دریافت لینک صفحه با کد QR
اعظم طالقانی: نمیگذارند دولت وزیر زن داشته باشد
زنان كجای سياستایران قرار دارند؟
روزنامه قانون , 17 اسفند 1393 ساعت 12:28
بسیاری از زنان به مردان رای ميدهند، اما بسیاری از زنان حاضر نیستند به زنان رای بدهند. مردان بسیاری هستند که اگر زنی را بشناسند و بدانند به مجلس برود برای مردم کار ميکند، به او رای ميدهند. تا زمانی که حتی زنان ما بر اساس نظر همسر و پسرشان به کاندیداها رای ميدهند، وضعیت زنان تغییر نخواهد کرد.
گروه سیاسی-رسانه ها: پس از انقلاب اسلامی، 9 دوره مجلس شورای اسلامی شکل گرفته است، اما زنان در تمامی این دورهها سهمی ناچیز از کرسیهای مجلس را به دست آورده اند. مجلس شورای اسلامی در 9 دوره تقریبا 2 هزار و 800 نماینده داشته است که از این تعداد تنها 78 نفر آنها زن بوده اند یعنی نسبت تعداد زنان به مردان در مجلس شورای اسلامی به 3 درصد نیز نمی رسد. بیشترین تعداد نماینده زن متعلق به مجلس پنجم با 14 نفر است که متاسفانه همین تعداد محدود هم در دورههای بعد کاهش پیدا کرده و در مجلس نهم به 9 نماینده زن رسیده است. شاید به نظر آید که پس از انقلاب مشارکت سیاسی زنان مورد استقبال دولتمردان قرار گرفته است اما باید به این مسئله توجه کرد که این استقبال بیشتر متوجه صندوق رای و کسب رای از زنان بوده است تا استقبال از آنها برای مشارکت داشتن درعرصه قدرت سیاسی.
این در حالی است که حضور زنان در عرصه قدرت سیاسی در کشورهای همسایه از جمله افغانستان وضعیت بهتری دارد. در حال حاضر زنان در جغرافیای قدرت افغانستان نقش چشمگیری دارند و تعداد آنها در پارلمان این کشور از بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است. در دوره جدید مجلس نمایندگان افغانستان نیز 69 نفر نماینده زن حضور دارد. زنانی که بیشتربا هدف بهبود وضعیت زنان وارد پارلمان شده اند. حضور زنان در کابینه نیز یکی دیگر از مطالبات زنان افغان است. دردوره دوم ریاست جمهوری حامدکرزای، سه وزارتخانه دراختیار زنان بود، ریاست کمیسیون حقوق بشر،ولایت بامیان و شهرداری نیلی از دیگر مقامهایی بود که زنان نخستین بار در دوران کرزای به آن دست یافتند. اشرف غنی احمد زی، به عنوان یک نامزد (انتخابات ریاست جمهوری) وعدههای مشخصی در مورد حقوق زنان داد، از جمله وعده معرفی چهار زن در کابینه و یک زن در دادگاه عالی. وقتی اشرف غنی همراه با دکترعبدا...، پس از ماهها تأخیر، نامزدهاي وزیران کابینه شان را اعلام کردند، به جای چهار وزارتی که به زنان وعده داده شده بود، سه نامزد وزیر زن به عنوان وزیر تحصیلات عالی،وزیر امور زنان و وزیرارتباطات نامزد شده بودند.
فعالان نسبت به خلف وعده غنی وعبدا... به حقوق زنان،نگران بودند. آنها میپرسند که چرا صرفا سه زن نامزد وزیر شده بودند و سپس کاری نکردند تا اطمینان حاصل شود که آنها تحقیق و بررسی پارلمان را پشت سرمیگذارند و به وزارت ميرسند. با اینحال،این فعالان عقب نشینی نکرده و تقاضا داشتند که غنی و عبدا... نه تنها ۳۸ درصد پستهای وزارتخانهها، بلکه ۳۸ درصد پستهای ارشد حکومتی را نیز به زنان اختصاص دهند تا انعکاس دهندهی ۳۸ درصد زنان رایدهنده باشد.
