گروه فرهنگی: «خیلی اهل خندیدن هستم»، «یاد بگیریم که گوشهای باز و پذیرش سخت داشته باشیم»، «خنداندن دستوری و زوری نیست»، «شلوغترین فرد تحریریه هستم»، «قهر کردن بلد نیستم»، «عذرخواهی برایم خیلی راحت است»، «به شدت به مرگ فکر میکنم»، «برای زندگی میجنگم و برای مرگ آمادهام»
این جملات بخشی از صحبتهای یونس شکرخواه - استاد پیشکسوت رشته ارتباطات و روزنامهنگاری - است که در برنامه «خندوانه» در مقابل دوربین برنامه رامبد جوان زده شد. رسانه ایسنا، برنامه «خندوانه» شامگاه سهشنبه ( 29 اردیبهشت ماه) میزبان دکتر یونس شکرخواه بود و او در ابتدای این برنامه دربارهی شخصیت رامبد جوان گفت: شما کارتان در حوزه هنر است و وظیفهتان ارتباط برقرار کردن است. در عین حال هوشمندی بسیار بالایی در برقراری ارتباط با دیگران دارید و من این را از منظر یک ارتباطاتی به شما میگویم. شما در برنامه «خندوانه» یک فرمت ویژه خودتان را ساختید و حتی میشد این فرمت را در مسابقات بینالمللی هم استفاده کرد.
شکرخواه سپس در پاسخ به اینکه چقدر اهل خندیدن است، گفت: خیلی زیاد اهل خندیدن هستم. خوب که میفهمی چه چیزی به شما میگویند ناخودآگاه خندهتان میگیرد. این استاد ارتباطات در پی همین صحبت دربارهی اینکه چقدر باعث خندیدن دیگران میشود؟ پاسخ داد: من در دو الی سه محیط بیشتر نیستم. محل دانشگاهی و حرفه روزنامهنگاری که هر وقت هم که دوست داشتید میتوانید به آنجا بیایید که ببینید چطور است. از نظر خودم شلوغترین فرد تحریریه هستم ولی نقشم در جمعشان کلیدی است.
وی در ادامه در پاسخ به پرسش رامبد جوان مبنی بر اینکه چرا ما به جُکهای انگلیسی زبان نمیخندیم و یا بالعکس آنها به جُکهای ما نمیخندند، خاطرنشان کرد: این به جوامع برمیگردد. اینکه ما ندانیم و یا نخندیم به دلیل این است که جُک فقط در پیام و متن نیست و ساختار اکثر این جُکها و شوخیها روی گسست انتظارات است. یعنی ما توقعی نداریم اما ناگهان یک توقع غیرعادی میآید و جای آن را میگیرد و موجب خنده ما میشود؛ ضمن اینکه یک وقتهایی متنها را باید با فرامتنش مشاهده کرد و دید. به عنوان مثال فیلم مستربین را در نظر بگیرید، در جایی از داستان وقتی مستربین خوابش نمیگیرد بستهای را میآورد که روی آن عکسهای گوسفند زیادی کشیده شده و به جای آنکه آنها را بشمارد تا خوابش ببرد مساحت آن را حساب میکند و خیلی راحت میافتد و خوابش میگیرد. این مساله در آن کشور افراد را از خنده منفجر میکند. به همین دلیل مادرها هم به فرزندانشان یاد میدهند که اگر به عنوان مثال خوابشان نبرد گوسفندهای یک تصویر را بشمرند تا تمرکز کنند تا راحت خوابشان ببرد. این آقای مستربین نه تنها گوسفندها را نشمرد بلکه مساحتش را حساب کرد تا خوابش ببرد.
وی سپس در بخشی دیگر از برنامه «خندوانه» در پاسخ به اینکه آیا در ارتباط برقرار کردن دلواپس این هستید که کسی با شما دورو باشد؟ خاطرنشان کرد: به شدت این حس را دارم و ناخودآگاه رویم تأثیر میگذارد. در این زمینه ما باید گوشهای باز و پذیرش سخت داشته باشیم و یاد بگیریم که هیچ وقت خطاب به دیگران حرف نزنیم.
شکرخواه سپس دربارهی اینکه عنوان برنامه «خندوانه» به بینندگان چه میگوید؟ خطاب به مجری برنامه رامبد جوان گفت: عنوان برنامه شما به ما میگوید چرا باید همیشه فکر کنیم دیگران باید ما را بخندانند، چرا خودمان نمیتوانیم بخندیم. از نظر من خنداندن دستوری و زوری نیست اما ما اگر دقتمان را بالا ببریم میبینیم که یک لبخند ساده هم زبان مهربانی جهان است. شاید بهترین لبخندها را خدا میزند. ما باید در زندگی با امید لبخند بزنیم چرا که میخواهیم آیندهمان را بسازیم نه آنکه آن را پیشبینی کنیم. یک خنده کوتاه میتواند خستگی یک جمع را از بین ببرد. در اینجا لازم است بازهم اشاره کنم که من شلوغترین فرد تحریریه هستم.
سردبیر همشهری آنلاین در ادامه همین مطلب خاطرهای را تعریف کرد و گفت: اخیرا به خاطر شیفت کاری با یکی از همکارانم که نوبت او بود که روز پنجشنبه سر کار حاضر شود، هماهنگی را از قبل انجام دادیم. یک روز قبل به او یادآوری کردم که من نیستم، شما حتما هستید؟ که آن همکار خیلی راحت به من گفت من فردا میخواهم بروم کایتسواری و من در آن لحظه از خنده ترکیدم؛ در حالی که هر کس دیگر جای من بود شاید عصبانی میشد. این خیلی خوب بود که همکارم خیلی راحت به جای اینکه بگوید بچهام مریض است و یا دروغ دیگری بگوید به من گفت میخواهم بروم کایتسواری چون میداند که من از آن رویکرد دبل استانداردی بدم میآید. من هم خیلی راحت پذیرفتم که به جای او سرکار بیایم در حالی که نوبت او بود.
یونس شکرخواه در بخشی دیگر از برنامه «خندوانه» در پاسخ به اینکه وقتی دلتان میگیرد چه کار میکنید؟ اظهار کرد: در چنین مواقعی یا سکوت میکنم یا مرور. سکوت اگر در جمع باشد سعی میکنم فاصله بگیرم، یک لیوان آب بخورم چرا که من فکر میکنم در چنین مواقعی در سکوت دشارژ میشوم و کمکم میکند. من در دانشکده همیشه کتابچهای از گزیده غزلیات شمس به همراه دارم که آن را همیشه به شکل فال باز میکنم و میخوانم و فکر میکنم به سرعت کمکم میکند. از طرفی وقتی دلم میگیرد خودم را مرور میکنم تا ببینم از لحاظ معنایی درست فهمیدهام که اینقدر دلم گرفته و از چیزی ناراحت شدهام. این مرور به من کمک میکند تا دلگرفتگیام از بین برود؛ ضمن اینکه من اصلا قهر کردن را بلد نیستم و اگر شما از اطرافیانم هم بپرسید همه این خصوصیات اخلاقی من را میشناسند که در مواقع ناراحتی به دنبال دلیل میروم.
این استاد پیشکسوت سپس در پاسخ به اینکه عذرخواهی برایش سخت است یا راحت؟ گفت: عذرخواهی بسیار برایم راحت است و اگر لازم باشد و اشتباه کنم خیلی راحت از طرف مقابل معذرتخواهی میکنم؛ چرا که فکر میکنم آدمهای دو رو عذرخواهی کردن برایشان سخت است. در ادامهی این برنامه رامبد جوان از یونس شکرخواه پرسید که آیا به مرگ فکر میکند که یونس شکرخواه در پاسخ به این پرسش گفت: خیلی زیاد به مرگ فکر میکنم.
در ادامه رامبد جوان وقتی از شکرخواه پرسید چگونه به مرگ فکر میکند؟ وی پاسخ داد: وقتی یکی از نزدیکان شما مثل مادر که البته خدا نکند در فاصله کوتاهی این اتفاق برای کسی بیفتد، بمیرد و یا یکی از دوستانمان را از دست میدهیم باید موبایلش را دلیت کنیم، آن زمان است که میبینیم یک قصه چقدر راحت به پایان میرسد. چندی پیش یکی از دوستانم زندهیاد قندی را از دست دادیم و مطبوعات هم خبرهایش را خیلی پوشش داد. مرگ آقای قندی شاید برای دیگران یک اسم بود اما برای ما یک تاریخ است و یک گوشهای از زندگیمان است چون هر لحظه ممکن است به سراغ ما هم بیاید. من در حال حاضر 58 سال سن دارم و هیچ تضمینی وجود ندارد که 60 یا 70 ساله شوم، همانطور که دیگران فکر میکردند که هنوز میمانند ولی ناگهان میروند و همه چیز تمام میشود، این اتفاق ممکن است برای من هم بیفتد.
شکرخواه در ادامه همین صحبتهایش یادآور شد: در رابطه با مرگ، کمی هم گریه کردن این حالات مرا تشدید میکند؛ چرا که من زود متأثر میشوم. عمر برایم مثل بالا رفتن از کوه است که چشماندازهای بزرگی برایت باز میشود و آن چشمانداز به من میگوید یونس دیگر داری به آخر خط میرسی، پس بیشتر به پشت سر نگاه میکنم. از مرگ اصلا نمیترسم، برای زندگی میجنگم و برای مرگ هم واقعا آمادهام.
در ادامه وقتی از یونس شکرخواه پرسیده شد که آیا کار نکردهای دارد؟ پاسخ داد: شاید یکی از کارها که جزو آرزوهایم بوده که بنویسم گذاشتن مادرم در میانه یک کتاب است. رشته ما ارتباطاتیها پر از تکنیک و تئوری است و ارتباطات بصری، جمعی، میانفردی و... دارد. من معتقدم همه ما در آخر شکل پدر و مادرمانمان میشویم. من دوست دارم با این کار به مادرم ادای دین کنم و همین که به نظرم این کار یک کار اورجینالی است و جزو آرزوهایم است.
در پی این صحبتها رامبد جوان آخرین حرف را از یونس شکرخواه پرسید و به او گفت اگر سوالی دارید بفرمایید؛ یونس شکرخواه خاطرنشان کرد: به کارتان باور داشته باشید و هر چیزی که ارائه میکنید سعی کنید اصل آن را بیاورید. در ادامه رامبد جوان خطاب به شکرخواه گفت: درباره برنامه «خندوانه» چند جمله ناقص میآورم که شما باید آنها را کامل کنید. این جملات توسط یونس شکرخواه کامل شد.
در پایان این برنامه رامبد جوان از یونس شکرخواه درخواست کرد که طبق رسم برنامه «خندوانه» پنج ثانیه برای تماشاچیانی که در منزل هستند لبخند بزند تا تماشاچیان به لبخند این استاد ارتباطات نمره بدهند. که یونس شکرخواه در پی این صحبت گفت: خواهش میکنم به بدترین خنده هم امتیاز بدهید. من قطعا برنده هستم. این جمله همچنین در طول پخش برنامه «خندوانه» به صورت زیرنویس عنوان میشد که لطفا پس از نوشتن نام دکتر شکرخواه به لبخندش نمره بدهید.