بهغیراز کاشانی کسی حکم نگرفته است
تیمملی امید سرمربیای باشخصیت ممتاز ازنظر ورزشی و اخلاقی دارد به نام آقای خاکپور و مدیر تیمملی امید هم که شخصیتشان برای همه شناخته شده است؛ آقای حبیب کاشانی. من این وسط چه کاره هستم که بخواهم در مورد تیمملی امید صحبت کنم. یک وظیفهای در مقطعی به ما داده شده بود که هیچ ابلاغی هم در مورد آن وجود نداشت و بهغیراز حکم آقای کاشانی هیچکس حکمی دریافت نکرده بود.
تا حرف از حکم میزنم، فکر میکنند منظورم مادیات است
هر زمان که من این بحث را مطرح میکنم که در تیمملی امید کسی حکم نگرفته است بعضیها فکر میکنند منظور من مادیات است. اما اصلا اینطور نیست وظیفهای به ما داده شد که سعی کردیم حداقل آن چیزی که در توانمان بود را در وقت کمی که داشتیم صرف کنیم تا تیمی را که همه از آن ناامید شده بودند به نتیجه برسد. تیمی که همه میدانستند چقدر مشکلات داشت و همهچیزش بههمریخته بود. وقتی ما تیم امید را به دست گرفتیم مشکلات عدیدهای با مربی خارجی داشت.
دست مربی خارجی که وقت تلف نکند را میبوسم
من تا از مربی خارجی صحبت میکنم هم میگویند مربی خارجی ستیز است. درصورتیکه خود من ازجمله اشخاصی هستم که با حضور مربی خارجی توانمند بیشتر از همه موافقم. مربی که به ایران بیاید و بدون هدر دادن وقت به بقیه آموزش دهد. دست چنین مربیای را هم میبوسیم. اما اینکه مربی بخواهد پول هنگفتی دریافت کند، به مربیان داخلی هم توهین کند، این مساله را نمیپسندم.
درگذشت خطیب من را آزار داد
در هفتههای اخیر اتفاق بدی افتاد؛ درگذشت آقای خطیب من را بهشدت آزار داد چون ما از سال 52 باهم آشنا بودیم، در یک دانشگاه درس میخواندیم، او زحمات زیادی برای ورزش کشید و انسان نجیبی بود. او با کمترین امکانات خودش را به اینجا رساند، در دانشگاه یکی از افراد با نجابت بود.
باید از کامرانی فر به نحو شایسته تقدیر شود
مورد دومی که در هفته گذشته برایم ناراحتکننده بود، خداحافظی آقای کامرانی فر بود او مرد شریفی از جامعه داوری هست. من همیشه فوتبال را بهعنوان یک مجموعه دیدم یعنی عوامل مهمی در آن دخیل است یکی از آنها رسانه است، داور، مربی، بازیکن، فدراسیون، هیات ها فوتبال و غیره حتی مجموعه نیروهایی که در جهت نظم و برقراری امنیت در مسابقات میکوشند. حالا یک عضو شریف از این مجموعه کم شده که من پیشنهاد میدهم به معنای واقعی از ایشان تقدیر و تشکر کنند و فکر میکنم فدراسیون نباید به دادن یک لوح بسنده کند، مگر ما چند داور مثل او داشتیم که در جامجهانی حضور داشته باشد. داور وسط داشتیم به مرحوم جعفر نامدار ، آقای فنایی فینال 1994 به عنوان کمک داور حضور داشت و همینطور آقای کامرانی فر هم که به عنوان کمکداور در جام جهانی حضور داشت. برای همین باید از او بهصورت شایسته قدردانی کرد مثلا فدراسیون حداقل بیاید یک ماشین به او هدیه دهد یا تکه زمینی در خراسان. این یک وظیفه است آقای تاج باید کار را اصولی انجام دهد. هیچوقت فدراسیون برای این کارها پول ندارد اما میآید به من گردنکلفت تا دلت بخواهد پول میدهد!