سهمیه زنان در مجلس پاکستان
سهمیه زنان در مجلس ملی پاکستان ۶۰ نفر است (۱۷درصد)، شیوه رعایت سهمیه در انتخابات به این شکل است که برای تامین این حداقل میزان سهمیه زنان، هر حزبی که فهرست نامزدهای انتخاباتی را ارائه ميدهد، در کنار هر چهار نامزد مرد نام یک زن نوشته ميشود.در پاکستان ۲۷۲حوزه انتخاباتی وجود دارد و هیچ محدودیتی برای شرکت زنان در انتخابات عمومی وجود ندارد.در سطح ایالتی نیز تعداد سهمیه نمایندگان زن ۱۲۸نفر است (۳۳درصد) این سهمیه از انتخابات سال ۲۰۰۱به زنان اختصاص یافت.
اما آیا صرف حضور زنان در عرصه قدرت سیاسی موجب بهبود وضعیت زنان ميشود؟ متاسفانه برخی از زنان که وارد مجلس شده اند، خود بیش از مردان، مرد سالار بوده و از جایگاه خود برای بهبود وضعیت زنان استفاده نکرده اند. قانون حمایت ازخانواده به پیشنهاد قوه قضايیه در جلسه هیات دولت محمود احمدینژاد در تیر ۱۳۸۶ تصویب و به مجلس ارسال شد. بر اساس یکی از مواد این قانون که جنجالی ترین بخش آن نیز بود، مردان برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه و آگاهی همسر قبلی خود ندارند و تنها لازم است به دادگاه توانایی مالی خود برای داشتن زن جدید را اثبات کنند. فاطمه آلیا، از نمایندههای موافق درخصوص فصل جنجالبرانگيز اين لايحه گفت: متاسفانه اظهار نظرها در این باره بعضا جنجال سیاسی است که کل 52 ماده لایحه را تحت الشعاع قرار ميدهد و نظر شخص من در رابطه با این ماده این است که در کل در موضوع ازدواج مجدد خلاء قانونی وجود داشت و توجه به آن لازم بود و قوانین فعلی در رابطه با ازدواج مجدد مشکوک است.
بررسی برخی سخنان زنان نماینده در مجلس نهم در گفتوگو با رسانهها نیز امیدوار کننده نیست. زهره طیب زاده، نماینده اصولگرای مجلس نهم در گفت وگو با رجا نیوز در باره افزایش تعداد دختران در آموزش عالی گفت: «وقتی از بحث اشتغال به صورت عام وافراطی دفاع ميشود که این امر قوام خانواده را تحت الشعاع قرار ميدهد یا تداوم آموزشهای علمی دختران به قیمت از دست دادن فرصت ازدواج و ایجاد تجرد قطعی برای دختران و تحدید نسل و خانواده نخبگان در آینده ميشود، این امور مورد نقد است.»
وی ميافزاید:« شما آمار تجرد قطعی دختران را ملاحظه کنید، بسیاری از دختران تحصیلکرده که دوران تحصیلات شان طول کشیده یا فرد هم طراز خودشان را نتوانسته اند پیدا کنند هنوز ازدواج نکرده اند. برخی از دختران با تخصص بالا مجبور شدند با کسانی ازدواج کنند که بعدها به دلایل اختلاف مدرک، اختلاف درآمد واختلاف تحصیلات زندگیشان دچار فروپاشی شده است.»
