گروه بینالملل: به گزارش خبرگزاری آنا و به نقل از المانیتور، اسرائیل از مدتها پیش مطمئن بودند هیلاری کلینتون بخت خود را در این عرصه از رقابتهای داخلی آمریکا خواهد آزمود. هر قدمی که هیلاری کلینتون در طول سال گذشته برداشتهاست، توسط مشاوران نتانیاهو تعقیب و ثبت شده، زیرا کلینتون یک سرنوشت اجتنابناپذیر در آینده نزدیک است؛ داروی تلخ ناگزیر و مانعی که باید درک شود.
یکی از نزدیکان نتانیاهو میگوید: اکنون نه سال است که نتانیاهو بر مسند نخستوزیری تکیه زده و حتی 15 دقیقه را نیز با یک رئیسجمهور جمهوریخواه در کاخ سفید نگذرانده است. او که با بیل کلینتون و باراک اوباما همدوره بوده اکنون در آستانه مواجه با یک کلینتون دیگر قرار دارد؛ یک نفر دیگر از حزب دموکرات. میتوان گفت او بسیار بدشانس است. اما این برای هیچ کس در کابینه نتانیاهو یک امر اضطراری در نظر گرفته نمیشود، بهخصوص در آستانه توافق هستهای با ایران.
نخستوزیر اسرائیل اکنون خود را در میان یک «جنگ جهانی علیه کاخ سفید» قرار دادهاست و هر دو طرف برای اجتناب از شکست از هر ابزاری بهره خواهند برد. اگرچه طرف آمریکایی قصد دارد تنش بهوجود آمده را کاهش دهد و اسرائیلیها را آرام کند که این میان میتوان به تصویب لایحه جدید سنا مبنی بر لزوم بازنگری توافق هستهای با ایران توسط کنگره اشاره کرد.
در این جنگ، نتانیاهو تمرکز ویژهای بر باراک اوباما قرار داده است. شناخت جانشین اوباما، شاید در حال حاضر چندان مهم به نظر نیاید. آنها معتقدند «وقتی به پل رسیدیم، از روی آن رد میشویم». امروز شاید دشوار بتوان گفت که هیلاری کلینتون چگونه رئیسجمهوری خواهد شد، اگرچه تاریخ نشان داده است روسای جمهوریخواه آمریکا تمایل بیشتری به اسرائیل دارند و در مقابل، دموکراتها به آنها سختگیرتر بودند، در واقع، قاعده مطلقی بر این امر حکم نمیکند.
جرج دبلیو بوش نیز در سیاست خود نسبت به اسرائیل بسیار سختگیر بود. در واقع او به عنوان نخستین کسی بود که با اعطای وام در سال 1991 به نخستوزیر وقت اسرائیل مخالفت کرد. در مقابل، بیل کلینتون دموکرات بیشتر مدافع اسرائیل بود و حتی برخی وی را یک صهیونیست قلمداد کردهاند.
جانشین کلینتون، جرج دبلیو بوش، در واقع نخستین فرد بود که روابط سردی با اسرائیل پیش گرفت. حادثه 11 سپتامبر2001 نیویورک و پدیده گروههای تروریستی، آغازگر تیرهشدن روابط آمریکا و اسرائیل شد و سپس باراک اوباما، پس از جرج بوش، هدایت کاخ سفید را در دست گرفت.
از مجموعه این رخدادها میتوان به این نتیجه رسید که راهی موثق برای پیش بینی روابط اسرائیل و روسای جمهوری آمریکا، دموکرات یا جمهوریخواه، وجود ندارد. این امر به فضای خاص آن زمان بستگی خواهد داشت، همچنین به عوامل خارجی، هویت نخستوزیر اسرائیل و بسیاری دیگر گزینهها. اکنون تنها میتوان به بررسی دیدگاههای سیاسی فرد احتمالی، ترجیحات وی، گفتهها و سابقه روابط سیاسی او پیش از انتخاب تمرکز کرد و از آنها برای ترسیم نتیجهای محتاطانه از وی بهره برد.
هیلاری کلینتون، آشنایان، دوستان و حامیانی دارد که همه روابطی دوستانه با اسرائیل دارند اما در مجموع دوستی کمرنگی با بنیامین نتانیاهو دارند. هیلاری کلینتون بسیار خرسند میشد اگر ایزاک هرتزوگ، رهبر حزب صهیونیست، در انتخابات 17 آوریل پیروز میشد اما او در این انتخابات شکست خورد.
این بدان معناست که اکنون هیلاری کلینتون باید لحن حمایتگرانه خود در ماههای پیش از انتخابات اسرائیل را طوری تغییر دهد که خدشهای به کمپین انتخاباتی وی وارد نکند. از هم اکنون، گمانههای بسیاری در خصوص نحوه تعامل کابینه نتانیاهو با بیل کلینتون، رئیسجمهوری اسبق آمریکا و همسر وی، هیلاری کلینتون، رئیسجمهور احتمالی بعدی این کشور وجود دارد.
بی تردید، هجده ماه آینده در کمپینهای انتخاباتی ریاستجمهوری آمریکا و نقش اسرائیل در آنها، عنصری کلیدی خواهد بود. آیا بنیامین نتانیاهو در صدد حمایت از یک نامزد جمهوریخواه برخواهد آمد؟ همانطور که پیشتر از میت رامنی جمهوریخواه حمایت کرد؟ مشاوران نتانیاهو میگویند: او اینبار کاری انجام خواهد داد که هیج نخست وزیری در اسرائیل، پیشتر جنین اقدامی را انجام نداده است.