کیهان بدهکار توافق لوزان است نه طلبکار
15 فروردين 1394 ساعت 15:43
گروه سياسي: سايت اصلاحطلب انصافنیوز در تحليلي نوشت: حسین شریعتمداری مدیرمسوول کیهان در اولین یادداشت خود پس از توافق بر سر راه حل در لوزان با تیتر «دستاوردها یا از دستدادهها؟!»، به تحلیل آن پرداخته است؛ تحلیلی که بر خلاف برداشت بدخواهان جمهوری اسلامی، صرفا از موضع اقلیتی در حاکمیت است که به نظر با رهبری، دولت و ملت همزبانی و همراهی ندارند.
یکم: درست است که آقای شریعتمداری عنوان نمایندهی ولی فقیه در موسسهی کیهان را یدک میکشد اما بر خلاف خواستهی خود و نیز تایید رسانههای بیگانه، رفتارهای کیهان و سخنان شریعتمداری به هیچ عنوان از موضع رهبری نیست و چه بسیار مواضع تند و اشتباهی که به واسطهی همین برداشت، به پای ایشان نوشته شد.
آقای سیدمحمود دعایی، مدیر مسوول روزنامهی اطلاعات نیز نمایندهی ولی فقیه در موسسهی اطلاعات است؛ البته با موضع سیاسی کاملا متفاوت. تنها همین دلیل میتواند باطل کنندهی ادعای کسانی باشد که میخواهند مواضع شریعتمداری را موضع رهبری وانمود کنند.
در انتخابات سال 92 نیز مواضع تند کیهان از سوی رسانههای بیگانه موضع رهبری وانمود میشد، همچنین مواضع لجوجانهی کیهان در مخالفت با مذاکره با آمریکا در قالب مذاکرات هستهای بارها و بارها نشان داده که راه کیهان حتی سر سوزنی با سیاستهای نظام و به صورت مشخص رهبری مطابقت و همراهی هم ندارد.
دوم: شریعتمداری در یادداشت جدید ادعا کرده که «مذاکرات هستهای در لوزان متأسفانه نتیجه آن کام ملت را تلخ کرد». این در حالی است که انتشار خبر توافق بر سر راه حل در لوزان، به سرعت در ایران با ابراز واکنش مثبت و شادی و حتی شادیهای خیابانی مواجه شده است.
سخنان مهم امامان جمعهی سراسر کشور که عموما به جناح اصولگرا نزدیک هستند یا عضو آن جناح هستند نیز نشان میدهد که بدنهی اصولگرایان و طیف به اصطلاح مسجدرو که در سال 84 از احمدینژاد به خاطر شعارهای اقتصادی حمایت کرده بودند و بیشتر از قشر مستضعف جامعه بودند نیز بسیار مثبت و امیدوار شده است.
کیهان البته در سال 84 با اکثریت رای دهندگان همدل و همزبان بود؛ این را نتیجهی آن انتخابات ثابت کرد که شعارهای اقتصادی احمدینژاد با بیش از 17 میلیون رای در مقابل حدود 10 میلیون رای آیت الله هاشمی رفسنجانی پیروز شد؛ هر چند کیهان هم در سال آخر دومین دولت احمدینژاد مجبور به وانمود کردن فاصله از احمدینژاد شد، چون آن شعارهای نه تنها تحقق پیدا نکرد بلکه وضعیت اقتصادی کشور دچار سراشیبی شد و گویی سیستم اقتصاد از کنترل خارج شده بود.
این طبیعی است که کارنامهی دولت احمدینژاد باعث شده تا حتی حامیان او به شعارهای دولت روحانی دلخوش باشند و برای همین سعید جلیلی که کاندیدای جایگزین کیهانیان برای احمدینژاد در انتخابات 92 بود، فقط 4 میلیون رای آورد.
توافق در حال انجام هستهای برای حل و فصل مناقشات با غرب و رفع تحریمها و جلوگیری از تحریمهای بیشتر، وعدهی دولت برآمده از آن انخابات به «مردم» بود که حالا در حال تحقق است.