طرح سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاهها طرحی است که درمجلس هفتم شورای اسلامی ارائه شده که بر اساس آن سازمان سنجش با سهمیه بندی جنسیتی درکنکور سراسری محدودیتهایی را برای ورود دختران به دانشگاهها اعمال کند. فاطمه آجرلو یکی دیگر از زنان نماینده در مجلس هفتم است. وی از قانون سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاهها که در مجلس هفتم به تصویب رسید، حمایت کرده و گفته بود:«چه بخواهيم چه نخواهيم، اسلام تهيه روزی حلال، تامين اقتصاد زندگی، خمس و زکات را برعهده مرد گذاشته است و اينها از ثروتهای معنوی ماست که نبايد محصور شان کنيم و بايد به جهان ارائه دهيم.»
زنان در دولت روحانی
با روی کار آمدن دولت یازدهم با حمایت اصلاح طلبان، انتظار ميرفت زنان در عرصه مدیریتی کشور جایگاه بهتری را به دست آورند. روحانی نیز هر چند هیچ وزیر زنی را معرفی نکرد اما از زنان توانمند در دولت بهره برد. معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، شهیندخت ملاوردی، مشاور رئیس جمهور در امور زنان و خانواده و الهام امینزاده معاون حقوقی رئیس جمهور که دوره دکترای خود را همزمان با رئیس جمهور در یک دانشگاه در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه گلاسکوي بریتانیا گرفته است برخلاف دو بانوی پیشین، اصولگراست.مرضیه افخم نیز سخنگوی وزارت امورخارجه ایران و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امورخارجه از دیگر زنانی است که در دولت حضور دارد. حسن روحانی پیش از ریاست جمهوری در همایش بانوان درتالار آدینه تهران گفت:« نیاز به حرکت جامعه برای رشد داریم باید جمعیت 50 درصدی زنان را مورد توجه قرار دهیم. حتی باید امروز در برخی مشاغل مدیریتی سهمی برای زنان قائل شویم. با یک عقب ماندگی مزمن تاریخی در این زمینه مواجهیم و باید این عقب ماندگی جبران شود. در دولت تدبیر و امید در عرصه مدیریت، جنسیت معیار نخواهد بود.»
روحانی در جای دیگری گفته بود:« تبعیض برای زنان ما قابل قبول نیست. جنسیت نمیتواند معیار درستی برای تصدی مسئولیتها در جامعه باشد. در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها باید زنان همانند مردان نقش ایفا کنند.» شهیندخت ملاوردی، معاون رئيس جمهور در امور زنان نیز به نقل از روحانی گفته بود:« به اعتقاد روحانی، زنان باید در عرصه مدیریتی، تصمیمسازی و تصمیمگیری مشارکت بیشتری داشته باشند و در دولت تدبیر و امید مشارکت زنان در عرصههای مختلف افزایش مییابد. به ویژه در وزارتخانههایی که زنان بخش عمدهای از افراد شاغل در آن را تشکیل میدهند. این در حالی است که در حال حاضر زنان زیادی در استخدام برخی وزارتخانهها هستند، ولی مدیران کمی از این وزارتخانهها را تشکیل میدهند.» روحانی پیش از پیروزی انتخاباتی در همایش نکوداشت روز زن که از سوی حامیان مردمی وی برگزار شد، گفت: «در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و محروم کردن زنان از برخی از رشتهها عنوان شده است؟ کدام اصل قانون این موضوع را تأیید میکند؟ طرح تفکیک جنسیتی یک طرح غیرکارشناسی است که با جامعه ایرانی تطبیق ندارد.»
