گروه سياسي: روزنامه کیهان، در ادعا و كشفي بس بزرگ، موضوعي را مطرح كرده که ميتواند در نوع خودش یک مچ گیری اساسی برای روزنامههاي اصلاح طلب یا به قول کیهان نشینان روزنامههای زنجیره ای باشد و مانند یک سونامی، برای همیشه دودمان اصلاح طلبان را به باد دهد و در معادلات آینده این گروه و رئیسجمهور تغییراتی گسترده ایجاد نماید! و حتی ميتواند شانس حضور اصلاحطلبان در مجلس آینده را تقریبا به صفر برساند!
این روزنامه مدعی شد که اصلاح طلبان و روزنامههاي ایشان در حالی که لاف رفاقت و دوستی با دولت ميزنند، با رئیسجمهور دشمنی ميکنند و لابد در صدد ضربه به دولت ایشان هستند. در اینکه کیهان همیشه راست ميگوید و جز به مردم و منافع ملی به چیز دیگری فکرنمی کند؛ شک و شبهه ای نیست. در ادبیات این روزنامه، رفاقت یعنی رفاقت مهرورزان. همان رفاقتی که باعث شد احمدی نژاد به این روزنامه تندیس منتقد منصف را اهدا نماید؛ که البته در این فقره مانند نشان خدمت رحیمی، بسیار دقیق عمل شده بود؛ چرا که کیهان شاخص انصاف در روزنامه نگاری است و بقیه یا زنجیره ای هستند؛ یا با زنجیر صهیونیسم بین الملل هدایت ميشوند. از طرف دیگر کیهان هم در جواب آن تفقد محمودی، هشت سال بی تدبیری و توهم دولت احمدی نژاد را ندید و حتی محکومیت رحیمی به زندان را هم در حد رانش زمین در موریتانی منعکس نمود.
کیهان مدعی شده، چون روزنامههاي اصلاحطلب تصویر رونمایی رئیسجمهور از سفینه فضایی ایران را در صفحه اول خود کار نکرده اند؛ پس در نتیجه ایشان دشمن رئیس جمهورند و روزنامههای اصولگرا دوستان واقعی ایشان هستند. دولت یازدهم هم مانند کودکی گریان که در آغوش فردی کریه المنظر است؛ باید خود را از دست اصلاح طلبان نجات دهد و در آغوش گرم دوستان اصولگرا آرام بگیرد. این نکته سنجی و دقت نظر کیهان در مورد رئیسجمهور و دوستانش جای تقدیر و تشکر دارد و اگر تندیسی از دوره قبل مانده باشد و در روزهای آخر با وانت از نهاد ریاست جمهوری خارج نشده باشد؛ باید در مراسمی آن را به کیهان اهدا نمود!
وقتی رسانههاي اصلاح طلب بخشنامه ای تیتر نمی زنند و بر اساس اعتقاد به آزادی مطبوعات و رکن چهارم دمکراسی، صفحات خود را ميبندند؛ باید از سوی دولت مؤاخذه شوند. روزنامه طرفدار دولت یعنی روزنامه ای که آنقدر در آستین رئیس جمهور بدمد؛ که وی احساس کند یک انسان فرا زمینی است و وقتی وارد سازمان ملل ميشود؛ جن و انس به استقبالش ميآیند و کودکان سرزمینهاي دور، محمود محمود کنان، او را به مادر خود نشان ميدهند!
روزنامه طرفدار دولت یعنی روزنامه ای که در مقابل حیف و میل ها و تکثیر بابک زنجانی ها و رحیمی ها در دولت محبوب خود سکوت پیشه ميکند؛ اما از کوچکترین حرف و نظر مخالفان خود نمی گذرد و با استناد به سری ترین جلسات موصاد و سیا، که برای اعضای خودشان هم قدغن است، همه را جاسوس و سرسپرده خطاب ميکند. ادبیات بگم بگم معجزه هزاره سوم، دستپخت روزنامه ای بود که با تمام ظرفیت و سه شیفت در حال تولید برچسب و انگ است. یکشنبه سیاه احمدی نژاد و دست یازیدن به نازل ترین حربه ها برای به زانو در آوردن رقبا را، در کدام روزنامه ميتوان پیدا کرد؛ جز روزنامه ای که هر صبح تیتر ميزند ما در صراط مستقیم هستیم و بقیه همه در ضلال مبین اند.
روزنامههاي اصولگرایی که به زعم کیهان با یک تیتر رفیق فابریک رئیس جمهور شده اند؛ همان هایی هستند که هر صبح و شام بر طبل دلواپسی ميکوبند و با بولتن سازی و دورغ پراکنی، قصد زمینگیر کردن دولت در زمین خودی را دارند. همان ها که حتی از نفسهاي به شماره افتاده خوزستان قهرمان هم برای خود قبا ميدوزند و دیر نیست که خشکسالیهاي اخیر و کاهش نزولات جوی را هم از چشم روحانی ببینند. آنان که هنوز توافق هسته ای ایجاد نشده؛ شروع به ان قلت کرده اند تا در هر حال این موضوع را مصادره به مطلوب نمایند.
رسانههای اصلاح طلب به خاطر پایبندی به منافع ملی و بی نیازی از اصحاب قدرت و تکیه بر جامعه ی مدنی، در هر دولتی روی پای خود ميایستند و بدون ارتزاق از بیتالمال، در حالی که مدام در حال هزینه پرداختن هستند؛ با چنگ و دندان خود را در معرض دید و قضاوت مخاطبان خود ميگذارند و مانند رسانههاي اصولگرای مورد نظر کیهان با هیچ رئیس جمهوری عقد اخوت نمی بندند، که بخواهند دچار دوگانگی شوند و گاهی به نعل و گاهی به میخ بزنند.
وقتی با عنایات کیهان، دکتر زیباکلام به زندان محکوم شد و به قول ایشان حتی یک نفر از دولتیان نپرسید که جناب دکتر چه بر شما رفت، مشخص شد که نوع رابطه اصلاح طلبان با روحانی را نمی توان با متر و خط کش شما و دوستانتان اندازه کرد؛ که اگر این بود، باید در صداقت و درستی راه اصلاح طلبی شک کرد.جریان اصلاح طلبی،جریان جعلی مهرورز نیست که در یک یا چند نفر خلاصه شود و با رفتن و محدود شدن آنها این جریان هم بمیرد. اصلاح طلبی یک جریان تنومند و ریشه دار در دل تاریخ است و به درازای اندیشه بشریت قدمت و ماندگاری دارد. هر رئیس جمهوری هم که بر سریرقدرت بنشیند؛ باید خود را با این راه هماهنگ کند، نه اینکه بخواهد در سنگلاخ ها و تنگناها به بازوان مردان اصلاحات تکیه بزند و وقتی در مسیر صاف و هموار قرار گرفت، نرد عشق با دیگری ببازد.