گروه فرهنگ و هنر: فرشته نوبخت میگوید آموزش دادن نویسنده زیر 45 سال به دیگر جوانان چه حاصلی دارد غیر از ایجاد این توهم برای آنها که میتوان در جوانی به موفقیت رسید؟
این داستاننویس درباره نقش کارگاهها در پرورش نویسنده گفت: من اصلا معتقد نیستم کارگاه میتواند نویسنده پرورش بدهد، چون نویسندگی ذاتی است. باید جوهره و میلی در فرد وجود داشته باشد. فکر نمیکنم کسی بدون اینکه استعدادی داشته باشد، بتواند با آموزش نویسنده شود. وجه ذاتی بودن نویسندگی بسیار مهم است. او افزود: کارگاه فقط میتواند چیزهایی درباره پلات، شخصیتپردازی و ... به نویسنده آموزش بدهد. البته اینها از طریق کتابها هم قابل دستیابی است، از طریق مطالعه هم میتوان به آنها رسید و اینطور نیست که حتما لازم باشد افراد به کارگاه بروند.
نوبخت همچنین عنوان کرد: آنچه در کارگاهها معضل شده این است که میخواهند خیلی سریع نویسنده پرورش دهند، افرادی هم که وارد این کارگاهها میشوند، فکر میکنند باید در عرض یکی - دو ماه رمان ارائه دهند. البته گاه نویسندههای خوبی هم از کارگاه درآمدهاند، اما در کار بسیاری از آنها شتابزدگی دیده میشود. یکی از معضلات هم این است که در این کارگاهها چارچوبهایی را به صورت تئوری درنظر میگیرند و میخواهند از طریق همین چارچوبها آموزش دهند، درحالیکه نویسندگی حاصل الهامات، فعل و انفعالات روحی و ... نیز هست. همچنین خلوتی که نویسنده حتما باید تجربه کند، مهم است. در کارگاهها از تجربیاتی که نویسنده باید داشته باشد، فاصله میگیرند و به سمت مکانیکینویسی میروند. البته نه اینکه همه کارگاهها اینطور باشند، اما کارگاهها این خطر را برای نویسندههای ما ایجاد کردهاند.
او در ادامه اظهار کرد: آنچه لازم است و کم آموزش داده میشود، اهمیت مطالعه است. نویسنده باید با کارهای کلاسیک آشنا شود. بعضی از افرادی که وارد کارگاهها میشوند آثار نویسندگانی مثل تولستوی، داستایوفسکی و سایر نویسندگان شاخص را نخواندهاند و فکر میکنند اگر خوب وبلاگ یا دلنوشته مینویسند، پس میتوانند نویسنده شوند و کارگاهها هم به آنها همین ایده را میدهند. بعد که کتابشان چاپ شد، با انتقادهای زیاد مواجه میشوند و احساس سرخوردگی میکنند.
این نویسنده در ادامه درباره شتاب نویسندگان جواب برای انتشار کتاب گفت: بعضی از مدرسانِ کارگاهها با ناشران در ارتباط هستند و شاگردان کارگاهها را تشویق میکنند که هرچه زودتر کارشان را منتشر کنند. خود این نویسندههای جوان هم بر اثر خامی و ناپختگی فکر میکنند باید سریع کارشان را منتشر کنند تا رها شوند و به سراغ کار بعدی خود بروند. اینها در حالی است که گاهی نوشتن یک کار سه - چهار سال زمان میبرد ولی در کارگاهها کار را چندماهه مینویسند و منتشر میکنند. انتظار گرفتن بازخورد هم دارند. حتا ممکن است با لابیهایی این بازخورد را هم دریافت کنند.
او درباره ویژگیهایی که مدرسان کارگاههای داستاننویسی باید داشته باشند، گفت: وقتی نویسندهای خیلی جوان است، حتا اگر سه - چهار کتاب هم منتشر کرده باشد، چه چیزی برای ارائه به دیگران دارد؟ آموزش دادن نویسنده زیر 45 سال به دیگر جوانان چه حاصلی دارد غیر از ایجاد این توهم برای آنها که میتوان در جوانی به موفقیت رسید؟ نوبخت اضافه کرد: چیزی که بسیار مهم است مطالعه و اشراف فرد بر ادبیات کلاسیک غرب و ادبیات خودمان و شناخت نظریههاست. همینطور لازم است همه اینها در فرد نشست پیدا کرده باشد تا او چیزی برای ارائه در کارگاه داشته باشد. داشتن تجربه کافی و توان انتقال تجربهها به دیگران هم بسیار مهم است. همچنین مهم است که مدرس کارگاه خودش آثاری خلق کرده و دانستههایش را در این آثار به کار برده باشد.
او درباره تعدد کارگاههای نویسندگی اظهار کرد: تعدد به خودی خود بد نیست به شرطی که همه در سطح استاندارد باشند، ولی الآن مشکل ما این است که کارگاهها در سطح استاندارد نیستند و مدرس خود وجهه لازم را ندارد. نویسندهای که به او پیشنهاد تدریس میشود، باید ببیند توانایی، دانش و جایگاه لازم را دارد یا نه، بعد این مسؤولیت بزرگ را بپذیرد. در حال حاضر استاندارد نبودن کارگاهها آشفتگی ایجاد کرده و باعث سردرگمی مخاطب شده است.