مشکل فوتبال ما مدیریتی است نه مالی
شما اشاره کردید استقلال و پرسپولیس امسال نتوانستند به خاطر مشکلات واگذاری بازیکن خوب جذب کنند، من از شما یک سوال دارم آیا اینها بهاندازه کافی هزینه کردند و نتیجه نگرفتند؟ بعد از دهه 70 به بعد در فوتبال خوب هزینه شده است حالا اینکه چرا نتوانستیم نتیجه بگیریم، دلیل عمدهاش مدیریتی است. یعنی عدم آشنایی افرادی که به این پست آمدند و خواستند به هر نحوی هم در جای خودشان باقی بمانند. هزینهها هم که از جیب آنها نمیرود. بریزوبپاشهای زیادی شد که من اگر بخواهم اسم بیاورم همه ناراحت میشوند.
چرا باید نژادفلاح مدیرعامل پرسپولیس بشود؟
آقای نژادفلاح برای من فردی قابل احترام است، اما براساس کدام معیار به عنوان قائممقام باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس انتخاب شد؟! مگر ایشان در ناکامیهای 10 سال اخیر پرسپولیس نقش نداشت؟ او در همان سالها عضو هیات مدیره باشگاه پرسپولیس بود. حالا اگر مایلیکهن نوعی مدیرعامل می شد، 2500 مقاله علیهاش مینوشتند، حقش نبود. وابسته به اینجاوآنجا بود! فوتبال بلد نیست! یک عکس بالباس ورزشی ندارد! بعد شما میبینید که همین آقای نژادفلاح از جیب خودش که خرج نمی کند در حقیقت این مردم هستند که هزینه می کنند، می آید آقای برانکو را به ایران می آورد. در رابطه با تیمملی هم آقای حسنی خو می گوید کسانی که متن قرارداد کیروش را منتشر کردند ما آنها را دادگاهی می کنیم، در صورتی که پیش نویس با قرارداد رسمی خیلی متفاوت است. یک دو، دو تا چهارتای ساده می تواند همه چیز را مشخص کند.
تیم های پایه پول ندارند بزرگسالان بلیت بیزنیس کلاس می گیرند
در حالی که تیمملی نوجوانان و جوانان حقوق نگرفته اند و مشکلات زیادی برای برگزاری اردوها مسابقاتشان دارند، همین طور تیمملی امید ما میبینیم که دستیار مربی تیمملی 6 تا بلیت بیزینس کلاس به نیویورک در سال دارد. هزینه هر بلیت هواپیمای تا نیویورک 12 تا 15 هزار دلار است. شما حساب کنید 6 بار رفتن به آنجا حدود 72 هزار دلار می شود با دلاری 3400 تومان حساب کنید، متوجه رقم آن می شوید. بعد هنوز به تیمملی امید حکم هم داده نمی شود. آقای وینگادا حداقل 500 هزار دلار از فدراسیون گرفت و طی دوره ای که در ایران حضور داشت، حتی در یک مسابقه داخلی هم نتوانست برنده شود. بازیکنانی مثل کاوه رضایی، محسن مسلمان و مرتضی پورعلیگنجی و محمد خانزاده را در اختیار داشت. فکر کردن به این مسائل باعث می شود که آدم ناراحت شود و بیماری های مختلف به سراغش بیاید.
فوتبال ایران مثل جنگ جهانی است
اگر می بینید که بازیکنان پرخاشگر میشوند به این علت است که همه چیز دست به دست هم میدهد تا تماشاچی مقابل بازیکن و بازیکن و مربی مقابل تماشاچی قرار بگیرد. چه کسی این کار را انجام میدهد؟ چند دفعه ما آمدیم در تلویزیومان برنامه ساختیم و مسائل اخلاقی را در آن پررنگ جلوه دادیم. شما ببینید در لیگ آلمان بازی دورتموند و بایرن مونیخ در زمین بایرن با نبرد دورتمند همراه بود اما بعد از بازی می بینیم که آقای گواردیولا به سمت کلوپ می رود و همدیگر را می بوسند. اما در ایران انگار جنگ جهانی است. آقای نژادفلاح بعد از بازی با 10 نفر شعار تماشاگر «حیاکن رها کن» می آید در برنامه زنده تلویزیونی میگوید مردم می خواهند مربی عوض شود.
