گروه فرهنگ و هنر: جواد مجابی با اشاره به پیشرفت کلی زبان رسانهها میگوید: نوعی کمسوادی و بیدقتی یا شتابزدگی در زبان رسانهها رخنه کرده است.
این نویسنده و شاعر پیشکسوت که سابقه فعالیت مطبوعاتی هم دارد درباره مسئله درستنویسی در رسانهها اظهار کرد: اگر از آغاز مطبوعات از دوران مشروطه به بعد نگاه کنیم، میبینیم که همیشه این ادیبان، نویسندگان و شاعران بودهاند که روزنامهها را منتشر میکردند. اما پس از انتشار روزنامه اطلاعات در یک دوره طولانی روزنامهها بیشتر به خبر و حوادث پرداختند و در این زمان خود اهل مطبوعات زبان روزنامهها را اداره میکردند. او اضافه کرد: از دهه 40 به بعد میبینیم که تعداد زیادی از هنرمندان، ادیبان، نویسندگان و منتقدان حرفهیی به روزنامهها میآیند و مشغول کار میشوند و زبان را درست میکنند. با آمدن آنها و مشارکتشان در روزنامهها زبان ادبی کتابها و رمانها و ترجمهها به نوعی وارد روزنامهها میشود و باعث میشود حتی کسانی که در بخش خبری کار میکنند، تحت تأثیر این زبان قرار بگیرند و زبان را بهتر کنند.
مجابی در ادامه بیان کرد: به گمان من زبان مطبوعات در دهه 40 و 50 زبان دقیق و خوبی بوده است که بعدها هم پایهای برای زبان معیار شد. اما در سالهای اخیر به دلیل اینکه روزنامهنگاران کمتر با نویسندگان در ارتباط بودهاند زبان ادبی و زبانی که رسا، همهجانبه و دارای لغات فراوان باشد کمتر جایی در مطبوعات داشته است. در این سالها چاپ مقاله از این افراد کمتر شده است و بیشتر مصاحبههای شتابزده در رسانهها گسترش پیدا کرده که باعث نوعی بیدقتی در زبان رسانهها شده است. او همچنین تأکید کرد: زبانی که امروز در روزنامهها استفاده میشود غلطهای زیادی دارد که بخشی از آن هم تقصیر آموزش و پرورش است. مجابی سپس گفت: در حال حاضر نوعی کمسوادی و بیدقتی یا شتابزدگی در زبان رسانهها رخنه کرده است. البته این بخشی از قضیه است؛ چون بعد از انقلاب به نسبت گذشته زبان روزنامهها زبان دقیقتر و رساتری شد و به گمان من در قیاس با دهه 40 و 50 بهتر شد، اما میتوانست بهتر هم باشد. قضاوت کلی من این است که زبان روزنامهها و حتی رادیو و تلویزیون به نسبت گذشته زبان دقیق و بهتری نسبت به دهههای قبل شده که امری طبیعی است.
این نویسنده اضافه کرد: در اینباره همواره باید به نقش نویسندگان، مترجمان و شاعرانی که با مطبوعات کار میکنند، توجه کرد. مجابی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا نظارتی در این زمینه لازم است و مثلا وظیفه نظارتی نهای مثل فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این خصوص چیست و آیا این نهاد میتواند به رفع خطاهای رسانهها کمک کند، گفت: فرهنگستان زبان در هیچ دورهای، چه در گذشته و چه حالا، نه برای رسانهها و نه برای نویسندگان قابل اعتماد نبوده و اعتباری نداشته است.
او در اینباره گفت: همواره در فرهنگستان زبان یکسری افراد حضور داشتهاند که توجهشان به زبان متحجر و فریزشده بوده است نه یک زبان جاری؛ در حالیکه به نظر من برای بهتر شدن زبان در رسانهها میتوان بده بستانی بین آنها و نویسندگان برقرار کرد. چون همانطور که میبینیم در طول 60-70 سالی که فرهنگستان زبان به وجود آمده است، نویسندگان و شاعران از خیلی از واژههایی که آنها انتخاب کردهاند، استفاده نکردهاند. مجابی افزود: معمولا فرهنگستان دیر میجنبد و بیشتر کارش به نوعی تاریخی است، ولی کار روزنامهها و مطبوعات روز به روز است و اهل ادب میتوانند بهترین یاور آنان باشند. مترجمان در اینباره میتوانند کمککنندههای خوبی باشند تا زبان بهتر شود. چیزی هم که ما خیلی از آن رنج میبریم این است که گنجینه لغاتمان محدود شده و دائما از واژههای تکراری استفاده میکنیم.