گروه فرهنگ و ادب: یک شاعر گفت: خیلی اسفناک است که بسیاری رشته ادبیات را در دانشگاه از سر ناچاری و بیرشتهای انتخاب میکنند.
فرزاد آبادی گفت: اگر کسی از قبل به ادبیات علاقه داشته و اکنون نیز ادبیات خوانده شروع به نوشتن کند میتواند موفق شود؛ هر چند که این همه چیز نیست و فقط به صورت پایهیی است. او در ادامه گفت: کسی مثل احمد شاملو در سن 65 سالگی میگوید که من تازه فارسی را یاد گرفتهام. این سخن شاملو از طرفی نشان از فروتنی اوست و از طرف دیگر پیچیدگی زبان فارسی را نشان میدهد و در واقع بیان میکند که این زبان چقدر جای کار دارد. او همچنین تاکید کرد: برای کسانی که رشته ادبیات میخوانند دانستن وزن، عروض، قافیه، تاریخ تولد و مرگ شاعران و شناخت سبکهای ادبی کفایت نمیکند.
شاعر «کروکی بهشت» بیان کرد: متاسفانه دانشجویان ادبیات ما در مقطع کارشناسی و حتی دکتری چیزی از ادبیات معاصر نمیخوانند و اصلا شایسته زبان فارسی نیست که اطلاعات دانشجویان ادبیات فارسی تا این حد باشد. آبادی با بیان این که رشته ادبیات اصلا جایگاه مناسبی ندارد گفت: همه کسانی که فارسی صحبت میکنند فکر میکنند فارسی را میدانند اما واقعا اینطور نیست.
دانشجوی ادبیات فارسی هم میتواند پژوهشگر خوب باشد
یک شاعر نیز معتقد است: جایگاه اجتماعی رشته ادبیات در معرض خطر است. حمیدرضا اکبری (شروه) گفت: زبان فارسی هویت ملی ما است. اهمیت این زبان آن قدر زیاد است که در کشورهای اروپایی کرسیهای ادبیات فارسی در دانشگاههایشان تاسیس شده است. او ادامه داد: ادبیات فارسی در کشور ما مهجور واقع شده و اکنون به جایی رسیده که وقتی به فرزند خودمان رشته ادبیات را بهعنوان رشتهای دانشگاهی پیشنهاد میکنیم میگویند بازار کار ندارد و این ضربه مهلکی به هویت ملی ما است.
اکبری با اشاره به این که راهکارهای بسیاری برای ایجاد بازار کار ویژه فارغالتحصیلان ادبیات وجود اظهار کرد: یکی از این راهکارها راهاندازی بنگاههای نشر و ترجمه است و راه دیگر استخدام آنها به عنوان ویراستار در دستگاههای اجرایی است. دستگاههای اجرایی میتوانند در بخش مکاتباتشان از فارغالتحصیلان رشته ادبیات استفاده کنند.
او با بیان این که با یک آسیبشناسی جدی در حوزه ادبیات فارسی میتوانیم به این نتیجه برسیم که اوضاع دانشجویان رشته ادبیات فارسی بسیار وخیم است توضیح داد: متاسفانه به این رشته بها داده نمیشود و در حال فراموشی است و دیگر کسی حاضر نیست در این رشته به تحصیل بپردازد. این منتقد ادبی تاکید کرد: دولتمردان باید برای فارغالتحصیلان رشته ادبیات کارهایی را پیشبینی کنند و با توجه به ارتباط مستقیم رشته ادبیات با حوزه فرهنگ باید چارهاندیشی برای آنها صورت گیرد و این رشته تقویت شود.
وی ادامه داد: ما در حوزه ادبیات فارسی همه چیز داریم اما متاسفانه برخی از استادان این رشته خیلی ضعیف عمل میکنند و فقط در کلاسهایشان کتابهایی که جزو منابع درسی است را میخوانند و دانشجوها را به حال خودشان رها میکنند و فقط به سر کلاس آمدن بسنده میکنند. او با اشاره به این که در حوزه ادبیات جای پژوهش بسیاری وجود دارد گفت: دانشجوی رشته ادبیات فارسی از منظر من میتواند یک پژوهشگر خوب باشد.
اکبری تصریح کرد: متاسفانه ما در دانشگاهای ما به ادبیات معاصر نمیپردازند و فقط به ادبیات کهن بسنده کردهاند و این اشتباه است. متولیان دانشگاهها باید مدت زمان کارشناسی را طوری برای یک دانشجوی ادبیات برنامهریزی کنند که با ادبیات کهن آغاز و به ادبیات معاصر ختم شود. این شاعر تاکید کرد: بسیاری از دانشجویان رشته ادبیات ما اصلا با جریانهای ادبی معاصر آشنایی ندارند و این مشکل بزرگی برای دانشجوی رشته ادبیات فارسی است. ما باید علاوه بر ادبیات کهن به ادبیات معاصر نیز بپردازیم و دانشجو را به سمت ادبیات معاصر سوق دهیم.
او اظهار کرد: دانشجویان ما در حوزه ادبیات باید همه فن حریف باشند. متاسفانه در دانشگاهای ما در مقوله پژوهش خیلی کمکاری میشود. اگر دانشجو به سمت کارهای پژوهشی سوق داده شود میتواند خیلی از مسایل را بشناسد و حل کند.