گروه مقالات: خبر آزادی کوبانی هر چند ناگهانی بود ولی با سرعت مثل رعد درخشیدن گرفت، مثل چشمه جوشیدن و از آن پس، میلیونها انسان عاشقِ این مردم و این خاک، در گریه های پر شوق شان لبخند بر لب داشتند. «کوبانیِ» تسلیم ناپذیر نماد مقاومت مردمی شد که مردان و زنان شان نخواستند با دست خود اسیر شیطان - داعش – شوند. آنها ثابت کردند که «کوبانی» نه«موصل»است و نه «رقه»،«کوبانی» هر چند شهری کوچک بود ولی آزاده مردان و نستوه زنانش با جان بخشی خود، بزرگش کردند، با پاپس نکشیدنشان، شکوهش بخشیدند و حالا «کوبانیِ» مظلوم، نماد رشادت و غیرت و ایستادگی مردمی است که با تکیه بر آرمان ها و باورشان ایستادند تا بیگانه در خانه و کاشانه ی شان پای ننهد.
حالا از پس این همه روز سرخ و سیاه رفته بر مردم «کوبانی»، ایثار سرخ فرزندان «کردها» در «کوبانی» به ثمر نشست و داعش با خواری و خفتی سنگین،پای از این گلستان رنگین کردها بیرون نهاد. حالا در نگاه روشن همه ی دلدادگان آزادی و پایداری و در جغرافیای بی حصار غیرت و ایثار،«کوبانی» چون قلب گرم یک ملت در تپش است؛ در جنبش و اهتزاز است؛ درست مثل بیرق های رنگارنگ دیارش که که با خون بالا رفتند و در باد می رقصند. درست مثل رقص کردها در خون، مثل زنان و مردان ملودی بر لبِ «کوبانی» که در موسیقی رگبار گلوله هایشان، بشکوه سرود «ای رقیب...» را بر لب داشتند و با لبخند پرشورشان آسمانی می شدند و خوب می دانستند که «کوبانی» تسلیم شیطان نمیشود.
حالا «کوبانیِ» در باروت و بمب و خون و خمپاره نفس تازه کرده، امروز با خانه های بی در و دروازه اش، به پیشواز تمام آزادی خواهان آمده است.به پیشواز همه ی آنهایی که تنهایش نگذاشتند.این شهر شهید، با خانه های بی سقف، با دیوارهای فرو ریخته و با حیاط های پر پرحفره اش، حرف ها دارد.«کوبانی» در حالی به نماد مقاومت تبدیل شده است که«آزادی» امروزش را مدیون غیرت و شرافت همه ی فرزندان پاکباز خویش است. نستوه زنان و مردان بالابلندی که با شکوه و افتخار،تشنه و گرسنه ماندند ولی دست از ماشه برنداشتند.
آنان 4 ماه با شوری شیرین مقاومت کردند و با خشمی مقدس، شیطان سیاه – داعش – را از گهواره ی همواره ی عزت و غیرت – کوبانی – بیرون راندند و با سرخی خون خود در حالی که مرگ را به سخره گرفته بودند به همه فهماندند که اگر مقاومت باشد، اگر وحدت باشد؛ شیطان ها شکست پذیرند و داعش با خفت پای از خاکی بیرون نهاد که زنان و مردانش همه بمب بودند، همه باروت، همه شعله بودند، همه فریاد، همه غیرت بودند، همه حماسه.
تسلیم ناپذیری «کوبانی» درسی برای همه ی کشورها و ملت های منطقه است. کوبانی به پاس این استواری سبز و سرخش، با همه ی ویرانه هایش، با همه شهیدان و جانبازان و رزمندگانش به یک اسطوره تبدیل شده است. اسطورهی ایستادگی زنان و مردان، اسطوره ی پیروزی ایدئولوژی و آرمان و ایمان بر خشم و خشونت. کوبانی یک شهر نیست، یک تاریخ است، نماد عزت و وطن دوستی مردمی است که فرزندانش خوب آموختند واژه ی تسلیم را برای همیشه باید از دفتر دل پرامید خویش پاک کنند و برای پیروزی باید یکدل و همراه و همصدا باشند.
حالا کوبانی با تمام درد و داغ هایش، با تمام شور و امیدهایش، به سمت زُلال زندگی، تن به آسمان کشانده است، این مقاوم شهر، این پهلوان پشت به زمین نارسیده - «کوبانی» - ویران شده است ولی حیران نه، اما جهانی حیرت زده ی پایداری زنان و مردانش شده اند. مردم کوبانی ثابت کردند که: میتوان گرسنه ماند، می توان شهید شد، اما نباید تسلیم شد.