سخنان رئیس جمهور هر چند امیدوار کننده است اما وعدههای روحانی به زنان مانند رئیس جمهور افغانستان دقیق و مشخص نیست، اشرف غنی به زنان وعده تعداد مشخصی وزیر و پست کلیدی را داده بود و فعالان حقوق زن نیز پس از پیروزی انتخاباتی به طور دقیق وعدههای او را پیگیری کردند.در حالی که کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران، هیچگاه در وعدههای انتخاباتی خود سهم مشخصی برای زنان را اعلام نکرده اند. آیا نباید سهمی قابل قبول با توجه به میزان رای دهندگان زن، برای آنها در نظر گرفته شود؟ پس از پیروزی انتخاباتی هم بار دیگر مسئله زنان و حضور آنها در عرصههای مدیریتی به فراموشی سپرده شد، که کابینهای صد درصد مردانه را ميتوان گواهی بر این مسئله دانست. نه تنها کابینه بلکه ساختار مدیریتی کشور نیز حتی در دانشگاهها و وزارتخانه ای مانند وازت علوم که زنان ميتوانند همانند مردان در آن انجام وظیفه کنند، مردانه است. با وجود این که در دولت روحانی رئیس برخی از دانشگاهها تغییر کرد، هیچگاه یک زن برای ریاست دانشگاه معرفی نشد. با این حال جامعه زنان همچنان به دولت روحانی برای تحقق وعدههای خود و استفاده از زنان در دولت و مدیریت کلان کشور امیدوار است.
اعظم طالقانی: نمیگذارند دولت وزیر زن داشته باشد
رسانه در آگاهی بخشی ، توانمند سازی و درك زنان از مختصات اجتماعی که در آن قرار دارند، نقش کلیدی دارد، نقشی که گویی رسانهها از ایفای آن سر باز ميزنند. اعظم طالقانی در گفت و گو با« قانون» از عدم ایفای وظیفه رسانهها درقبال زنان و حضور آنها در عرصههای سیاسی و اجتماعی ميگوید.
از نظر شما رسانهها ميتواند چه نقشی در افزایش آگاهی و حضور زنان در اجتماع داشته باشد؟
من به مدت 23 سال نشریه ای داشتم که به صورت هفتگی و گاه ماهنامه منتشر ميشد و حتی این نشریات را به زبان انگلیسی نیز منتشر ميکردیم. اما پیش از آن تا این اندازه به ضرورت توجه به رسانهها و استفاده از آن توجه نکرده بودیم. درکنفرانس پکن 12 محور بحرانی برای زنان معرفی شد که یکی از آنها زن و رسانه بود. وقتی به ایران برگشتم،چند نقطه از حومه تهران را به صورت پروژه ای و بر اساس آن محورها مورد پژوهش قرار دادیم. در این پژوهش میدانی مهمتر از هر مسئله ای برای من وضع زنان در ارتباط با مطبوعات، کتاب، رادیو و تلويزیون بود. استفاده از رسانه ، اخبار ایران و جهان موجب ارتقای فکری و اطلاعاتی جامعه و در نتیجه بهبود شرایط اجتماعی و نوع زندگی می شود. اما در پژوهش صورت گرفته، اکثریت زنان تنها سریال ميدیدند و مردان هم به تلوزیون توجهی نداشتند، مگر سریال و فیلم و در این میان اخبار جایگاهی نداشت. روزنامه و کتاب هم نميخواندند روزنامه نمیخوانند و همگی متفق القول ميگفتند درگیر تامین معاش خانواده هستند و فرصت و انگیزه ای برای مطالعه ندارند.
این پژوهش موجب شد به نقش رسانه بیش از پیش توجه کنیم و گزارش آن را هم برای معاونت رئیس جمهور که در آن زمان خانم شجاعی بودند فرستادیم. بهداشت هم مسئله مهمی بود اما دیگر مسائل همه تحت الشعاع رسانه قرار ميگیرد چون از طریق رسانه آموزشهای بهداشتی به خانوادهها و زنان داده ميشود. به همین دلیل من به رسانهها توجه ميکنم. چندی پیش تلويزیون سخنرانی آقای رحیم پور ازغندی را پخش ميکرد. من به صحبتهای ایشان گوش ميکنم و نکات خوبی هم دارد. ولی نکاتی را هم مطرح ميکند که قابل بحث است. من این صحبتها را با قرآن، عقل و شرایط زندگی امروز تطبیق ميدهم.
