غرور کاذب افراد تحصیل کرده از علل طلاق عاطفی؛
طلاق عاطفی تحصیلکردهها 3 برابر است
6 خرداد 1394 ساعت 12:56
گروه جامعه: طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته میشود که در این رابطه، ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر میشود به سردی تمامی روابطی که یک زوج میتوانند با هم داشته باشند، مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری.
وجود این مشکل در یک رابطه باعث بیمهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده میشود. زوجها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حکم یک همخانه که به هم عادت کردهاند را دارند. درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بیعلاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه دست به دست هم میدهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوجها بهوجود آورد. در همین راستا یک متخصص علوم رفتاری، با تاکید بر اینکه طلاق عاطفی در بین تحصیل کردهها سه برابر خانوادههای عادی است، گفت: جدایی عاطفی میان زن و شوهر به شکل زندگی در یک خانه بدون هیچ ارتباطی به غیر از مکالمات ضروری، طلاق عاطفی نامیده میشود. دکتر مجید ابهری، تصریح کرد: در این نوع از جدایی تنها مسائل فرهنگی یا خانوادگی، وجود فرزندان و شرایط اجتماعی مانع طلاق میشود و زوجین به اجبار در کنار هم زندگی می کنند و یکی از عوارض این نوع زندگی ایجاد روابط فراخانوادگی و فرازناشویی است. وی یادآور شد: 70 درصد از موارد طلاق عاطفی به صورت روابط فراخانوادگی و فرازناشویی ادامه مییابد که خطر جدی برای پاکی خانواده و صداقت اجتماعی دارد و 30 درصد از موارد به جدایی و طلاق تن میدهند.
این رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی بهترین روش برای پیشگیری از طلاق عاطفی و مشکلات ناشی از آن را مراجعه به مشاورههای خانوادگی و کمک گرفتن از افراد با تجربه دانست و گفت: پیش از طلاق عاطفی، طلاق روانی یعنی دلخوری و ناراحتیهای مختلف زوجین از یکدیگر به دلایل مختلف اتفاق میافتد. ابهری افزود: کاهش توقعات، تغییر سبک زندگی به الگوی اسلامی-ایرانی، گفت و گو و تبادل نظر از جمله کارآمدترین روشهای پیشگیری از طلاق عاطفی است.
وی با تاکید بر اینکه غرور کاذب و عدم قبول نظریات منطقی زن و شوهر در میان افراد تحصیل کرده از علل افزایش طلاق عاطفی است، افزود: عدم پذیرش راهنمایی و کمک بزرگترها از جانب افراد تحصیل کرده، عدم اعتقاد به مشاوره، اشتغال زوجین، مشکلات جنسی و اختلافات مالی ریشههای اصلی رفتاری در بروز طلاق عاطفی است. دکتر ربابه غفار تبریزی، دکترای روانشناسی بالینی نیز، با بیان اینکه در صورتی که ازدواج بر پایه تفاهم، محبت، صداقت و مراقبت باشد و زوجین برای رفع مشکلات خود به مشاوره مراجعه کنند؛ هرگز به طلاق عاطفی نمی انجامد، گفت: اگر ازدواج براساس مادیات و نبود محبت باشد؛ خشونت به وجود میآید و در صورت عدم مراجعه به مشاوره این اختلافات بر روی هم انباشته و منجر به کمرنگ تر شدن روابط عاطفی میشود. این دکترای روانشناسی بالینی کنار هم قرار گرفتن زوجین صرفا به دلیل فرزند را بدترین راه حل دانست و گفت: این گونه زندگی کردن الگوی بدی برای کودک است و طلاق عاطفی منجر به افسردگی، اضطراب، تنش و عصبانیت در زوجین میشود. وی در خصوص علل و راهکارهای مقابله با این مشکل اظهار کرد: فرهنگ سازی از طریق رسانهها، ارائه خدمات مشاورهای، مراجعه به مشاور در هنگام بروز مشکلات از ابتدا، صرف کردن زمانی مشخص توسط زوجین باهم مانند فیلم نگاه کردن با یکدیگر از عواملی هستند که باعث میشود زوجین کمتر از هم دور شوند و طلاق عاطفی کاهش پیدا میکند. غفار تبریزی با تاکید بر اینکه مشکلات جنسی مهمترین عامل طلاق عاطفی است، گفت: افراد پیش از ازدواج باید به مشاوره مراجعه کنند و صرفا به دلیل خوب بودن فرد با هم ازدواج نکنند، بلکه باید میان زوجین علاقه نیز وجود داشته باشد و مراقبت پس از ازدواج نیز حائز اهمیت است.
دکتر نرگس کرم قدیری، دکترای روانشناسی بالینی نیز با بیان اینکه طلاق عاطفی به معنای جدایی روحی و معنوی زوجین از یکدیگر است، گفت: در این شرایط تعهد زوجین نسبت به یکدیگر از بین میرود و علت اصلی ماندن آنها در کنار هم صرفا به دلیل کودکشان است که میتواند تاثیرات بدی بر روی کودک بگذارد.این دکترای روانشناسی بالینی سلامت، ننگ و برچسبی که به ویژه به زنان پس از طلاق میزنند و سوء استفادههایی که از زنان مطلقه در جامعه میشود را از علل عدم جدایی و طلاق زوجین دانست و گفت: مسائل اقتصادی و وابستگی زنان به همسران خود از عواملی است که باعث میشود زنان از طلاق دوری کنند و بدون هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر؛ در کنار هم زندگی کنند و طلاق عاطفی صورت بگیرند. وی یادآور شد: طلاق عاطفی منجر به بد آموزی و الگوسازی منفی برای کودکان می شود. این نوع طلاق راه بهینه و درستی نیست؛ بلکه تاثیرات منفی بر کودکان می گذارد.
کرم قدیری با اظهار اینکه زیربنای اصلی طلاق عاطفی ازدواج غلط است، گفت: ازدواج زودرس و ناخواسته، ازدواج برای آزادی و رهایی از سخت گیری ها و محدودیتهای خانواده یا به دلیل حرف مردم، تغییر تفکر، دیدگاه و معیارهای ازدواج افراد در جامعه امروزی از عواملی است که به افزایش آمار طلاق عاطفی منجر شده است. این دکترای روانشناسی بالینی سلامت، سن مناسب و معقول ازدواج را بالای 25 سالگی دانست و بیان کرد: اصرار زوجین برای تغییر همدیگر اشتباه است، زیرا افراد از یک دوره سنی به بعد قابل تغییر نیستند، بنابراین وجود چندین معیار مورد نظر در فرد کافی است و لزومی به وجود تمامی معیارهای مورد نظر در فرد نیست. وی در خصوص راهکارهای مقابله با طلاق عاطفی در پایان خاطر نشان کرد: ازدواج یک ارتباط درست است که افراد باید برای آن معیارهای مناسب و صحیح داشته باشند، در مورد یکدیگر تحقیق کنند، پیش از زادواج نسبت به هم شناخت کامل به دست آورند و حداقل یک سال شناخت حساب شده در قالب ارتباط تعریف شده پیش از عقد داشته باشند و همچنین باید دیدگاه اصرار زوجین برای تغییر یکدیگر از بین برود.
کد مطلب: 79125