کجای دنیا مربی با داور درگیر میشود
دردها واقعا زیاد است ما فوتبالمان را مثل جنگ کردیم به گونه ای که شب عید آقای مجری محترم تلویزیون سرمربی تیمملی را می آورد و می گوید: دیدید در نیمه بازی ایران و عراق چطور رگ گردن کیروش بیرون زده بود! آخر شما کجای دنیا دیدید که مربی تیمملی کشوری به خاطر حتی اشتباه صددرصد داور وسط دو نیمه بماند و بخواهد با داور درگیر شود. بعد یک بازیکن 21، 22 ساله او را به سمت رختکن هل بدهد. حالا من اگر حرف بزنم می گویند مربی خارجی ستیز است.
ما مدیران قابلمان را محو می کنیم
نه مربی خارجی ستیزی درست است و نه مربی داخلی ستیزی. هیچ کدام خوب نیست باید ببینیم کدامشان به ورزش و فوتبال ایران خدمت می کنند و دست آن را ببوسیم. اینکه بگوییم به به مربی خارجی و یا اه اه مربی ایرانی هیچ دردی را دوا نمی کند. مشکل ما نبود مدیریت توانمند است. یک موقع می بینی که یک فرد باهوش و توانمندی مثل رسول خادم در رأس کشتی قرار می گیرد و کشتی ای را که تا دیروز دوست نداشتیم ببینیم متحول می کند و کار به جایی می رسد که تا ثانیه های آخر به این امیدوار هستیم که کشتی باخته را ببریم یا والیبال ما که 20 سال کارهای زیرساختی انجام داده و حالا نتیجه می گیرد. همین طور بسکتبال ما که جای پیشرفت زیادی دارد. ما خودمان مدیران قابلمان را محو می کنیم.
باید به عبدی فرصت می دادیم
در فوتبال می بینیم که آقای نژادفلاح می رود آقای برانکو را می آورد که می ترسد به خاطر مشکلات مالیاتی اش به ایران بیاید. چه هزینه ای صرف می شود که او به ایران بیاید در حالی که می شد 3، 4 بازی تحمل کرد تا آقای عبدی فرصت پیدا کند که به عنوان مربی روی نیمکت پرسپولیس بنشیند و پس از پایان فصل در شرایط بهتر می شد تصمیم گیری کرد. من یک سوال دارم پرسپولیس با آقای برانکو به لخویا 3 بر صفر باخت، حالا شما فکر کنید که مثلا اگر عبدی روی نیمکت بود 30 تا گل میخوردیم؟ مدیر باشگاه فوتبال باید تخصص داشته باشد.
مدیر فوتبالی باید متخصص باشد
هیچ کس نمی خواهد باور کند که مدیر فوتبالی باید آشنا به امور باشد زمانی که آقای رویانیان در راس کار بود، بهدرخواست کرد من به باشگاه رفتم و به او گفتم بیشتر از حضور در 110، راهنمایی و رانندگی و ستاد سوخت باید برای حضور در پست مدیریتی باشگاه فوتبال تخصص داشت. اینکه این باشگاه دولتی یا خصوصی باشد، مهم نیست. مهم این است که ما نظارت درستی بر آن داشته باشیم. مگر قرار نبود در این فصل باشگاه هایی که در آسیایی حضور دارند 18 میلیارد و سایر تیم ها 14 میلیارد هزینه کنند. اما ما دیدیم که هیچ کدام از این تیم ها این قانون را رعایت نکردند و ارگانی هم برای رسیدگی به آن وجود ندارد.
تبلیغات مدیران غیرورزشی را وارد فوتبال می کند
در حال حاضر مدیرانی که به فوتبال می آیند روی روابطشان این پست ها را اشغال می کنند چون فوتبال تبلیغات دارد. مثلا کمتر برنامه ای در رابطه با صنعت خودروسازی وجود دارد اما هر وقت تلویزیون را می گیرد، یک برنامه فوتبالی پخش می کند. در سایت ها، روزنامه های ورزشی و حتی غیرورزشی تابلوی نمایشی برای فوتبال وجود دارد و این مساله باعث می شود که خیلی ها علاقمند به حضور در این رشته باشند. اما انجام این کار در توان هر کس نیست.