یکی از نمودهای تخلفات موجود در کشور، اتفاقات تلخی بود که در وزارت علوم رخ داده بود. بورسیه تعداد زیادی از افراد در رشتههای مختلف بدون آنکه مسیر طبیعی دریافت بورسیه را طی کرده باشند اقدامی بود که روند حرکت علمی کشور را با مسائل و بحرانهای متفاوت روبهرو میکرد. در واقع فلسفه وجودی دانشگاه این است که کارخانه انسانسازی باشد و افراد را برای حضور در جامعه تربیت کند. طبیعی است وقتی قرار است افرادی را به عنوان استاد در راس این مجموعه قرار دهیم باید از میان افرادی گزینش شوند که بهترینهای افراد موجود باشند.
طبیعی است که اگر این روند انتخاب با مشکلاتی مواجه شود و افراد بدون صلاحیت عهدهدار تربیت نسلهای بعدی شوند جامعه علمی با مشکلات فراوانی روبهرو خواهد شد.چرا که افرادی که بدون آگاهی و توان کافی و به خاطر زد و بند وارد این مجموعهها میشوند، طبیعتا شاگردان لایقی را تربیت نخواهند کرد. البته نباید از دولت نیز انتظار بیش از حدی داشت. در چهارچوب شرایط کنونی باید گفت چون برخی افرادی که از این رانت تحصیلی استفاده کردهاند به جایی وصل بودند و از حمایتهای پشت پرده بهره میبردند، امید است با دقت بیشتری این موارد مورد پیگیری و بررسی قرار گیرند.
با این حال بسیاری از این افراد متخلف هدف اصلیشان از دریافت بورسیه، ورود به عرصه علم و دانشگاه نبوده است و قصد داشتهاند با این اسامی دهنپر کن برای خود جایگاه بهتری تعریف کنند. دولت نیز باید از همین فرصت استفاده کند و لااقل اجازه حضور این افراد را به عنوان هیات علمی در دانشگاهها ندهد. نفس بیان و افشای تخلف در بورسیههای وزارت علوم اولین گام برای پاکسازی نهاد دانشگاهی کشور است و امروز همه اساتید و دانشجویان و مردم عادی انتظار دارند دولت با برخورد قاطعی که با متخلفان و متقلبان این پروندهها انجام میدهد بار دیگر فضای اطمینان را به مجموعه دانشگاهی کشور بازگرداند و مسیر روشنی را که آغاز کرده است با موفقیت و سربلندی به پایان برساند.