رخشان بنیاعتماد که طی دو روز گذشته در اختتامیه جشنواره ونیز جایزه بهترین فیلمنامه را برای «قصهها» دریافت کرد، پس از بازگشتاش از این جشنواره در فرصت یک روز اقامتاش در تهران، در یک جمع دوستانه ، شیر ونیز را به دیگر همکار فیلمنامهنویساش فرید مصطفوی تقدیم کرد تا با همراهی او طی هفتههای آینده به موزه سینما سپرده شود.
در این جمع صمیمانه که 17 شهریور ماه شکل گرفت، جهانگیر کوثری (تهیهکننده سینما) و شادمهر راستین (فیلمنامهنویس) هم حضور داشتند، رخشان بنیاعتماد گفت: از آنجا که برای نمایش فیلم «قصهها» در جشنواره تورنتو عازم کانادا هستم، تصمیم گرفتم در فرصت کوتاهی که در اختیار دارم، جایزه جشنواره ونیز را که مشترک است، به فرید مصطفوی بدهم تا در هفتههای آینده به همراه یکدیگر آن را به موزه سینما اهدا کنیم.
او خاطرنشان کرد: زمانی که به من اعلام شد برای اختتامیه جشنواره باید به ونیز برگردم، نمیدانستم قرار است چه جایزهای دریافت کنم و حتی احتمال داده میشد که جزو نامزدها باشیم، اما لحظهای که اعلام کردند «قصهها» جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرده است، اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که باید فرید (مصطفوی) را هم به اینجا میآوردم و ای کاش این موضوع را میدانستم. بنیاعتماد ادامه داد: به همین دلیل در فرصت اندکی که در تهران هستم و پیش از سفرم، خواستم برای قدردانی از عمر طولانی حرفهای که با فرید مصطفوی داشتم، این جایزه را به او بدهم، چون من قدیمیترین و مستمرترین کار حرفهای را بعد از جهان (جهانگیر کوثری) با فرید مصطفوی دارم.
وی همچنین به روزهایی اشاره کرد که داستان «طوبی» را برای «زیر پوست شهر» با فرید مصطفوی مینوشت و یادآور شد: خوب به یاد دارم که آن زمان "باران" (باران کوثری) تازه به دنیا آمده بود و فرید کمک میکرد تا او را آرام نگه داریم و کارمان را انجام بدهیم. ما در تمام این سالها با رابطه دوستانه و خانوادگی که داشتیم با یکدیگر و نیز با پریچهر (همسر مصطفوی) کار میکردیم. کارگردان «زیر پوست شهر» با اشاره به مراسم بزرگداشتی که قرار است برای فرید مصطفوی در شانزدهمین جشن خانه سینما برگزار شود، افزود: دلم میسوزد که نمیتوانم در این مراسم باشم اما تصور میکنم شاید جشنواره ونیز جواب همکاری، رفاقت، صداقت و دانشی را که او در حق من داشت، داده است.
فرید مصطفوی هم به سابقه همکاری و آشنایی خود با رخشان بنیاعتماد اشاره و اظهار کرد: همسر من تدوینگر تلویزیون بود و با رخشان کار مستندی را انجام میدادند که من نریشن آن را نوشتم و همین آغاز آشنایی و همکاری ما بود. او ادامه داد: من قبل از این آشنایی فیلمنامهای به نام «پاییزان» را نوشته بودم که رخشان بنیاعتماد آن را خوانده بود و دوست داشت. بعد از آن سه طرح نوشتیم که هر سه رد شد و یکی از آنها به دلیل اینکه میگفتند سیاهنمایی دارد پذیرفته نشد؛ که این روند نشان میدهد این واژه "سیاه نمایی" از قدیم بوده است.
مصطفوی در پایان صحبتهایش گفت: اما پس از آن توانستیم فیلمنامه «خارج از محدوده» را که در پروسه تصویب بود با یکدیگر بسازیم و بعد «زیر پوست شهر» را که در زمان کودکی "باران" شروع به نگارش فیلمنامه آن کردیم و زمانی که باران 14-15 ساله شد به مرحله فیلمبرداری رساندیم.
شیر ونیز در طی هفتههای آینده پس از بازگشت رخشان بنیاعتماد به ایران با همراهی فرید مصطفوی به موزه سینما سپرده خواهد شد.