر کمدی نمایان کرده میخندید چون شکل بیان او خشن و نصیحتگونه نیست و من فکر میکنم این بهترین و بیضررترین راه بیان مفاهیم است.
اینکه شما با قطعیت به مخاطبتان راهی که درست میدانید را پیشنهاد دهید و بگویید که این راه درست است و باید همین مسیر را بروید کار فیلم نیست، به نظر من کار فیلم سوال ایجاد کردن و دست گذاشتن روی اشکالاتی است که میتواند به مخاطب خود تلنگر بزند. من اگر میخواستم با زبانی جدی با مخاطبم صحبت کنم به نظرم تأثیری که الان این فیلم میتواند داشته باشد را نداشت و اگر هم اثری داشت به نظر من سطحی بود. من کمدی را جدیترین و اثرگذارترین ژانر سینما میدانم.
اما مهمترین مفاهیم در فضایی کمدی ممکن است جدی گرفته نشود. امروز نقدهای بسیاری به سینمای کمدی ایران مطرح میشود و ممکن است به طور کل مخاطب ایرانی نگاهی جدی به اثر کمدی نداشته باشد.
بسیاری از نقدهایی که به سینمای کمدی مطرح میشود را درست میدانم. بعضی از فیلمها دیگر از گونه سینما خارج شدهاند و صرفاً آیتمهایی مخصوص فضای مجازی هستند که به نام فیلم سینمایی کنار هم قرار داده شدهاند تا مخاطب را بخندانند.
این فیلمها عمقی ندارند و وفور آثاری اینچنین باعث شده که نگاه به سینمای کمدی اینگونه باشد که مخاطب صرفاً برای خندیدن این آثار را انتخاب میکند. به همین دلیل من از شوخیهای سطحی، صحنههای رقص و... در فیلمم استفاده نکردم و با وجود آن در فیلم قبلیام هم مخالف بودم که البته نتوانستم این بخشها را از فیلم حذف کنم. من در فیلمهای کمدیام از عادیسازی مصرف مواد مخدر، ناسزاگویی و استفاده از کلمات جنسی فاصله میگیرم و سعی دارم مفاهیمی جدی را دنبال کنم.
آیا از شرایط اکران رضایت دارید؟
فعلاً رضایت ندارم و شرایط خوبی نیست؛ سه فیلم کمدی بر پرده سینماها است و تقریباً در ماههای پایانی سال هستیم و مردم کمتر به سینما میروند. البته در حال حاضر فیلم فروش خوبی داشته و در فروش روزانه سینماها دوم هستیم ولی فکر میکنم آگاهی بینندهها از وجود چنین فیلمی در سینماها کم است و به تبلیغات بیشتری نیاز داریم. خوشبختانه در بازخوردهایی که داشتم بینندهها از فیلم راضی بودند و این مسئله من را امیدوار میکند که در روزهای آتی فروش فیلم بهتر شود.