سوم: شریعتمداری نوشته است: «حریف به فریب و خدعه، خواستههای نامشروع خود را که طی 12 سال گذشته بر زمین مانده بود به ایران اسلامی تحمیل کرد و کلاه گشاد توافق ژنو را در پوشش بیانیهی مطبوعاتی بر سر فعالیت هستهای کشورمان گذاشت ... چالش هستهای 12 ساله اگرچه تابلوی هستهای دارد ولی این تابلو فقط بهانهای برای تحریمهاست و تحریمها حربهای برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است ... «دیوید فروم» تصریح میکند که هدف اصلی تحریمها در گام اول تغییر رفتار و در گام بعدی تغییر ساختار ایران است ... قرار بود و مسوولان هستهای بارها اعلام کرده بودند که هیچ توافقی را بدون لغو همه تحریمها نمیپذیریم. ولی در متن توافق لوزان اولا؛ سخن از تعلیق در میان است و نه لغو، ثانیا؛ فقط بخشی از تحریمها تعلیق میشود، ثالثا؛ همین تعلیق نیز قرار است در فاصله 10 تا 15 ساله صورت پذیرد و رابعا که از همه بااهمیتتر است این که تعلیق بخشی از تحریمها به گزارش آژانس و راستیآزمایی تعهدات ایران موکول شده است ... امتیازات را دادهایم و تحریمها نیز به جای خود باقی ماندهاند! آیا این، همان فرمول «برد-برد»! مورد نظر است؟!».
آقای شریعتمداری و همپالکیهای ایشان میبایست اگر دادگاهی نمیشوند لااقل پاسخگوی این هزینهها به مردم باشند که چرا با بیلیاقتی و بیاطلاعی از تبعات آن تحریمها که بارها و بارها توسط دلسوزان نظام تذکر داده شده بود، زمینهی تحریمها را در بین سالهای 84 تا 92 فراهم کردند؟
مگر آقای احمدینژاد بارها به غلط نگفته بود که تحریمها بی تاثیر است و فرمایش نفرموده بود که اینقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود؟ چرا وقتی که چنین اظهارات بی ربط و غلطی از آن دولت سر میزد، کیهان به جای عتاب و خطاب به آن، اتفاقا در تایید آن قلم میزد و باور داشت که تحریمها کاغذ پاره است؟
البته دلیل آن اظهارات و حمایت از آنها مشخص بوده و هست؛ «ضعف قدرت تشخیص». این را دکتر ولایتی که مشاور بین الملل رهبری است در انتخابات سال 92 به صراحت در نقد سیاست خارجی تیم دولت قبلی خطاب به دکتر جلیلی به صورت علنی مطرح کرد و در نقد آن گفت که دیپلماسی به معنای بیانیه خوانی نیست و تصریح کرد که آن تیم در طول 5 سال پروندهی ایران را حتی یک قدم به پیش نبرده بود.
موضع دکتر ولایتی در مقام مشاور بین املل رهبری و اعلام این که از سر ناچاری برای جلوگیری از خسارت بیشتر دیپلماسی آن دولت، به موازات در حال رایزنیهایی برای حل مسایل بوده است، نشان میدهد که کیهان سالها از تیمی حمایت میکرد که مشاور رهبری مجبور به حرکت موازی با آن شده بود.
و در پایان باید گفت مذاکره کنندگان مورد تایید مردم، دولت و رهبری، این روزها متاسفانه مجبور به توافق بر سر حل «مسایلی» هستند که دولت قبل نقش زیادی در زمینهسازی برای آن داشت. بسیاری از هزینههای امروز و این تحریمها میتوانست وجود نداشته باشد تا فرمول «برد - برد»، معنی متفاوتی داشته باشد نه این که برای جلوگیری از ضرر بیشتر به چنین توافقاتی تن داده شود؛ لطفا کیهان به جای موضع «بدهکار»، به عنوان «طلبکار» خود را جا نزند.
کد مطلب: 73506