به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۰۰:۳۸
 
۴۹
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹ ساعت ۱۷:۰۱
کد مطلب : ۶۳۹۴۵
برگزاری آیین شب یلدا در شهرهای مختلف

همه دانستني‌ها درباره آیین‌ملي شب‌«یلدا»

گروه فرهنگی: يلدا، بلندترین شب سال است. شاید اولین چیزی که با نام شب یلدا به خاطر می آوریم انار و هندوانه و آجیل مشکل گشا و فال حافظ باشد اما حالا کمتر سنت‌های شب یلدا وجود دارد بیشتر گرانی اقلام خوراکی در شب یلدا به ذهن می‌آید.
همه دانستني‌ها درباره آیین‌ملي شب‌«یلدا»
"یلدا" یک کلمه سرياني به معني ميلاد است و چون شب يلدا، با ميلاد مسيح تطبيق دارد به آن شب یلدا می‌گویند دلیل دیگر تولد زمستان است تولد فصلی نو. البته شب یلدا را بسیاری با عنوان " شب چله" می شناسند. در ايران باستان، براي دي ماه چهار جشن وجود داشت كه شامل روزهاي اول، هشتم، پانزدهم و بيست و سوم اين ماه بود اما حالا که از آن سنت ها فاصله گرفته ایم سالهاست فقط نخستين روز دي ماه، يعني بلندترین شب اول زمستان را جشن می‌گیریم. مردم، زمستان را در حقيقت دو ماه يا دوبخش مي‌دانند كه 40روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مي‌نامند. در افسانه های تاریخی ما آمده است كه در اين شب، فرشته بدي‌ها ( اهريمن) با فرشته‌ي خوبي‌ها (امشاسپندان) به جنگ مي‌پردازند و در اين نبرد طولاني كه برابر درازترين شب سال است، بالاخره فرشته‌ي خوبي‌ها، اهريمن را شكست داده و تاريكي از روشنايي شكست مي‌خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشيد، آغاز میشود.

ایرانیان باستان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده‌شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند). در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد.

جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشني است كه همچنان از آداب و سنن ایران باستان برگزار می‌شود و بسیاری معتقدند یکی از دلایلی مه این جشن همچنان برای مردم حایز اهمیت است پايان كار كشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها است. یکی رسوم شب یلدا، "متل خوانی" بزرگترها برای کوچکترها است ؛ آن روزها که تلویزیون وجود نداشت برگزاری این رسم و رسومات موجب صمیمی تر شدن افراد خانواده ها با یکدیگر و به جای آوردن صله رحم در بین فامیل ها می شد. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوه‌ها که اکثراً کثیر الدانه هستند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند که انسان‌ها با توسل به برکت خیزی و پر دانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکت خیز می‌کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می‌دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشیدند در شب. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

برگزاری آیین شب یلدا در شهرهای مختلف
در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچه‌ای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند. سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ‌خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده‌است.

همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِیز نیز خورده می‌شود که از معمولترین خوراکی‌های موجود در ابن استان هاست.

در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است. در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می‌دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند. در گیلان هندوانه را حتما فراهم می‌کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از خوردنی هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود.

آوکونوس در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می‌خورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل) مردم کرمان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.
مرجع : ایسکانیوز