این سخرانی که مربوط به سال 92 بود. ایشان رسالت مسلمانی را بیشتر در مبارزه و دشمن دانستن دیگران و برخورد با آنها تعریف ميکرد . پدر من و نسل ما در زمانی زندگی و مبارزه ميکریم که با جریان غرب درگیر بودیم و انتقاد داشتیم. من فکر ميکنم اگر پدر من بود امروز شکل مبارزه را به این شکلی که آقایان مطرح ميکنند، نمی پسندید. ایشان مطرح کردند که اگر کسی در حال حاضر با غرب مبارزه نکند در واقع مسلمان نیست. استنباط من این است که اگر کسی نخواهد مبارزه کند و تنها زندگی خانوادگیاش را اداره کند و بچههای سالمی داشته باشد، زندگیاي که حرام و اختلاس در آن نباشد، آن هم امروز و در جامعه ای که در آن فساد و دشواریهای بسیاری وجود دارد ، مبارزه نیست؟ امام ميگفت به سربازها گل بدهید. امثال آقای ازغندی که طرفدارانی هم دارند، با شنیدن چنین سخنانی بر ميآشوبند و ميخواهند وارد عمل شوند. اگر هم تفنگ به دست نگیرند،در صورتی که در مسندی قرار بگیرند براي مردمی که مانند آنها فکر نمیکنند، مشکل ایجاد خواهند کرد. در دنیای امروز مبارزه این است که کشوری داشته باشیم که استقلال و آزادی در آن باشد و به لحاظ تولید و اقتصاد روی پای خود بایستیم.
تعداد نمایندههای زن در مجلس شورای اسلامی در سالهای اخیر نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه با کاهش چشمگیری هم رو به رو بوده است، این مسئله را مانعی پیش روی حضور زنان در عرصه قدرت سیاسی نمی دانید؟
مگر زنانی که وارد مجلس شدند و نماینده هم هستند، چه خدمتی را برای ارتقای زنان انجام داده اند؟ ممکن است در همین مجلس مردانی باشند که از حقوق زنان دفاع کنند و زنانی که در مجلس حضور دارند، چنین کاری نکنند. مسئله ما در حال حاضر نباید روی جنسیت متمرکز باشد. چون جامعه ما بر اساس جنسیت تقسیم نشده است. زمانی نماینده مردی پشت تریبون مجلس ميآمد و از حقوق اجتماعی زنان و اینگونه مسائل دفاع ميکرد و در راهرو به او ناسزا ميگفتند. چنین وضعی برای زنان به مراتب بدتر هم است. در دوره اول مجلس و دوره ششم که نمایندگان زن هم بودند و اکثریت مجلس را هم اصلاح طلبان تشکیل ميدادند، فشار بسیاری به ما ميآوردند ولی من وقت ميگرفتم و حرفهایم را ميزدم اما بعد هم ناسزاها را ميشنیدم. ناسزای بسیاری هم به من گفتند و همین مسئله باعث شد از دوره دوم اجازه ندهند دیگر وارد مجلس شوم و همیشه من را رد صلاحیت کردند. دوره دوم رایهای من را از بین بردند و بعد هم برای هر مسئله ای کاندیدا شدم، رد صلاحیت ميشدم. اما باید متوجه باشیم که مردها از آنجایی که روابط اجتماعی بیشتری با یکدیگر داشته اند، بحث و جدل کرده اند،در این زمینهها با تجربه تر هستند. اما زنان این ظرفیت را پیدا نکرده چون در اجتماع با هم درگیر نبوده اند تجربه مراوده در این فضاها را ندارند. حتی برخی زنان وقتی به قدرت ميرسند، خدا را هم بنده نیستند. توانمند شدن به معنای ساختن ظرفیت هم است.
به نظر شما این مسائل به علت این نیست که زنان برای دستیابی به یک پست سختیها و موانع بیشتری را پیش رو دارند و به دلیل همین احساس خطر چنین واکنش هایی نشان ميدهند؟
در طول این سالها این مسئله بوده است. اما همه زنان ما هم این گونه نیستند. ممکن است زنی دکترا داشته باشد اما چشم هم چشمی کند یا زنی خانه دار در روستایی دور افتاده باشد اما این خصلتها را نداشته باشد. این مسئله بین مردان هم وجود دارد. این مسئله جنسیتی هم نیست و خصلت است و دین هم برای اصلاح اخلاق و خصلتها آمده است. مردها هم همین گونه اند اما آنها بر اثر ممارست، بر اساس تجربه بیشتر ساخته شده اند. مثلا همین زنانی که همسر مردهای متاهل ميشوند، مگر مرتکب خشونت علیه زنان نمی شوند؟ برخی زنان حاضر نیستند شرافتمندانه کار کنند اما حاضرند زندگی زنان دیگر را تباه کند.
درحال حاضر زنان بسیاری در ادارات، بانکها، آموزشوپرورش و موسسات فراوان دیگری فعالیت ميکنند، که زنان وارسته ای هستند اما مردان تمایل ندارند این زنان به قدرت برسند و از قدرت گرفتن زنان ميترسند. به همین خاطر است که رجال را در قانون اساسی به مرد تعبیر ميکنند، در حالی که رجال به معنای مردان نیست. بسیاری از زنان به مردان رای ميدهند، اما بسیاری از زنان حاضر نیستند به زنان رای بدهند. مردان بسیاری هستند که اگر زنی را بشناسند و بدانند به مجلس برود برای مردم کار ميکند، به او رای ميدهند. تا زمانی که حتی زنان ما بر اساس نظر همسر و پسرشان به کاندیداها رای ميدهند، وضعیت زنان تغییر نخواهد کرد. به همین دلیل در هر نهادی که کار ميکنند یک مرد باید وجود داشته باشد. طوری که انگار زنان توانایی ندارند کار خود را به پیش ببرند. زنان باید قدرت، توانمندی و صداقت خود را تقویب کنند. نه اینکه به دنبال این باشند که مدام از همه لحاظ و بویژه از لحاظ مادی به مردان متکی باشند و مردان هم از این وضعیت سوء استفاده ميکنند.
عدم حضور زنان در هیات وزیران دولت یازدهم را چگونه ميبینید و ارزیابی شما از فعالیت زنان در دولت یازدهم چگونه است؟
در کابینه دولت زنان نقش چندانی ندارند اما خانم ابتکار و ملاوردی که در دولت حضور دارند، خوب کار ميکنند و فعال هستند. در دولت اصلاحات ميخواستند وزیر زن معرفی کنند، اما حوزه به شدت با این مسئله مخالفت کرد. در دولت دهم که وزیر زن معرفی شد واکنشهای بسیاری بر انگیخت. از سوی دیگر آقایان دولت نهم را قبول داشتند و اجازه دادند یک زن وزیر بهداشت باشد. مسئله همسویی است. ممکن است در حال حاضر از این که با دولت قبل همسو بوده اند، پشیمان باشند اما بسیاری از آنان در حال حاضر با دولت آقای روحانی هم همسو نیستند و اجازه نمی دهند یک زن به وزارت برسد. اگر هم چنین اتفاقی رخ دهد از آن برای کوبیدن و سنگ اندازی پیش پای دولت استفاده ميکنند.
آذر منصوری: مشارکت زنان با تبعیض جنسیتی مثبت
آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است باید با تبعیض جنسیتی مثبت، مشارکت سیاسی زنان را افزایش داد، چون اگر قرار بود این اتفاق به خودی خود رخ دهد، طی 36 سال گذشته محقق ميشد. وی همچنین سهمیه بندی جنسیتی در انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی امری لازم در راستای افزایش حضور زنان در سیاست کلان کشور برشمرد. در ادامه این گفت و گو را به تفصیل ميخوانید.
به نظر شما دولتها نباید در سطح مدیریت خرد و میانی سهم بیشتری برای زنان قائل شوند، تا این زنان با کسب تجربه لازم، در آینده بتوانند در پستهای کلیدی مانند وزارت قرار بگیرند؟
نرخ مشارکت سیاسی در ایران در مقایسه با رقم میانگینی که در جهان وجود دارد بسیار پایین است و همین مسئله باعث شده شکاف بسیار جدی در شاخص مشارکت سیاسی زنان وجود داشته باشد. برای پر کردن این شکاف سیاسی دولتها باید از راهبرد ایجاد فرصتهای برابر در برنامه ریزی ها، سیاست گذاریها و به تبع آن در بخشهای اجرایی استفاده کنند. در برنامههای توسعه ای رویکرد دولتها باید متناسب با شعارها و وعدههای انتخاباتی باشد. از دولتهای تشکیل شده در جمهوری اسلامی به ویژه دولت هایی که عدالت جنسیتی و ایجاد فرصتهای برابر را به عنوان یک مطالبه جدی و واقع بینانه مطرح کرده اند، انتظار ميرود این مسئله شکل اجرایی نیز به خود بگیرد. یعنی در بخشهای زیر مجموعه وزارتخانه ها، در سطح مدیران عالی، میانی و پایین تر باید این رویکرد را مد نظر قرار دهند.
کشور ما همچنان در جریان سازی این رویکرد در برنامههای توسعه ای با مشکل مواجه است. در برنامه چهارم توسعه دولت اصلاحات به شکل جدی تری به مسئله زنان توجه کرد اما در برنامه پنجم این فراز به فرود تبدیل شد، یعنی بسیاری از برنامه هایی که اگر تداوم پیدا ميکرد ميتوانست منجر به جریان سازی شود، از دستور کار خارج شد . نمونه مشخص آن هم مرکز مشارکت امور زنان بود که به مرکز امور زنان و خانواده تغییر پیدا کرده و نوع نگاه به مسئله نیز تغییر یافت.
در دولت نهم و دهم سهمیه بندیهای جنسیتی گوناگونی اعمال شد و دختران از حضور در بسیاری از رشتههای دانشگاهی منع شدند. هر چند ما شاهد اولین وزیر زن در این دوره بودیم اما در برنامههای کلان و توسعه ای رویکرد حذف زنان بود. برنامه هایی که ميتوانست عدالت جنسیتی، فرصتهاي برابر و به تبع آن حضور زنان در پستهای کلیدی و مدیریتی کشور را به دنبال داشته و در این زمینه جریانسازی کند. مسئله زنان تنها در حد شعار مطرح شد و این چالش همچنان لا ینحل باقی مانده است.مسئله ای که همراه بهانهای برای مشارکت دادن زنان در مدیریت کلان ميشود. برای مثال در کشور افغانستان ،دولتها خود را موظف ميدانند که سهم زنان را در تقسیم مسئولیتها در سطح هیات وزیران و مدیران میانی به طور جدی مد نظر داشته باشند و این سهم را به طور جدی در برنامههای خود در رویکردهای گوناگون ببینند.
از نظر شما در دولت و مجلس باید سهمی مشخص برای زنان در نظرگرفته شود؟
بله، واقعیت این است که 36 سال از انقلاب گذشته است. مبانی دینی و اعتقادی ما نسبت به حضور مسئولانه زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی تاکید داشته است. بنیا نگذار جمهوری اسلامی ایران بر مشارکت زنان در مقدرات اساسی کشور تاکید داشته اند، اما بعد از 36 سال هنوز تعداد زنان نماینده از رقم 14-13 نفر بیشتر نشده است. پس در عمل تغییری ایجاد نشده و نمی شود. کشور هایی که با این مسئله مواجه هستند از نظام سهمیه بندی جنسیتی، به عنوان تبعیض مثبت برای افزایش مشارکت سیاسی زنان استفاده ميکنند.
چه در نهادهای انتخابی مانند پارلمان ها، شوراهای محلی و چه در نهادهای انتصابی که به طور غیر مستقیم مسئولیتها واگذار ميشود مانند هیات وزیران. نظام سهمیه بندی و اعمال تبعیض مثبت ظرفیت لازم برای حضور زنان ایجاد ميکند. برای مثال اگر برای زنان 30 درصد سهمیه در نظر گرفته شود و این 30 درصد از آن نفراتی که بیشترین آرا را در بین زنان، کسب کرده اند، انتخاب شده و به مجلس راه پیدا کنند، وقتی چنین فرصتی ایجاد شود این 30 درصد با حضور خود در نهاد مهمی مانند پارلمان صاحب تجربه ميشوند، اعتماد به نفس لازم را پیدا کرده و قدرت لابی گری و تاثیر گذاری در فضای مجلس را به دست ميآورند. همچنین در فضای عمومی جامعه فرهنگ سازی شده و این ظرفیت در دورههای بعدی در ساختار حقیقی کشور هم فراهم ميشود.کشور برای افزایش مشارکت سیاسی زنان ناگزیر از انتخاب این راهکار است. اگر قرار بود این اتفاق رخ دهد در 36 سال گذشته و 9 دوره مجلس، محقق ميشد. اما تجربه این 36 سال و 9 دوره مجلس ثابت کرده است که این اتفاق به خودی خود رخ نمی دهد و ناگزیر با اعمال تبعیض مثبت باید این فضا برای حضور زنان فراهم شود.
حضور در مجلس نیازمند تجربه فعالیت سیاسی، به ویژه فعالیت حزبی است. در حالی که ساختار احزاب در کشور ما مردانه است. آیا نباید فضای بیشتری برای حضور زنان در احزاب ایجاد شود؟
متاسفانه فضای احزاب درکشور مردانه است و به همین دلیل هم شاهد شکل گیری احزاب زنانه هستیم. در کل مجموعه احزاب موجود در کشور اگر بررسی کنید غیر از احزابی که با رویکرد مطالبات زنان شکل ميگیرند هیچ کدام از احزاب دبیرکل زن ندارند،پیگیری مطالبات زنان جدی نیست و برای حضور زنان در احزاب فرصتهای برابر شکل نگرفته است و مشارکت سیاسی در کشور ما یک مقوله مردانه است. اگر قرار باشد این ظرفیت سازی در حوزه مشارکت سیاسی زنان شکل بگیرد، احزاب باید در سپهر اجتماعی خود این مسئله را تقویت کرده و ساز و کار لازم و ممکن را برای حضور زنان در نهادهای منتخب دموکراتیک مد نظر قرار دهند. صرف تاکید بر شعار و استقبال از مشارکت سیاسی زنان راهگشا نیست.
یعنی باید احزاب هم سهمی را برای زنان در نظر بگیرند؟
دقیقا. اتفاقا پیشنهاد من در انتخابات سال آینده این است که احزاب در لیستهای انتخاباتی خود حتما سهمی برای زنان در نظر بگیرند.برای مثال اگر به دنبال تحقق مجلسی هستیم که 30 درصد آن را زنان تشکیل دهند این 30 درصد باید در لیستها ی انتخاباتی که معمولا به صورت مشترک ارائه ميشود، معنا و ظهور پیدا کند. در شهرهای بزرگ و شهر هایی که تعداد نمایندگان آنها از یک نفر بیشتراست این مسئله لحاظ شود. به عنون مثال شهری که باید 6 نماینده به مجلس بفرستد،برای زنان در لیستهای انتخاباتی حد اقل دو سهم در نظر بگیرند و ارکان و تشکیلات خود را موظف کند که این دو نفر را در لیستها تامین کنند و از سوی دیگر هم زنان فعال و توانمند باید در این زمینه برنامههای جدی داشته باشند.
کد مطلب: 71546
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir