دریافت لینک صفحه با کد QR
سه روایت دیگر از حوادث مهاباد را بخوانید
24 ارديبهشت 1394 ساعت 10:02
گروه جامعه-رسانهها: طی روزهای گذشته برخی فعالان مدنی مهاباد نسبت به عملکرد فرمانداری و نحوه مواجهه مسئولان محلی با حادثه هتل « تارا» انتقاداتی را وارد کردهاند. «جعفر کتانی» فرماندار بومی این شهرستان در گفتوگو با روزنامه «ایران» عملکرد خود را قابل دفاع میداند.
آقای کتانی! با گذشت چند روز از حادثه مهاباد و اطلاع رسانیهای صورت گرفته تا همین یکی دو روز پیش هنوز برخی سایتهای خارجی مدعی بودند که اوضاع این شهر و برخی دیگر از شهرهای کردنشین ناآرام است. شما بفرمایید الان اوضاع مهاباد چگونه است؟
اوضاع شهرستان مهاباد کاملاً آرام است. از روز جمعه (روز بعد از حمله عدهای به هتل «تارا») تا الان هیچ مشکل خاصی نداشتهایم و آرامش کامل بر شهر حکمفرماست. یکسری سایتها و شبکههای خارج از کشور سعی داشتند یک موضوع شخصی را به یک مسأله اجتماعی و سیاسی تبدیل کنند، خوشبختانه همان روز حادثه، پنجشنبه ماجرا تمام شد و مشکلی پیش نیامد.
برخی معاندان و مغرضان میخواستند قضیهای شخصی میان یک دختر و پسر را مورد سوءاستفاده قرار دهند تا بتوانند به همین بهانه، امنیت و آرامش منطقه را متزلزل کنند. اما مردم مهاباد، واقعیت را تشخیص دادند و با رسانهها و سایت هایی که درصدد تحریک اهالی بودند، همراهی و همگامی نکردند.
شما چه زمانی متوجه خط تبلیغی تحرکات شدید؟
روز 13 اردیبهشت خانم خسروانی فوت میکند، روز 15 مراسم تشییع جنازه و روز 16 هم ختم آن مرحوم برگزار میشود. روز پنجشنبه 17 اردیبهشت هم حادثه و تجمع مقابل هتل بهوجود میآید. من خودم روز 16 با خانواده متوفی دیدار و در ختم آن مرحومه شرکت کردم. با سایت «کردپرس» گفتوگو و تأکید کردم که مشکلی برای رسیدگی به حادثه وجود ندارد و اوضاع آرام است. خانواده آن مرحومه هم از ابتدا تا الان تأکید دارند که ماجرا را از مجاری قانونی میخواهند پیگیری کنند ولی متأسفانه یکسری سوءاستفاده کردند و فردی را که ارتباطی با بخش دولتی نداشته به عنوان مأمور یک نهاد امنیتی معرفی کردند تا احساسات مهابادیها و مناطق همجوار را تحریک کنند و به اهداف ضدملی خودشان برسند.
از 13 تا 17 اردیبهشت یعنی از روز فوت خانم خسروانی تا تجمع مقابل هتل، چهار روز فرصت بود که در این مهلت رسانههای خارجی خبرسازی و از مردم دعوت به تجمع میکردند؛ انتقادی که به شما وارد میشود این است که شما در برابر این موج تبلیغ رسانه ای؛ چرا اطلاعرسانی دقیق به مردم نکردید؟
خانم خسروانی، روز سیزدهم فوت شدند، روز بعد پزشک قانونی ایشان را معاینه کرد و در گزارش ارسالی به ما اعلام شد که «مرگ مشکوک خانم 28 ساله» مثل تمام اتفاقات دیگری که بوده، است. تا اینجا ماجرا، نکته ویژهای نبود از روز 15 و 16 اینها شروع به خبرسازی و جوسازی کردند. من هم از همین روزها شروع به اطلاعرسانی و با سایت کردپرس مصاحبه کردم.
خب فکر میکنید همین تک مصاحبه در برابر هجمه تبلیغی که اشاره کردید، کافی بود؟
خُب یک اتفاق ساده و مرگ مشکوک بوده است ما که نمیتوانستیم ورود کنیم و به حریم و حرمت خانواده مرحومه، خدشهای وارد کنیم.
این نگاه، منطقی است ولی آیا نمیشد با حفظ حریم خصوصی و حرمت افراد از طریق رسانههای محلی، به شایعات پاسخ گفته میشد تا بعضی از اهالی تحریک نشوند؟
ما نمیخواستیم اتفاق بزرگ شود، این حادثهای بود که رسانههای بیگانه آن را بزرگنمایی کردند.
شما روز پنجشنبه که عدهای مقابل هتل تجمع کرده بودند، چه موقع به محل رفتید؟
من بعداً رفتم ساعت 9 شب بود رفتم مردم را به آرامش دعوت کردم وخیلی خوب هم پذیرفتند، بعد هم خدمات شهرداری آمد و مردم هم همکاری کردند و اوضاع را مرتب کردند.
فکر نمیکنید اگر شما زودتر میرسیدید و با معترضان صحبت میکردید یا از شخصیتهای معتمد دیگر میخواستید حضور پیدا کنند، بهتر بود؟
حالا شما دارید ما را متهم میکنید؟ من الان در جلسه هستم و بیشتر نمیتوانم صحبت کنم.
پس بفرمایید الان پرونده در چه وضعیتی است؟ متهم اعترافاتی داشته است؟
پرونده در دست بررسی است و به محض مشخص شدن جزئیات بیشتر اطلاعرسانی میشود.
روایت نادر مولودی مالک هتل «تارا» از حادثه مهاباد
آقای مولودی! در روزهای گذشته روایتهای مختلفی درباره حادثه گفته شده است. شما به عنوان شاهد عینی ماجرا، روایت خودتان را از حادثه 13 اردیبهشت بگویید.
روز 12 اردیبهشت آقایی به نام «م. ه» که «کارشناس و ارزیاب استانداردسازی هتلها» است، وارد هتل ما شد. او قبلاً هم دو سه بار، همراه یکی دو نفر از همکارانش برای مشاوره جهت ارتقای استاندارد به هتل ما آمده بود، اما این بار به عنوان «مسافر» و به تنهایی آمده بود. بعد از ظهر روز بعد یعنی 13 اردیبهشت ساعت حدود 3 و 40 تا 3 و 50 دقیقه یکی از کارمندان هتل به من گفت که من به این آقا مشکوکم. الان هم فکر میکنم فریناز داخل هتل است. چون ساعت کاری فریناز تمام شده بود و ما تصور میکردیم که رفته منزل؛ من به مادر فریناز زنگ زدم تا ببینم او به خانه رفته یا نه. مادرش گفت که هنوز نیامده و گفته که 3- 2 ساعت دیگر میآید.
بعد از تماس من، مادر فریناز به او زنگ میزند و از او می پرسد که کجایی مدیر هتل به من زنگ زده و سراغت را میگیرد. فریناز هم برای اینکه مشخص نشود در آن اتاق بوده سعی میکند از بالکن اتاق به اتاقهای دیگر برود. حتی این آقا اعتراف کرده که دو سه تا بالکن را کمک کرده و دستش را گرفته تا رد شود.
فریناز تا انتهای بالکن اتاق 409 میرود یعنی بالکنهای چند اتاق را به صورت افقی میرود اما از بالکن 409 میخواهد یک طبقه پایینتر برود یعنی به اتاق 309 که متأسفانه سقوط کرده و فوت میشود. من توی رزروشن نشسته بودم دو تا از کارمندان خدماتی گریه کنان آمدند و گفتند آقای مولودی، به دادمان برس، فریناز افتاده و احتمالاً مرده است. من هم سریع زنگ زدم اورژانس و پلیس 110. یک ربع تا 20 دقیقه طول کشید اورژانس آمد بعد به مادر مرحومه هم خبر دادم که چنین اتفاقی افتاده است.
فکر نمیکنید اگر در روز حادثه زود به مادر فریناز زنگ نمیزدید، شاید این اتفاق نمیافتاد. روش بهتری برای برطرف کردن شکتان وجود نداشت؟
بالاخره اینها کارمندان من هستند. مصلحت دیدیم از مادرش پیگیر شویم، البته به مادر ایشان هم ماجرا را مستقیم نگفتیم؛ فقط سؤال کردیم فرینازآمده خانه یا نه؟ اگر شما هم جای من بودید شاید همین کار را میکردید.
در تماسی که با مادر خانم خسروانی گرفتید، دقیقاً چه سؤالی پرسیدید؟
من فقط سؤال کردم که فریناز به منزل آمده یا نه. بالاخره مسئول هتل هستم و باید نگران وضعیت کارمندم باشم. وقتی پلیس آمد نخستین کاری که کردم آقای متهم را تحویل پلیس دادم. دوربینها را هم مأموران آگاهی چک کردند. حتی خانواده مرحومه یعنی برادر و دامادشان و یکی دیگر از فامیلهایشان را هم دعوت کردم به داخل هتل و فیلمها را نشان دادم تا مبادا، بعداً سوءتفاهمی پیش آید. آنها هم دوربینها را دیدند. در این بین که مأموران آگاهی و پلیس و خانواده آمده بودند و ما فیلمها را چک کردیم دیدیم این خانم صبح هم به اتاق این آقا رفته است.
روز حادثه وقتی فهمیدید فریناز به اتاق متهم رفته فقط به مادرش زنگ زدید یا اینکه بعد خودتان رفتید به اتاق متهم؟
نه من نرفتم. حتی آن زمان که این خانم داخل اتاق بود، آقای متهم مسواک و خمیر دندان به دست از اتاق آمده بیرون فکر میکنم آمده بود سروگوشی آب بدهد. من وقتی 3 و 40 دقیقه موضوع را از زبان کارمندم شنیدم رفتم به مادرش زنگ زدم.
ساعت کاری کارمندان شما و مشخصاً خانم خسروانی از ساعت چند شروع میشود؟
ساعت کاری از ساعت 8 و 20 تا 8 و نیم شروع میشود اما آن روز فریناز، قبل از ساعت کاری از طریق در تالار و بدون اینکه کسی ببیند ابتدا به اتاق این آقا میرود و بعد از همان راهی که رفته برمیگردد و از درب اصلی وارد هتل میشود و سر کارش میرود.
آقای متهم پیش از این چند بار به هتل شما آمده بود؟
قبلاً به عنوان «ارزیاب» و کارشناس دو سه بار آمده بود البته تنها نمیآمد، با همکارانش بود.
در دفعات قبلی آیا خانم خسروانی هم در هتل مشغول به کار بودند؟
بله. من فکر میکنم در این چند مدتی که رفت و آمد داشته با ایشان آشنا شده است.
از لحظهای که فریناز فوت شد تا روز هفدهم که تعدادی از مردم مقابل هتل شما تجمع کردند چه اتفاقاتی افتاد آیا خود شما احساس کردید که ممکن است اعتراضاتی صورت بگیرد؟
مردم که ابتدا حضور نداشتند چون اطلاع نداشتند فقط مسئولان امر آمدند به هتل. منتها متأسفانه بتدریج عدهای از جوانان، تحت تأثیر برخی شبکههای اینترنتی و افراد مغرض تحریک شدند. مسئولان هم کوتاهی کردند. شبکههای اینترنتی و سایتهای خارجی را میدیدیم که مدام مردم را دعوت میکردند که تجمع کنند. حتی ساعت این تجمعها را هم مشخص کرده بودند.
شما این اطلاعات و احتمالات را به مسئولان اطلاع دادید؟
بله، مسئولان خودشان هم در جریان این تحرکات بودند حتی خودشان با ما هم هماهنگی کردند که چنین جریاناتی وجود دارد. اما مسئولان، ضعیف عمل کردند. نیروهای پلیس خیلی کم بودند. روزی که مردم جمع شدند مدیر هتل آقای رمضانی جلو تجمعکنندگان رفت و گفت که عزیزان من زود دارید قضاوت میکنید اگر میخواهید حقانیت را بدانید 4 نفر نماینده بفرستید داخل هتل تا فیلمها را نشان شما بدهیم که چه اتفاقی افتاده است. خبرسازیهای شبکههای اینترنتی دروغ است، متأسفانه عدهای تحریک شده بودند. البته من گلایهای از مردم شریف مهاباد ندارم چون آنها مردم با فرهنگی هستند. روز حادثه هم عده کمی از جوانان و نوجوانان بودند که شلوغ کردند.
کسانی که تجمع کرده بودند بیشتر چه میگفتند جایی خواندم که ظاهراً شعار میدادند مرگ بر سرمایهدار؟
بله بعضی از معترضان چنین شعاری میدادند، البته آنهایی که جلو هتل جمع شده بودند اکثریتشان تماشاچی بودند. کسانی که هتل را آتش زدند و وارد شدند 100-80 نفر بیشتر نبودند.
روز تجمع، مسئولان محلی چه زمانی وارد صحنه شدند و مواجهه آنها با مردم چگونه بود؟
من کسی از مسئولان مثل فرماندار یا معاونان را ندیدم که بیاید و با مردم صحبت کند اما شنیدم برخی از اعضای شورای شهر میخواستند دخالت کنند اما بعضی از این جوانان ناآگاه نگذاشته و میخواستند به آنها هم حمله کنند. متأسفانه، تعداد مأموران اعزامی هم کم بود البته آنها هم به خاطر اینکه اوضاع شلوغ نشود و کسی کشته نشود میخواستند جو را آرام کنند و خیلی با مردم درگیر نشدند.
برخی سایتها و شبکههای خارجی مدعی شده بودند که تعدادی کشته و خیلیها هم بازداشت شدهاند. یک جا از 30 نفر کشته یاد کرده بودند و یک جا هم گفته بودند 70 نفر کشته و زخمی. جلو هتل آیا درگیری بین مأموران انتظامی با مردم بود و آیا تیری شلیک شد؟
اگر شلیکی شده باشد هم تیرهوایی بوده و به سمت مردم تیراندازی نشد. الحمدلله هیچ کس کشته نشده است، این وسط فقط اگر ما فرار نمیکردیم شاید کشته میشدیم.
فیلمی از دوربینهای مداربسته درون هتل با مضمون تردد خانم خسروانی، در سطح شهر منتشر شده و برخی میگویند خود شما برای رفع اتهام این فیلم را منتشر کردهاید؟
خوب شد شما این سؤال را پرسیدید، من اگر میخواستم این کار را بکنم همان روز اول این کار را میکردم. تأکید میکنم؛ به جان بچهام، به قرآن دست میزنم که فیلم را در همان روز اول به خانوادهاش نشان دادم. ما 4 نسخه از فیلمها را هم به اداره آگاهی دادیم اما نقشی در انتشار آن نداشتیم. متأسفانه در حملهای که به هتل شد؛ فیلمها را هم غارت کردند. یکسری وسایل را با خود بردند یکسری را هم که نمیتوانستند ببرند، آتش زدند.
برای شفافسازی ماجرا و مقابله با حجم زیاد تبلیغات تحریککننده برخی رسانههای خارجی، رسانههای محلی و بخصوص صداو سیما چقدر وارد میدان شدند و اطلاعرسانی بهنگام کردند؟
در یکی دو روز بعد از تجمع مقابل هتل، اطلاعرسانی کردند اما قبل از آن خبری در رسانهها نبود. مسئولان در شورای تأمین بالاخره کارهای خودشان را انجام میدادند اما اینکه قبل از تجمع مقابل هتل برای اطلاعرسانی و روایت ماجرا از صداو سیما یا رسانهها پیش ما بیایند یا خبررسانی کنند، نه چیزی نبود. یعنی قبل از اینکه شهر شلوغ شود؛ اطلاعرسانی مناسبی به مردم انجام نشد.
شما یا برادرتان جایی گفته بودید که سرخورده شدهاید و دیگر در مهاباد سرمایهگذاری نمیکنید و میخواهید کسب و کارتان را جمع کنید و از شهر بروید. الان هم نظرتان همین است؟
خیر، من به شهرستان خودم افتخار میکنم و تا زمانی که زنده هستم از خدمت به شهرم و توسعه شهرم باز نمیایستم. من به خاطر چند جوان و نوجوان تحریک شده؛ شهر محبوبم را ترک نمیکنم. مردم آگاه هستند، واقعیت ماجرا مشخص شده و حتی اغلب تحریک شدگان پی بردهاند که رسانهها و شبکههای اینترنتی دروغ میگویند و جریان یک چیز دیگری است؛ پس چرا باید از مهاباد بروم؟
الان اوضاع مهاباد چگونه است؟
اوضاع الحمدلله، خیلی خوب و آرام است. اما از دادگستری مهاباد میخواهم که با توجه به بازتابهای این پرونده، زودتر به حادثه رسیدگی و نتایج تحقیقات را اعلام کنند.
هتل شما چقدر خسارت دیده است؟
حدود 8 تا 10 میلیارد تومان خسارت دیدهایم. من از مسئولان تقاضا دارم کسانی را که هتل من را آتش زدند؛ شناسایی کنند و خسارات ما را جبران کنند. از دولت میخواهم که به فکر ما باشند چون من یک سرمایهگذار هستم اگر قرار باشد دولت از من سرمایهگذار پشتیبانی نکند؛ سرمایهگذاران در مهاباد احساس امنیت نخواهند کرد.
پرونده حادثه مهاباد به روایت هژار عباسی وکیل خانواده خسروانی
آقای عباسی! شما از آقای (م. ﻫ) فردی که گفته میشود کارشناس و «ارزیاب» استانداردسازی هتل بوده شکایت کردهاید؟ آیا از آقای مولودی- مالک هتل- هم شکایت کردهاید؟
ما از آقای (م. ﻫ) یا همان کارشناس استانداردسازی هتل شکایت کردهایم، شکایتی از آقای مولودی نداشتهایم.
پرونده هتل «تارا» الان در چه مرحلهای است و چه جزئیاتی از آن را میتوانید برای مخاطبان ما بازگو کنید؟
پرونده از لحاظ حقوقی در مرحله تحقیقات مقدماتی در شعبه اول بازپرسی مهاباد است. من در جریان تمامی تحقیقات هستم و از این بابت مشکلی وجود ندارد اما چون پرونده در مرحله تحقیقات است برابر قانون مطالب و محتویات آن محرمانه است و صحبت کردن من درباره جزئیات آن غیرقانونی است. فقط میتوانم بگویم من و خانواده آن مرحومه و همچنین دادگستری مهاباد با جدیت و حساسیت زیاد به دنبال گرفتن حقوق از دست رفته این خانم هستیم و از حق او گذشت نمیکنیم و میخواهیم همه ابهامها برطرف شود.
شما فیلمهای مربوط به این اتفاق را دیدهاید؟ فکر میکنید چه کسانی فیلمها را توزیع کردهاند؟
بله فیلمها را دیدهام، متأسفانه این فیلمها در سطح شهر و فضای مجازی منتشر شده که از نظر قانونی و اخلاقی کار درستی نبوده است.
آقای مولودی مالک هتل به ما گفت که در آن شلوغی و حمله به هتل این فیلمها از هتل خارج شده است.
احتمالش زیاد است، چون آنها هم جزو وسایل هتل بوده است. اما هر کسی این کار را کرده، کار درستی نکرده است و ما به عنوان شاکی دنبال کسانی هستیم که این فیلمها را پخش کرده و با حیثیت آن مرحومه بازی کردهاند. خانواده خسروانی از این موضوع ناراحت هستند و شاکی. شکایتی هم در همین ارتباط در دادستانی مهاباد تنظیم کردهایم.
هویت متهم برای شما محرز شده است؟ چون خیلی از رسانههای بیگانه او را منتسب به یک نهاد امنیتی معرفی کردند.
ایشان بازرس استانداردسازی هتل بوده است آن گونه که در شکوائیه آقای مولودی هم هست. ما البته کاری به هویت او نداریم، اما امنیتی و دولتی نیست.
آیا شما هم معتقدید این پرونده یک ماجرای شخصی بوده است؟
این را من نمیتوانم جواب بدهم ولی تا جایی که ما اطلاع داریم، ماجرا و بخصوص شخص متهم ارتباطی به بخش دولتی نداشته است. موضوع ابتدا شخصی بوده بعد آن حادثه جنبه سیاسی و امنیتی پیدا کرده است.
فکر میکنید روند تحقیقات چقدر طول بکشد و دادگاه چه زمانی برگزار شود؟
پیشبینی من این است که تکمیل پرونده و تشکیل دادگاه حداقل یک ماه ممکن است طول بکشد.
برخی فعالان مدنی مهاباد به عملکرد مسئولان و نحوه اطلاعرسانی آنها خرده گرفتهاند؟ شما این عملکرد را چطور ارزیابی میکنید؟
در همه دنیا تحقیقات پروندههای کیفری و جناحی کاملاً «سری» است چون اگر بحثهای خلاف عفت باشد هم برابر حقوق شخصی و حقوق قانونی مرحومه کسی حق افشای آنها را ندارد. از طرف دیگر برای اینکه دلایلی که میتواند به نفع موکل من استفاده شود، از بین نرود نمی توان جزئیات پرونده را اعلام کرد. مسئولان هم به درستی اطلاعرسانی نکردند، نکته دیگر اینکه در ابتدا حساسیتی وجود نداشت اما بتدریج و در نهایت روز پنجشنبه شهر توسط عده ای شلوغ شد.
تحلیل شما از برخی اتفاقات حاشیه ای پیرامون حادثه مهاباد و فراخوان ها برای تجمع چیست؟
شایعات و خبرهای مختلفی درباره این پرونده اعلام شد اما چون من وکیل پرونده هستم، تنها به مدارک و اسناد کار دارم و نه حواشی. بنابراین درباره اتفاقات حاشیهای نظری نمیتوانم بدهم و فقط این را میگویم که مسئولان دولتی و قضایی کار خودشان را در این پرونده میکنند، چیزی که ما از آنها میخواهیم، بحث حقوقی و تعقیب کیفری پرونده است. دادگستری مهاباد و قوه قضائیه هم با حساسیت ویژه، در حال پیگیری و تحقیقات لازم هستند.
کد مطلب: 77797
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir