گروه ورزشی: ساغر قنبریان لیدر بانوان باشگاه پرسپولیس به همراه دو تن از دیگر لیدرهای باشگاه به نام های صدف خالقی و مهشید خالقی برای تماشای بازی تیم محبوب خود مقابل نساجی مازندران در تاریخ 17 آذر 1403 در ورزشگاه شهر قدس رفتند.به گزارش ایلنا،اما در مسیر بازگشت به خانه دچار یک حادثه رانندگی و سوختگی شدید شدند که باعث فوت دردناک صدف خالقی و سوختگی ساغر قنبریان و مهشید خالقی شد.ساغر قنبریان پیرو همین موضوع با ایلنا گفت و گو کرد.
ابتدا از حال و هوای روز بازی صحبت کن: مثل دفعات قبل پر از شور و هیجان بود و خب ما قبل از بازی نساجی و پرسپولیس از کانون لیدرهای باشگاه خارج شده بودیم و اون بازی به عنوان یک هوادار معمولی برای تماشای رفته بودیم. من به همراه صدف و خواهرش مهشید و به همراه همسر صدف خالقی برای بازی رفتیم به ورزشگاه. و یک نکته جالب درباره اون روز نوع پوشش من به همراه صدف و مهشید بود که خیلی مورد استقبال دوستان ما قرار گرفت و ما در ردیف وسط سکوهای ورزشگاه قرار گرفتیم و طبق همیشه مشغول تشویق تیم بودیم اما متاسفانه نتیجه را واگذار کردیم.
لحظه حادثه را توضیح بده و اینکه چه اتفاقی افتاد: ما بعد از صرف شام در مسیر بازگشت به خانه بودیم و به علت اینکه همسر صدف خالقی سرعت بسیار زیادی داشت ماشین زاویه گرفت و نتوانست کنترلش بکند و ماشین از سمت راست کوبیده شد به گارد ریل و ماشین بلند شد و اون لحظه من کاملا هوشیار بودم و حتی به خاطر دارم که مهشید چند بار همسر صدف را صدا زد و پس از اون این اتفاق افتاد و شیشه های ماشین ترکید و خیلی خوش شانس بودیم که شیشه ها به سمت ما پرتاب نشد.
در ادامه هم اتومبیل از جلو آتش گرفت و من کاملا آن لحظات هوشیار بودم و اول مهشید از ماشین بیرون آمد و من وسط نشسته بودم و زمانی که آتیش به داخل ماشین آمد من به سمت درب ماشین که سمت راست بود رفتم اما چون به گارد ریل چسبیده بود نمیتوانستم از آن خارج شوم و در همان لحظه دیدم دربی که مهشید از آن خارج شده بود باز است و من چشم هایم را بستم و از دل آتیش خودم را خارج کردم.
وقتی از ماشین بیرون آمدم هنوز چشم هایم را باز نکرده بودم که متوجه شدم یک فردی دستم را گرفت و من را به روی آسفالت خوابوند و پشتم کاملا آتش گرفته بود و آن را خاموش کرد. ولی بالاتنه ام به علت اینکه چند لایه لباس پوشیده بودم سوختگی کم تری داشت.بعد از این اتفاقات همان لحظه که من سعی کردم از روی آسفالت بلند شوم متوجه شدم مردم فریاد میزنند که ماشین الان میترکد و من بلافاصله در حالی که دست سمت چپم کاملا ول شده بود و حسش نمیکردم خودم را دو الی سه متر از حادثه دور کردم و دیدم به غیر از صدف که کمربند ایمنی بسته بود و داخل ماشین داشت میسوخت بقیه خود را خارج کرده بودند و اون لحظه دیدم مهشید به کمک خواهر خود رفته بود.
پس از این اتفاقات من همان لحظه متوجه شدم که صدف بسیار زیاد سوخته بود و خودم پس از مدتی تازه علائم جراحت و سوختگی را روی خودم حس کردم و بسیار لحظات عجیبی بود و من همان لحظه به افرادی که آنجا حضور داشتند دائم میپرسیدم آیا صورت من سوخته است یا نه. گفتن این صحبت ها واقعا برای من سخته چرا که من چند روزه متوجه شدم صدف خالقی از دنیا رفته است و خانواده ام به علت شرایط جسمانی و روحی ام از گفتن آن امتناع کرده بودند.
