مجرمان مشهود از نگاه برادر حسین!
شريعتمداري مثل مالكي و اسد فكر ميكند!
9 شهريور 1393 ساعت 16:10
گروه سياسي: حسن فاتحی در سايت انصاف نیوز نوشت: برادر حسین شریعتمداری در یادداشت انتفادی خود به سخنان رییس جمهور در مورد شاخص های تلویحی شناخت فتنه گران!، که شاخص اصلی از نگاه روحانی "قانون و سابقه ی محکومیت و نه توهم " عنوان شده بود، با اعتراض به این بخش از سخنان رییس جمهور، و به باورخودشان در جهت تنفیر افکار عمومی جن و انس!، تلاش کرده است با بازی دوباره با کلمات حقوقی و تقسیم مجرمان به دو دسته "غیرمشهود" و"مشهود"، با فرار به جلو ماموران و مردمان اندک هم مرام خودش را، شاخص شناسایی مجرمان مشهود معرفی کند و ...
قبل از ورود به طرح انتقاد به سفسطه ی دوباره ی برادر حسین، یک انتقادی هم لازم می دانم به جواب آقای روحانی که از موضع منفعلانه به سوال خبرنگار کیهان پرداختند، داشته باشم. اگر من به جای آقای روحانی بودم در جهت نومیدی افراطیون و دلگرمی بیشتر مردم به دولت تدبیر و امید، در جواب خبرنگار کیهان که با فرار به جلو آقای روحانی را وارد جاده ی خاکی کرده و در اصل طرفداران وی را دلسرد کرد، چنین می گفتم:
"دولت تدبیر و امید" با "نه بزرگ "مردم به گفتمان فتنه و در جهت ایجاد وحدت و همدلی با تکیه بر مشارکت جمیع آحاد مردمی از نظام اسلامی شکل گرفت و در فضای برادری و وحدت، کاسبان فتنه حق ندارند بیشتر از این مردم انفلابی را با هزینه های تحمیلی روبرو کنند".
من فکر می کنم با چنین جوابی، برادر حسین مجال تقسیم بندی حقوقی و تخیلی دوباره از مجرمان مشهود و نامشهود نداشتند و بلکه خودشان باید به خاطر نقشی که با این گفتمان تفرقه در حوادث 88 داشتند، مستحق استیضاح و جواب بودند تا اینکه روحانی را وادار به جواب کرده باشند، به علاوه اینکه با قطعیت عمل، لباس تزویر را از تن منتقدان تخریبچی در می آورد.
حال سوال این است که اگر بر فرض و باور برادر حسین!، شاخص شناسایی و کنار گذاشتن و حذف مجرمان مشهود، ماموران (بنده فکر می کنم منظور برادر حسین از ماموران، لباس شخصی ها و خودسرهای هم قطار بابک زنجانی بوده باشد) و مردمان (قطعا" نه همه ی مردم بلکه اقلیتی که همفکر شریعتمداری هستند) بوده باشد، در آن صورت چند میلیون از مردمان ایران اسلامیمان با برچسب فتنه گر و دوپلو و ساکنین فتنه و... مستحق ریزش های اجباری خواهند شد؟
برای اینکه به خطرات تفکر برادر حسین در جهت ایجاد هرج و مرج در جامعه پی برده باشیم، کافی است به هزینه های مدیریت نوری المالکی در عراق و همچنین بشار اسد در سوریه نگاهی گذرا داشته باشیم. هم آقای نوری المالکی در عراق و هم جناب بشار اسد در سوریه، دقیقا" با همین تفکر برادر حسین شریعتمداری خودمان تلاش کرده اند بر مشکلات مدیریتی جامعه ی خود فائق آمده باشند.
اگر نوری المالکی در عراق توانست از رضایت مرجع بزرگ شیعیان آیت الله سیستانی و مردمان خود، برخوردار بوده باشد، لابد برادر حسین هم از پشتوانه ی مردمی و تاییدات مراجع عظام برخوردار خواهد شد! اگر بشار اسد توانسته با تجزیه ی عملی سوریه و تن دادن به خلع سلاح شیمیایی و ... در جهت حفظ قدرت محله ای، توفیقاتی داشته باشد، قطعا" برادر حسین هم خواهد توانست با این تفکرات خطرناک خود از وحدت سرزمینی و ملی اسلامی دفاع کرده باشد.
من نمی دانم چرا برخی افراد خود را عین نظام می پندارند و به خود اجازه می دهند از منظر شاخص، خط کش نظام بوده باشند که اگر خدای نکرده، روزی تدبیر و عقلانیت فاطبه ی سران نظام، تحت تاثیر چنین تفکراتی قرار گرفته باشد، آن وقت به جای اینکه به جنگ استکبار غرب و شرق رفته باشیم، عملا" با دستان خودمان برادران هم کیش و هم مذهب خودمان را درو خواهیم کرد، همان سیاستی که منظور استکبار غرب و شرق بوده و خواهد بود.
این برادر حسین از افرادی بوده که مدام از براندازان سخن گفته است!، ولی راست و خدایی تفکرات غلط مدیریتی خود زمینه های شورش و گرویدن مردم به بیگانگان را فراهم نمی کند؟ بنده خیلی متاسفم که برادر حسین با این تفکرات خطرناک!، هنوز هم با عنوان مدیر مسوول کیهان تحمل شده است، آیا هوش خارق العاده ای لازم است تا به نتیجه ی آخر کلام خطرناک برادر حسین پی برده باشیم؟
بنده نمی خواهم خدمات و زحمات قبلی و حال ایشان نادیده گرفته شود، ولی جناح زدگی و ذوب در منافع تیمی چقدر باید چشم افراد را کور کرده باشد تا علی رغم نه بزرگ مردم به توهمات کاسبان فتنه، دوباره همین برادران با شگرد تبلیعاتی منحصر بفرد خودشان، وزیران و حتی رییس جمهور را تهدید و مدیریت کرده باشند.
پی نوشت: برادر حسین باور کنید که اینجا نه عراق است و نه سوریه، اینجا «ایران» اسلامی است که چشمان بصیرت آنها مراجع عظام است و خود واقفید که غالب مراجع دینی ما مخالف افراط گرایی هستند.
کد مطلب: 53075