محمد چراغی، برادر علی چراغی؛ کارگر ۴۰ سالهای است که جلوی چشم فرزندش مورد ضرب و شتم شدید ماموران سد معبر شهرداری قرار گرفت و یک هفته بعد بر اثر جراحات وارده در بیمارستان جان باخت. برادر داغدیده گاهی صدایش بغض الود میشود و گاه به شدت عصبی. او نشانی وانت ماموران سد معبر را میدهد و فقط دلش میخواهد شکایت به نتیجه برسد تا بتواند زخم دل خودش و خانواده برادرش را التیام بخشد: «برادرم را جلوی چشم فرزندش با پنجه بوکس زدند. شدت ضربه به سر برادرم آنقدر زیاد بود که دکترها نتوانستند برایش کاری کنند.»
همسر و دو فرزند كارگري كه توسط ماموران سدمعبر به قتل رسيد
آیا در این مدت کسی از خانواده شما دلجویی کرده است؟ فقط آقای مسجد جامعی از شورای شهر آمدند منزلمان، یک دلجویی کردند و رفتند. اما از مسئولان شهرداری هیچکس به سراغ ما نیامد. زمانی که برادرم در بیمارستان بستری بودند، فقط یک بار آقای محمودی، مسئول حقوقی شهرداری منطقه ۴ و مهندس آل عمران، مسئول حوزه سلامت شهرداری به ملاقات برادرم آمدند. البته آنها هم به اصرار صدا و سیما آمده بودند. زمانی که صدا و سیما برای تهیه گزارش آمده بود، از آنهاخواسته بود بیایند، یک ملاقات کوتاه کردند و رفتند. بعد از آن، دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکردند. تنها روز فوت برادرم آقای محمودی تماس گرفت و جویای حال برادرم شد و من به ایشان گفتم: دیگر چه حالی؟ برادرم فوت کرده. ایشان هم تلفن را قطع کردند و دیگر تماسی با ما نگرفتند، حتی یک تسلیت هم نگفتند.
هزینه بیمارستان را چه کسی پرداخت کرد؟ هزینه بیمارستان و حتی همه هزینه مراسم ختم و کفن و دفن را خودم پرداخت کردهام. حدود ۱۸میلیون هزینه بیمارستان شده، حدود ۱۰ میلیون هم هزینه کفن و دفن شده تا امروز که همه فاکتورها و صورتحسابها را نگه داشته ام.
ابوالفضل فرزند برادرتان که آن لحظات را به چشم دیده، الان از نظر روحی در چه وضعیتی قرار دارد؟ چه بگویم، اصلا وضعیت خوبی ندارد. شب از خواب میپرد و یکباره میزند زیر گریه. شوکه شده. بارها در این مدت بردیمش بیمارستان، اما دکترها میگویند: این بچه شوکه است. فقط باید هوایش را داشته باشید و مواظبش باشید. اصلا وضعش رو براه نیست، یک گوشه کز ميکند و یکباره با صدای بلند گریه میکند.
ابوالفضل روز حادثه چه میگوید؟ آیا پدرش جایی را سد کرده بوده که ماموران به او تذکر میدهند؟ خیر. برادرم هیچ کار خطایی نکرده بود. برادر من نه جنسی خریده بوده، نه جنسی داشته، اول صبح داشته میرفته، که یک مزدا دوهزار دو کابین با آرم شهرداری به شماره پلاک ۱۸ ط ۱۲۵ ایران ۳۳ میپیچد جلوی ماشینش. میگویند ماشین توقیف است. برادرم اعتراض میکند و میگوید به چه جرمی ماشین توقیف است. من باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرم که تکلیف من را روشن کند. در حالی که داشته تماس میگرفته، یکی از ماموران شهرداری او را با مشت میزند و بعد چهار نفری میریزند سرش و او را کتک میزنند. برادرم وقتی از جا بلند میشود دو مرتبه به پسرش میگوید: گوشی من را بده، من زنگ بزنم ۱۱۰، این بار حتی وقتی برادرزادهام جلو میرود که گوشی را به پدرش بدهد، با لگد بچه را هم به زمین پرت میکنند. یکی از انها در همین حین پنجه بوکس را از داخل ماشین بیرون ميآورد و به قسمت چپ سر برادرم میکوبد. وقتی برادرم بیهوش به زمین میافتد، اینها فکر میکنند که برادر من دارد فیلم بازی میکند، دوباره با مشت و لگد به جانش میافتند و مدام میگویند: بلند شو، بلند شو، فیلم بازی نکن. وقتی میبینند از دهان برادرم خون و کف بیرون میریزد و کسبه محل از راه می رسند، سوار ماشین میشوند و فرار میکنند.
کسبه محل در این شرایط چه میکنند؟
من از اهل کسبه شهادت کتبی دارم. یعنی کسانی که شاهد ماجرا بودند. هم شماره ماشین را برداشته اند، هم استشهاد محلی جمع آوری کردند و هم به اورژانس زنگ میزنند. متاسفانه اورژانس هم ۴۵ دقیقه بعد از تماس به صحنه میرسد و برادرم را به بیمارستان امام حسین منتقل ميکند.
الان شکایت شما در چه مرحلهای است؟ شکایت ما فعلا در آگاهی است و در حال رسیدگی هستند.
شما اظهار نظرهای مسئولان شهرداری را میخوانید؟ مثلا آقای قالیباف گفتهاند که اینها پیمانکار بودند و کارمند شهرداری نبودند و با خاطیان برخورد میشود. پیمانکاری که برای شهرداری کار میکند، با چه کسی قرارداد میبندد؟ همین طوری کار نمی کند، آیا شهرداری زمانی که با پیمانکار قرارداد میبندد، چننین اجازهای را داده که ماموران سد معبر از پنجه بوکس، گاز اشک آور و باتوم استفاده کنند؟ من فقط دنبال جواب این سوال ميگردم.