پس از همه این اتفاقات آمبولانس حدود بیست دقیقه بعد آمد و من به همراه صدف خالقی راهی بیمارستان شدیم و من اونجا متوجه شدم که صدف کاملا سوخته بود در حدی که میتوانستم استخوان هایش را ببینم! بعد از اینکه راهی بیمارستان یافت آباد شدیم همسر صدف خالقی از باردار بودن خانمش اطلاع داد و همه ما اون لحظه تعجب کردیم چون هیچکس خبر نداشت.وقتی من به بیمارستان منتقل شدم برای دست چپم که کاملا شکسته بود و فقط تاندون ها این دست را نگهداشته بود من را بیهوش کردند و بعد از عمل دستم، برای سوختگی بدنم در بیمارستان بستری شدم.
بعد از بستری شدنت در بیمارستان افرادی از باشگاه پرسپولیس و مدیریت برای ملاقات و پیگیری درمانت آمدند؟ از همان روزهای ابتدایی مدیریت باشگاه پرسپولیس و افراد حاضر در تیم ماننده عباس اسمائیل بیگی، درویش، حسین بادامکی، لشگری، حامد تهرانی مجری شبکه پرسپولیس همگی کنار بنده بودند و کاملا حس دلگرمی را در من به وجود آوردند. زمانی که من شرایط جسمانی و روحی ام بهتر شد آقای یحیی گل محمدی و کاضمیان به علت اینکه اجازه ملاقات حضوری داده نمیشد با بنده تلفنی صحبت کردند و پیگیر حال بنده بودند و همچنین علی علیپور هم بعد گلزنی اش عکس بنده و صدف خالقی را به همراه داشت و خیلی اتفاق خوبی برای من رقم خورد و همچنین افرادی که از طریق شبکه های مجازی همواره پیگیر حال بنده بودند.
بعد از پایان یافتن روند بهبودی ات تصمیم داری به ورزشگاه برگردی و از تیم محبوبت حمایت کنی؟واقعیتش تصمیم دارم یه چند وقتی به دور از ورزشگاه باشم چرا که من از سنین خیلی کم عضو کانون لیدرهای بانوان بودم و از همان ابتدا صدف همراه من بود و نبودش کاملا برای من سخته و نیاز دارم مدتی دور باشم از ورزشگاه، با اینکه بسیاری از دوستان و لیدرهای باشگاه از من خواستند حضور پیدا کنم و یاد صدف خالقی را زنده نگهدارم اما ترجیح میدهم مدتی از طریق تلویزیون به تماشای بازی تیم محبوبم بپردازم.
از شرایط این روزهای باشگاه محبوبت بگو و برکناری گاریدو: کاملا در جریان هستم که تیم شرایط خوبی را پشت سر نمیگذارد و بعد از برکناری گاریدو کریم باقری عزیز هدایت تیم را بر عهده گرفت و توانست نتایج خوبی بگیرد اما دلیل قبول نکردن هدایت تیم را توسط کریم باقری قبول دارم چرا که در گذشته بی احترامی های زیادی به پیشکسوتان بزرگ باشگاه از طرف یکسری هوادار نماها انجام شد و جناب باقری نمیخواهد این ارتباط خوبش با هواداران خدشه دار شود.
ترجیح میدهی سرمربی تیم داخلی باشد یا خارجی؟ قطعا با حضور کریم باقری هم ما میتوانیم قهرمان بشویم اما برای باشگاه بزرگی به نام پرسپولیس باید یک مربی بزرگ خارجی حضور داشته باشد تا تیم نتایج بهتری بگیرد.
صحبت پایانی: صحبتی که میخواهم بکنم به دور از فضای فوتبال و هواداری است و از همه مردم عزیز میخواهم قدر سلامتی خود را بدانند چون هیچ چیزی مهم تر از سلامتی نیست و من در این مدت افرادی را دیدم که با کوچک ترین اتفاقات راهی بیمارستان شدند و همیشه خودم را جای صدف میگذاشتم که چگونه این درد و رنج را تحمل میکند اما الان خوشحالم که حداقل روحش در آرامش است.