گروه فرهنگی: «.....» این نقطهچینها معمولی نیستند. شما هم آنها را دیدهاید؟ احتمالا دیدهاید؛ پشت جلد برخی آلبومهای موسیقی پاپ. یادتان آمد؟ همان نقطهچینهایی که جای نام ترانهسرا را پر میکنند. اینطوری مینویسند، نام ترانهسرا: «.....» به آنها میگویند، ترانهسراهای ممنوعالکار که البته تعدادشان هم کم نیست، یعنی ما ترانههای آنها را با صدای خوانندگان مختلف میشنویم، اما اسمشان را نمیشود یا نباید ببینیم. حکایت غریبی هم نیست، مثلا آلبوم «امپراطور» با صدای «مهدی یراحی» یا اگر نخواهیم راه دور برویم، آلبوم «پاروی بیقایق» با صدای «محسن چاوشی» محل جولان این نقطهچینها است.
صاحبان این نقطهچینها، ترانههایشان را به خوانندگان واگذار و دستمزدشان را دریافت میکنند و شاید در نهایت، قید نامشان را هم که قرار است، در جلد آلبوم نوشته شود، بزنند. گاهی هم برای خودشان نام مستعار انتخاب میکنند و نامهای مستعار به جای نقطهچینها مینشینند؛ مثل «روزبه بمانی» که ما بارها ترانههای معروف عاشقانهاش را با نامهای مستعاری مانند «بهزاد بمانی»، «بهروز بمانی» و «روزبه بمانیزاده» شنیدهایم، یا «مونا برزویی» که ترانههایش را با نام مستعار «نسترن شیرمحمدی» واگذار میکند. البته این قاعده فقط خاص آلبومهای موسیقی نیست، بلکه صداوسیما هم در تیتراژ سریالهایش از آثار این ترانهسرایان استفاده میکند، اما یا نام آنها را اصلا نمینویسد یا از نام مستعار استفاده میکند.
اینکه چه کسی یا چه قانونی ترانهسرایان ایرانی را مجبور به این کار میکند، بحثی جدا است؛ اما باید دید که چه منطقی پشت این موضوع وجود دارد و دقیقا چه هدفی را دنبال میکند؟ اینکه ما اثر ترانهسرایی را میشنویم، اما نباید نام او را بدانیم، چه معنایی دارد؟ به این معنا که ترانهسرا ممنوعالکار است؟ اگر اینگونه است، چرا آثار هنرمند ممنوعالکار مجوز میگیرد و به دست مخاطب می رسد؟ اگر ممنوعالکار نیست، چرا نام او سانسور یا حذف میشود؟ پس نتیجه میگیریم، ترانهسرایانی در کشور فعالیت میکنند که ممنوعالاسم هستند و استفاده از نام آنها روی آثارشان غیرقانونی است. اگرنه، منعی برای استفاده از نامشان وجود نداشت.
نکته اینجاست که این ممیزیها معمولا بر آثاری اعمال میشود که خیلی هم مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرند و در میان مردم زمزمه میشوند. مثل تیتراژ برنامهی تلویریونی «ماه عسل». همان قطعهای که خواننده میخواند: «هر جای دنیایی دلم اونجاست ...» مگر جز این است که صدور حکم ممنوعالکاری برای یک هنرمند باید بر مبنای محتوای اثر او باشد، نه اینکه چه کسی این اثر را تولید کرده است؟
ابهام دربارهی این سوال زمانی بیشتر میشود که بدانیم سخنگوی وزارت ارشاد دربارهی موضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به صدور مجوز برای خوانندگان زیرزمینی گفته است: «مجوزی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای آثار صادر میکند، فارغ از شخصیت افراد است. مجوز وزارت ارشاد روی اثر و محتوای آن تأکید دارد. اگر محتوای آثار فرهنگی - هنری بر سیاستهای ارشاد منطبق باشد، آن اثر مجوز میگیرد. حالا شاید هم شخص مجوزگیرنده بهلحاظ شخصیتی سبقهی خوبی در جامعه نداشته باشد.» این در حالی است که نگاهی گذرا به جلد آلبومهای موسیقی صحبتهای حسین نوشآبادی - سخنگوی وزارت ارشاد - را نقض میکند.
البته این قاعده فقط خاص ترانهسرایان نیست و خیلی وقتها آهنگسازان و تنظیمکنندگان نیز باید این نقطهچینها را به جای نام واقعیشان بپذیرند. این در حالی است که تا به حال هیچ مسوولی توضیح قابل قبولی در این زمینه نداده است.